ناروتو اوزوماکی
Naruto Uzumaki
تاریخ تولد
جنسیت
سن
بخش دوم: ۱۵-۱۷
ککی گنکای
رهاسازی گدازه
رهاسازی بخار
پیشه
وابسته به
قبیله
خانواده
کوشینا اوزوماکی (مادر)
بوروتو اوزوماکی (پسر)
هیماواری اوزوماکی (دختر)
هیناتا اوزوماکی (همسر)
جیرایا (پدرخوانده)
گونه طبیعت
رهاسازی برق
رهاسازی خاک
رهاسازی آب
رهاسازی آتش
رهاسازی گدازه
رهاسازی مغناطیس
رهاسازی بخار
رهاسازی یین
رهاسازی یانگ
رهاسازی یین-یانگ
تیمها
تیم بازیابی ساسوکه
کونوها ۱۱ (تنها در انیمه)
تیم جست و جوی بیکوچو (تنها در انیمه)
تیم دستگیری کایما (تنها در انیمه)
تیم نگبانی استار (تنها در انیمه)
تیم اسکورت بازرگانان (تنها در انیمه)
تیم نجات کازکاگه (تنها در انیمه)
تیم یک (تنها در انیمه)
گروه هشت مرد
تیم نجات هانابی (تنها در فیلم)
ناروتو اوزوماکی (Naruto Uzumaki) یک شنوبی در کونوهاگاکوره و از قبیله اوزوماکی است. او هوکاگه هفتم دهکده کونوها و پدر بوروتو اوزماکی است.
بیوگرافی ناروتو
ناروتو اوزوماکی قهرمان اصلی مجموعه «ناروتو» است. او در زمان کودکی مورد تنفر اهالی کونوها بود؛ چرا که وقتی یک نوزاد بود پدرش برای محافظت از دهکده روباه نه-دم شیطانی را در بدن او مهر و موم کرد و او تبدیل به یک جینچوریکی شد. به همین سبب همه او را به چشم یک فرد نفرینشده میدیدند.
ناروتو بعد از پیوستن به تیم کاکاشی تمام تلاش خود را کرد تا مقبولیت خود در دهکده را افزایش دهد، و در عین حال به دنبال تحقق رویای خود برای هوکاگه شدن بود.
در طول رویدادهای مجموعه، تعلیمات جیرایا و تقابل او با پین این موضوع را به ناروتو ثابت کرد که حس انتقامجویی چیزی جز تباهی و از دست رفتن عزیران را در پی ندارد، او به همین سبب تلاش بسیاری کرد تا ساسوکه اوچیها را از مسیری که در آن قرار گرفته نجات دهد. از دیگر عواقب حملهی پین و نجات یافتن کونوها توسط ناروتو این بود که تحسین و احترام جای نفرت اهالی دهکده به نارتو را گرفت.
به این ترتیب ناروتو با پشت سر گذاشتن موقعیتهای بسیار سخت طی سالها گذشته تبدیل به یک نینجای توانا و قهرمان در دهکده خود شد، او همچنین در سایر نقاط دنیا اعتبار پیدا کرد و با نام قهرمان برگ پنهان شناخته شد. ناروتو همچنین در اقدامی که ناممکن پنداشته میشد با جانور دم-دار درون خود و همین طور دیگر جانوران دم-دار دوست شد و به همین سبب قدرت خارقالعادهای پیدا کرد.
در زمان جنگ جهانی شینوبی چهارم، ناروتو همراه با ساسوکه و به کمک روح حکیم شش طریقت موفق شد اوبیتو اوچیها را رهایی دهد، مادارا اوچیها را متوقف کند، و به جاهطلبیهای کاگویا پایان دهد. اتفاق ناممکن دیگری که ناروتو پس از جنگ رقم زد این بود که او پس سالها سرانجام موفق شد تا افکار ساسوکه را اصلاح کند و او را به دهکدهی خودش بازگرداند.
دو سال بعد از جنگ، ناروتو در ماموریتی معشوقهی خودش یعنی هیناتا هیوگا را از چنگ فردی مرموز که از ماه به زمین آمده بود نجات داد. پس از این ماجرا او و هیناتا با هم ازدواج کردند و حاصل ازدواج آنها یک پسر به نام بوروتو و یک دختر به نام هیماواری شد.
ناروتو مدتی بعد به آرزوی دیرینهی خود برای تبدیل شدن به هوکاگه رسید و پس از کاکاشی هاتاکه به هفتمین هوکاگه کونوها تبدیل شد. در مجموعهی «بوروتو» که دنبالهای بر این مجموعه محسوب میشود، زندگی او به عنوان هوکاگه و رابطهاش با پسرش یعنی بوروتو شرح داده میشود.
