ساسوکه اوچیها
Sasuke Uchiha
تاریخ تولد
جنسیت
سن
بخش دوم: ۱۶-۱۷
تواناییها
طبقهبندی
پیشه
وابسته به
قبیله
درجه نینجا
خانواده
گونه طبیعت
ساسوکه اوچیها (Sasuke Uchiha) یکی از آخرین بازماندگان قبیله اوچیها از دهکده کونوهاگاکوره است. او هماکنون پشتیبان هوکاگه هفتم یعنی ناروتو اوزوماکی است.
بیوگرافی ساسوکه
ساسوکه اوچیها عضو تیم ۷ با مربیگری کاکاشی هاتاکه بود. همتیمی و رقیب او ناروتو اوزوماکی بود، و دیگر همتیمی او ساکورا هارونو بود که از همان دوران کودکی به ساسوکه علاقهمند بود. او در قبیله خود یک نخبه بود و به واسطهی این اصل و نسب از شارینگان بهره میبرد. در زمان کودکی، او در یک شب شاهد قتل عام تمام قبیلهاش توسط برادر بزرگتر خود یعنی ایتاچی بود. از این رو او یکی از آخرین اعضای بازمانده قبیله اوچیها محسوب میشود. ساسوکه از زمان وقوع این رخداد تنها بر قویتر کردن خودش تمرکز کرد تا بتواند روزی انتقام قبیلهاش را از ایتاچی بگیرد. او ابتدا به طور انفرادی تواناییهای خود را در آکادمی کونوها ثابت کرد و بعدا به عضویت تیم ۷ درآمد. او برای ناروتو و تلاشهای او به نوعی احترام قائل بود، با این حال این موضوع مانعی برای دستیابی او به قدرت بیشتر نبود و او با پیشی گرفتن از ناروتو، کونوها را برای پیوستن به اوروچیمارو ترک کرد. در واقع اوروچیمارو به دنبال شارینگان ساسوکه بود و به این واسطه او را به سمت خود جذب کرده بود.
در بخش دوم مجموعه، ساسوکه قدرتمندتر از همیشه ظاهر شد و حالا به وجود روباه نه-دم درون ناروتو نیز پی برده بود. او زیر نظر اوروچیمارو گروهی به نام «مار» را تشکیل داد که هدفش یافتن و نابودی ایتاچی بود. ساسوکه در نهایت به این هدف رسید و در رویایی میان این دو برادر، ایتاچی کشته شد، اگرچه این مرگ به خاطر بیماری ایتاچی بود. در مقطعی رهبر حقیقی آکاتسوکی یعی توبی پشت پردهی اقدام ایتاچی در کشتار قبیله اوچیها را برای ساسوکه آشکار کرد؛ در واقع ایتاچی به دستور مقامات کونوها و برای محافظت از ساسوکه این کار را انجام داده بود و خودِ او در واقع یک قربانی بود. ساسوکه پس از شنیدن این اطلاعات، نام تیم خود را به «شاهین» تغییر داد و هدف گروه را به نابودی دهکده کونوها تغییر داد. ساسوکه در مسیر جدید خود به فردی با افکار تاریکتر تبدیل شد و در مقطعی به خاطر اقدامش برای کشتن دانزو، جایزه برای سرش تعیین شد. دانزو از عاملان اصلی رویداد قتل عام قبیله اوچیها بود.
ساسوکه در نهایت موفق به کشتن دانزو شد اما این چیزی از نفرت او کم نکرد. وضعیت او به گونهای شده بود که حتی وفادارترین افراد به او مثل کارین و کاکاشی نیز از او ناامید شدند. در این مقطع ناروتو تنها کسی بود که همچنان برای نجات او پافشاری میکرد. مدتی بعد ساسوکه به خاطر جلوگیری از نابینا شدنش چشمان ایتاچی را برای خود برداشت و قدرتهای جدیدی نیز به دست آورد. سرنوشت و تقدیر باری دیگر ساسوکه را مقابل برادر احیا شدهاش قرار داد. در واقع ایتاچی به واسطه اجرای جوتسویی ویژهای توسط کابوتو و به منظور بخشی از نقشههای این فرد احیا شده بود. ایتاچی پس از به دست آوردن ارادهی خودش سعی کرد تا ذهنیت برادر کوچکش در انتقام گرفتن بیتدبیر را اصلاح کند. این دو برادر با کمک یکدیگر تلاش کردند تا منشا جوتسوی احیاکننده یعنی کابوتو را متوقف کنند و در این امر هم موفق بودند.
بعد از بازیابی اوروچیمارو و کمکرسانی او در جهت احیای چهار هوکاگه گذشته، ساسوکه فرصتی برای آشنایی بیشتر با تاریخچهی خاستگاه خود پیدا کرد و تصمیم گرفت تا به هوکاگه بعدی تبدیل شود و از میراث برادرش محافظت کند. او با همین هدف میدان نبرد را رها کرد تا در برابر مادارا اوچیها و جانور ده-دم مبارزه کند. ساسوکه با وجود مشکلات متعددی که وجود داشت موفق به دریافت نیمی از قدرت دانای شش طریقت شد و ناروتو را در مبارزه با مهاجمان کمک کرد.
مدتی بعد، ساسوکه از هدف خود برای کشتن چهار کاگه و متحد کردن مردم دنیا پرده برداشت. در واقع او میخواست با کشتن کاگهها مردم را علیه خود خشمگین و بیمناک کند تا به این ترتیب مردم با هم متحد شوند. در واقع تعریف او از هوکاگه شدن این گونه بود. ناروتو به احماقانه بودن ایدهی او اشاره کرد و به او گفت که چیزی از افکار برادرش درک نکرده است.
پس از نبردی دشوار با کاگویا که ناروتو و ساسوکه برای شکست آن تمام توان خود را گذاشتند و به موفقیت هم دست پیدا کردند، ساسوکه و ناروتو برای یک نبرد نهایی با هم به درهی پایان رفتند. مبارزهی آنها بسیار نزدیک بود اما در نهایت ناروتو موفق به پیروزی شد و او بالاخره موفق شد نفرت موجود در ساسوکه را از بین ببرد. پس از اتمام این ماجرا ساسوکه به کونوها بازگشت و با ساکورا ازدواج کرد. حاصل ازدواج آنها دختری به نام سارادا اوچیها بود.
بعد از هوکاگه شدن ناروتو، ساسوکه نیز به مقام پشتیبان هوکاگه رسید. او همچنین بعدها تبدیل به مربی شخصی پسر ناروتو یعنی بوروتو اوزوماکی شد.
پیش زمینه
ساسوکه اوچیها دومین و جوانترین فرزند میکوتو (مادر) و فوگاکو اوچیها (پدر) است. نامگذاری او برگرفته از ساسوکه ساروتوبی صورت گرفت به امید این که مثل او شنوبی قدرتمندی شود. ساسوکه زیر سایه برادر بزرگش ایتاچی رشد کرد، برادر اعجوبهای که به طور مداوم با ساسوکه مقایسه میشد. ساسوکه خودش عاشق ایتاچی بود و از هیچ فرصتی برای گذراندن با او صرف نظر نمیکرد. ایتاچی به ندرت به برادر کوچکترش برای تبدیل شدن به یک شینوبی بهتر کمک میکرد؛ اکثر اوقات وقتی ساسوکه از او کمک میخواست، ایتاچی انگشتش را روی پیشانی او میگذاشت و قول میداد در وقت دیگری این کار را انجام دهد. این موضوع برای ساسوکه رنجآور بود اما اجازه نمیداد مشکل جدی در رابطه با برادرش ایجاد کند.