پیشزمینه
ناروتو در شب دهم اکتبر برای پدرش میناتو نامیکازه (هوکاگه چهارم) و مادرش کوشینا اوزوماکی (دومین جینچوریکی نه-دم) متولد شد. نام او برگرفته از قهرمان اصلی اولین کتاب جیرایا، پدرخوانده ناروتو است. هوکاگه سوم تدارک ویژهای برای میناتو فراهم کرده بود تا مهر و موم کوشینا که حاوی نه-دم بود حفظ شود. کوشینا برای به دنیا آوردن ناروتو توسط ماماها و آنبو به مکانی خاص اسکورت شده بود. یک مرد ماسکزده به نام توبی این مکان را ردگیری میکند و همه ماماها و افراد آنبو را میکشد و سپس اقدام به گرفتن ناروتو میکند، اقدامی که میناتو را مجبور به تلپورت کردن پسرش به یک خانه امن میکند.
با رفتن و تلپورت شدن میناتو، توبی کوشینا را اسیر میکند و نه-دم را از بدن او آزاد میکند و به وسیله آن کونوها را پایمال میکند. میناتو قبل از این که به دفاع از دهکده بپردازد کوشینا را حفظ میکند و ناروتو را به او میسپارد، سرانجام توبی را شکست میدهد و نه-دم را از کنترل او خارج میکند. میناتو متوجه میشود که برای متوقف کردن نه-دم باید او را در ناروتو مهر کند، با این باور که روزی ناروتو برای شکست دادن کامل توبی به قدرت این روباه نیاز دارد. از آن جایی که چاکرای نه-دم برای مهر و موم شدن در نوزاد بسیار عظیم بود، میناتو روحش را فدا میکند تا چاکرای روباه را به دو قسمت تقسیم کند. نیمهی یین (Yin) را درون خودش و نیمهی یانگ (Yang) را درون ناروتو مهر میکند. میناتو و کوشینا بعد از گفتن این که چقدر فرزندشان را دوست دارند به سبب جراحاتی که برای محافظت از ناروتو در مقابل نه-دم دیدند جان خود را از دست میدهند.
ناروتو که یتیم شده بود بدون این که بداند پدر و مادرش چه کسی هستند بزرگ شد، او تنها نام خانوادگی مادرش را حمل میکرد که توسط هیروزن به خاطر محافظت از او از دشمنان پدرش به او داده شد. اهالی کونوها بدون داشتن اطلاعی از شرایط تولد ناروتو، بیپرده نفرت خود را به نسبت به او به خاطر وجود حیوان درونش و جانهایی که گرفته اعلام میکردند، حتی برخی ناروتو را خود نه-دم تصور میکردند. به این وضعیت هوکاگه سوم خیلی زود هر نوع اشارهای به نه-دم را ممنوع اعلام کرد به این امید که نسل جدید تنفری که والدینشان به ناروتو دارند را نداشته باشند. با این حال بچه همچنان رفتار تنفربرانگیز پدر و مادرشان را تقلید میکردند بدون این که دلیل آن را بدانند. این انزوای اجتماعی ناروتو را مصمم به یافتن مقبولیت میکرد.
در روز ثبت نام در آکادمی نینجا ناروتو اوزوماکی برای اولین بار با هیناتا هیوگا دیدار میکند، کسی که توسط چند بچهی قلدر احاطه شده بود. ناروتو بدون آن که هیناتا را بشناسد سعی میکند از او دفاع کند. طی این درگیری شال ناروتو گرفته و همین طور خودش بیهوش میشود. بعد از این که به هوش میآید هیناتا از او تشکر میکند و شال قرمزش را به او بازمیگرداند اما ناروتو میگذارد هیناتا آن را داشته باشد.
در آکادمی ناروتو اوزوماکی شاگرد ایروکا اومینو میشود، کسی که مثل یک برادر بزرگتر ناروتو را برای تلاش در راهش همراهی میکند. ناروتو همین طور با هم کلاسیاش ساسوکه اوچیها ملاقات میکند و از آنجایی که ساسوکه تنها است سعی میکند با او دوست باشد. حسادت به مهارت و محبوبیت ساسوکه باعث میشود او تبدیل به حریف ناروتو شود و او را برای بهتر شدن تحت فشار قرار دهد. ناروتو همچنین به صاحبان رامن ایچیراکو یعنی تیوچی و دخترش آیامه نزدیک بود و یکی از مشتریان مورد علاقه آنها بود.
تواناییها
چاکرا و توانمندی فیزیکی
ناروتو به عنوان فردی از قبیله اوزوماکی و تناسخی از آسورا اوتسوتسوکی، دارای میزان عظیمی از چاکرای قدرتمند است که تخمین زده شده است حداقل چهار برابر کاکاشی است. او در ابتدا در کنترل مناسب چاکرای خود مشکل داشت و به مرور زمان بهبود پیدا کرد. او قادر است چاکرای خودش را به دیگران انتقال دهد و مهرهای دست را با یک دست اجرا کند. او بعدها چاکرای دیگر جانوران دمدار را نیز دریافت کرد، و هاگورومو اوتسوتسوکی ذخایر چاکرای او را حتی فراتر برد. ویژگیها و تواناییهای فیزیکی او بعد از دریافت بازوی پروتزی ساخته شده از سلولهای هاشیراما نیز تقویت شد.
ناروتو همچنین از جیرایا آموخت که چطور در برابر گنجوتسو مقابله کند اما در انجام این کار محدودیتهایی داشت. بعد از این که او با جانور دمدار درون خود یعنی کوراما به مشارکت رسید دیگر مشکلی در این کار نداشت.