هنگام وارد شدن به آکادکی نینجای کونوها، ساسوکه اوچیها در کلاس خود استعداد و برجستگیاش را ثابت کرد و به طور مداوم نمرات بالایی را دریافت میکرد. اما با این حال او هیچ وقت به پای برادرش نمیرسید و نمیتوانست کوچکترین توجهی از پدرش را به خود جلب کند. با گذشت زمان ایتاچی از خانواده دور و رابطهاش با آنها سرد شد، دلیل آن بدگمانی قبیله اوچیها نسبت به کشته شدن شیسویی اوچیها، دوست صمیمی ایتاچی توسط او بود. ساسوکه دلیل این وضعیت را درک نمیکرد و به اثرات جانبی آن فکر نمیکرد چرا که پدرش به پیشروی او علاقهمند شده بود. فوگاکو به ساسوکه اجرای فن گلولهی آتشی بزرگ را آموزش داد، فنی که ساسوکه در یک هفته آن را یاد گرفت. فوگاکو نیز برای اجرای این فن توسط ساسوکه احساس غرور میکرد اما همزمان ساسوکه را نصیحت میکرد تا جا در پای راه برادرش نگذارد.
یک شب بعد از تمرین طولانی، ساسوکه در راه بازگشت به خانه، خیابان را پر از جسدهایی از قبیله اوچیها دید. او با عجله خود را به خانه رساند تا این قتل عام را به اطلاع خانواده برساند اما تنها ایتاچی را بالا سر جسد والدینش پیدا کرد. ساسوکه سعی کرد از ایتاچی کمک بخواهد اما او در پاسخ با استفاده از سوکویومی تصاویری از کشته شدن خانوادهاش را جلوی چشمان ساسوکه آورد تا او را عذاب دهد. ساسوکه که از این اتفاق وحشتزده شده بود از ایتاچی توضیح خواست، و ایتاچی در جواب گفت که قصد آزمودن قدرت خود را داشته است. ساسوکه با این باور که قربانی بعدی او خواهد بود پا به فرار گذاشت اما ایتاچی به ساسوکه گفت که او ارزش کشته شدن ندارد و تنها در صورت قدرتمند شدن و کنترل کردن مانگکیو شارینگان با او مبارزه خواهد کرد. ایتاچی قبل از رفتن سعی کرد ساسوکه را از خود منتفر کند و آتش انتقام را در او شعلهور کند. ساسوکه با شارینگان تازه بیدار شدهی خود به او حمله کرد ولی این اقدام کارآمد نبود و او قبل از این که اشکهای ایتاچی را ببیند از هوش رفت.
ساسوکه حالا تنها بود و یکی از معدود بازماندگان اوچیها بود. او روزهای بعدی را تحت تاثیر این اتفاق و کشته شدن خانوادهاش سرگردان بود. ساسوکه تصمیم گرفت همان چیزی که ایتاچی به آن اشاره کرده بود یعنی انتقام گرفتن را در پیش بگیرد، به طوری که او هیچ میل دیگری به جز کشتن ایتاچی نداشت. او برای تعلیم به آکادمی رفت و در این جا نسبت به هر رابطه و دوستی بیتوجه بود. ناروتو، یکی از همکلاسیهای او از شخصیت جذاب ساسوکه و توجهی که اطرافیان به او داشتند بیزار بود و به عنوان یک حریف سعی میکرد خود را به سطح او نزدیک کند. رفتار ناروتو برای ساسوکه بچگانه و گاهی آزاردهنده بود اما با وجود این، گاهی اوقات برای تلاشهایی که ناروتو برای رسیدن به سطح او میکرد مخفیانه لبخند میزد. در میان تمام توجهاتی که به ساسوکه میشد، ناروتو تنها فرد در همسالان او بود که تجربه دردناک ساسوکه را میفهمید.
تواناییها
ساسوکه همانند برادرش ایتاچی اعجوبهای از قبیله اوچیها است که در زمان حضورش در آکادمی به عنوان برترین فرد کلاس خود فارغالتحصیل شد. پس از آن که او به مدت دو سال و نیم تحت تعلیم اوروچیمارو قرار گرفت به اندازهای قدرتمند شد که بتواند با اعضای آکاتسوکی مبارزه کند. ساسوکه به عنوان یک فرد بالغ با وجود این که دست چپش را از دست داده اما هیچ اثری از ضعف در عملکرد او دیده نمیشود، و او قادر است پا به پای کینشیکی اوتسوتسوکی مبارزه کند.
چاکرا و توانمندی فیزیکی
چاکرای ساسوکه بسیار قدرتمند است که این موضوع ناشی از نتاسخ بودن او با ایندرا اوتسوتسوکی است. با این حال نفرین تنفر در ساسوکه عمیق است و از این جهت چاکرای او تاریک و قدرتمند است. دخایر چاکرای او به اندازهای است که او در بخش اول مجموعه قادر بود در یک روز دو مرتبه از چیدوری استفاده کند. او در بخش دوم قادر بود چندین بار در روز از چیدوری و فنون مرتبط به آن استفاده کند. ساسوکه در بزرگسالی وقتی یک دستش را از دست داد نحوهی اجرای مهر دست را با یک-دست یاد گرفت.
مهر نفرین
اوروچیمارو بعد از اولین دیدار با ساسوکه در بخش اول مجموعه، مهر نفرین بهشت را روی او اعمال کرد. این مهر در زمان فعال شدن چاکرای ساسوکه را میگرفت و مقداری عظیمی از چاکرای اوروچیمارو را جایگزین آن میکرد، و از این رو قدرت و سرعت ساسوکه افزایش مییافت. در ابتدا فعالسازی این مهر به طور غیر ارادی انجام میشد و با درد همراه بود، اما با ورود به حالت دومِ مهر نفرین این کاستیها حذف شد یا کاهش پیدا کرد. در حالت دوم پوست ساسوکه به رنگ خاکستری تغییر پیدا میکرد، موهایش بلند میشد و بالهایی در بدنش رشد میکرد. این دگرگونی که با افزایش پارامترهای فیزیکی همراه بود چیزی شبیه به نسخهی اول فرم جینجوریکی بود.
در بخش دوم مجموعه این مهر نفرین توسط ایتاچی از بدن ساسوکه پاک شد و او دیگر قادر به استفاده از آن نبود.
نینجوتسو
ساسوکه وقتی با اوروچیمارو بود یاد گرفت که چطور مارها را احضار کند. او معمولا از این مارها به عنوان سپر، نقل مکان کردن سریع، یا گرفتار کردن اهدافش استفاده میکرد. او همچنین قادر به احضار شاهین است اما در استفاده از این شاهینها محدودتر از مارها است و از آنها تنها برای پرواز یا مانور دادن استفاده میکند. در بزرگسالی او قادر به استفاده از فن کلون سایه است و میتواند به راحتی هشت کلون را همزمان ایجاد کند.
ساسوکه همچنین در استفاده از بوکیجوتسو که شامل ابزارهای مختلف نینجایی است مهارت دارد.
دگرگونی طبیعت
ساسوکه به عنوان یک اوچیها به طور ذاتی به رهاسازی آتش وابسته است، و سالها قبل از این که یک گنین شود استفاده از فن گلولهی آتشی بزرگ را آموخته بود. قدرت رهاسازی آتش او به اندازهای است که او بتواند به راحتی بیشتر فنون رهاسازی آب را منحرف کند. او در بزرگسالی قادر به ترکیب رهاسازی آب و باد شد تا یخ مصنوعی به وجود آورد.
ساسوکه همچنین یک کاربر توانا در رهاسازی برق است و اولین بار استفاده از آن را توسط کاکاشی و در اجرای چیدوری به کار برد. در حالی که فن چیدوری استاندارد قادر به سوراخ کردن بیشتر اهداف بود اما این تکنیک فقط در محدودهی بسیار نزدیک کاربرد داشت. به همین سبب ساسوکه در بخش دوم مجموعه فنون جدیدی را بر اساس چیدوری خلق کرد تا این محدودیت را پوشش دهد.
دوجوتسو
شارینگان
ساسوکه برای اولین بار شارینگان خود را در شب سقوط قبیله اوچیها بیدار کرد، با این حال او تا چند سال نتوانست دوباره آن را بیدار کند. شارینگان او حتی قدرتمندتر از شارینگان ایتاچی است. بعدها توانمندی و مهارت ساسوکه در بلوغ کامل دوجوتسو باعث شد تا لقب ساسوکهی شارینگان به او داده شود. ساسوکه با کمک شارینگان قادر است جریان چاکرا را مشاهده کند، حرکات را به دقت تکرار کند، اشیای سریع را ردگیری کند، و حرکات حریف خود را تا حدی پیشبینی کند. او همچنین از گنجوتسو: شارینگان به منظور گیج کردن، بازجویی، و کنترل اهدافش استفاده میکند. او با استفاده از شارینگان قادر است اطلاعات را به دیگران القا کند یا وارد ناخودآگاه آنها شود. شارینگان او امکان پاک کردن حافظهی افراد در یک فاصلهی زمانی را نیز نشان داده است.
مانگکیو شارینگان
ساسوکه بعد از مرگ ایتاچی مانگکیو شارینگان خود را بیدار کرد. او قبل از دریافت مانگکیو این هشدار را دریافت کرده بود که استفاده بیش از حد از آن میتواند بینایی کاربر را مختل کند، و به همین دلیل توبی مدام به او پیشنهاد میکرد تا برای دستیابی به مانگکیوی «ابدی»، چشمان ایتاچی را تصاحب کند. با این حال ساسوکه از انجام این کار سرباز زد تا این که قبل از شروع جنگ جهانی چهارم شینوبی تا مرز کور شدن رفت. پس از دریافت مانگکیوی ابدی حرکات ساسوکه در مبارزات بسیار روان و سیال شد و او قادر شد تا به طور پی در پی از قدرتهای خود در برابر حریفانش استفاده کند.
او با مانگکیوی چپ خود قادر به استفاده از آماتراسو بود که با استفاده از آن میتوانست با نگاه کردن هر چیزی را با شعلههای سیاه بسوزاند. او با مانگکیوی راستش قادر به استفاده از کاگوتسوچی بود که میتوانست با آن شعلهها را به منظور حمله یا دفاع شکل دهد. با بیدار شدن مانگکیو در هر دو چشم او، ساسوکه قادر به استفاده از سوسانو شد که در واقع یک جنگجوی روح-مانند بود که به ارادهی او از ساسوکه محافظت میکرد. ساسوکه پس از دریافت رینگان قادر شد تا بدن کامل - سوسانو را اجرا کند که به شکل قابل توجهی بزرگتر بود و شبیه به حالت جانور دم-دار بود.
رینگان
ساسوکه بعد از دریافت نیمی از چاکرای هاگورومو اوتسوتسوکی، یک رینگان را در چشم چپش فعال کرد که دارای شش توموئه روی آن بود. با این حال وقتی ذخایر ساسوکه به سطح مشخصی پایین آمد، توموئهها محو شدند و رینگان او شکل معمولی خود را گرفت. رینگان ساسوکه بر خلاف دوجوتسوی پیشین او تاثیری بر استقامت یا سطوح چاکرای او ندارد. همچنین ساسوکه با این رینگان قادر به استفاده از فنون و قابلیتهای مانگکیو شارینگان است.
این دوجوتسو به ساسوکه این قابلیت را میدهد تا الگوها را با دقت بالایی شناسایی کند و از این رو میتواند متنها را رمزگشایی کند. همچنین ساسوکه قادر به دسترسی به فنون شش طریقت است. او میتواند از رینگان برای دیدن اهداف نامرئی، دفع کردن تاثیرات تسوکویومی ابدی، و تبدیل کردن سوسانو به حاملی برای چاکرای جانوران دم-دار استفاده کند.
قابلیت شناخته شدهی ساسوکه با رینگان مربوط به استفاده از نینجوتسوی فضا-زمان است. اولین و بیشترین تکنیک مورد استفادهی او آمنوتجیکارا است که به او اجازه میدهد در لحظه مکان دو هدف را در محدوهای مشخص عوض کند. در زمان بزرگسالی نینجوتسوی فضا-زمان او پیشرفت کرد و ساسوکه قادر به سفر از طریق بُعدها شد. پس از این که ساسوکه توسط بوروتو اوزوماکی که تحت کنترل موموشیکی اوتسوتسوکی قرار داشت خنجر خورد، دیگر قادر به استفاده از این دوجوتسو نشد.