دگرگونی جینچوریکی
ناروتو به عنوان نیمهی یانگ جینچوریکی کوراما به ذخیرهای عظیم از چاکرا دسترسی داشت. تعلق او به اصل و نسب اوزوماکی و همین طور جینچوریکی بودن او باعث شد تا چاکرای ناروتو به طور موثری با روباه درونش ترکیب شود و او بتواند فنونی که چاکرای زیادی نیاز دارند را اجرا کند. در ابتدا او تنها در زمان خشم زیاد قادر به دسترسی به چاکرای کوراما بود و در این حالت کنترلی روی خود نداشت اما در پایان جنگ جهانی شینوبی چهارم او سرانجام قادر به دسترسی دستیابی به نسخه ۱ پیدا کرد بدون این که ذهن خود را از دست بدهد.
بعدا او با کمک کیلر بی قادر شد بیشتر چاکرای کوراما را بگیرد و به حالت چاکرای نه-دم دست پیدا کند که خصوصات فیزیکی او را به شدت بهبود میداد.
بعدها ناروتو در تلاشی ناموفق برای تبدیل شدن به بازنمودی از کروما به یک فرم خاص حالت جانور دمدار دست یافت که در این حالت قادر به ایجاد گویهای جانوران دمدار بود و تقریبا میتوانست هر نوع جراحتی را التیام دهد. بعد از تبدیل شدن به جینچوریکی کامل کوراما او سرانجام در فرم روباه شیطانی ظاهر شد که خودش در داخل آن قرار داشت و این حالت به هر دوی آنها اجازه میداد تا به طور جداگانه مبارزه کنند. بعد از جنگ جهانی چهارم شینوبی او حتی چاکراهای دیگر جانوران دمدار را دریافت کرد تا ذخایر چاکرای او به شدت افزایش پیدا کند و به تواناییهای منحصر به فردی دست یابد.
ناروتو در وخیمترین شرایط ممکن قادر به دستیابی به یک سطح عمیق از قدرت کوراما است که حالت باریون نام دارد. در این حالت او حتی بیشتر با کوراما یکسان میشود و در طی فرآیندی شبیه به همجوشی هستهای، چاکرای ناروتو و کوراما به عنوان مواد خام مصرف برای تولید یک نوع انرژی مصرف میشود. در زمان استفاده از این حالت واکنشها، قدرت خالص، و چاکرای ناروتو به شکل باورنکردنی بهبود پیدا میکند. این انرژی در واقع از جان آنها تولید میشود و در هنگام تماس باعث کاهش طور عمر حریفان میشود. نکتهی منفی این حالت احتمال بالای مرگ کوراما است. با مرگ کوراما در این فرم، ناروتو تمام دسترسی به تواناییها و چاکرای کوراما را از دست داد.
نینجوتسو
ناروتو از طریق جیرایا نینجوتسوی جدیدی آموخت که به او اجازه احضار وزغهایی از کوه میوبوکو را میداد تا در جنگ کمکرسان او باشند.
ناروتو همچنین میتواند چاکرا را حس کند اما تنها از طریق حالتهای پیشرفته قادر به انجام این کار است. او در حالت بصیر قادر است از فواصل طولانی چاکرای مختص به فرد را تشخیص دهد، و در حالت چاکرای نه-دم قادر به شناسایی احساسات منفی است. در انیمه، جیرایا به او نینجوتسوی مشارکتی را معرفی کرد که در این روش ناروتو به همراه دو فرد یا افراد بشتر قادر به ایجاد فنون قدرتمندتر بود.
فن کلون سایه
اولین فن مهم و شناخته شده ناروتو فن یا جوتسوی کلون سایه بود. ناروتو در آکادمی قادر به اجرای بیشتر فنون ساده از جمله یک کلون سایه ساده هم نبود. با این حال وقتی ایروکا جانش را برای نجات ناروتو به خطر انداخت، ناروتو بر این محدودیت غلبه کرد و فن کلون سایه چندتایی را اجرا کرد. از این نقطه مهارت ناروتو در فن کلون سایه شکوفا شد.
ناروتو قادر است در نسخهای پیشرفته از این فن، صدها کلون سایه را ایجاد کند و چاکرای مناسبی را در هر کدام از آنها نگه دارد. او قادر است از این کلونها برای حمله یا فریب دادن دشمن در نبرد، مانور دادن در هوا، تبدیل آنها به سلاح، دیدبانی در محیط و یا محک زدن تواناییهای حریف استفاده کند.
راسنگان
دومین فن مهم و شناخته شده ناروتو راسنگان است، تکنیکی که با یک دست اجرا میشود و توسط پدر او خلق شد. ناروتو اغلب به خاطر کنترل ضعیفش بر چاکرا از یک کلون سایه برای اجرای این فن استفاده میکند تا چاکرای لازم تامین شود. در طول زمان او در اجرای این فن مهارت پیدا کرد و نسخهای بزرگتر از راسنگان را تولید کرد، و اجرای آن را سریعتر کرد، و حتی کلونهای او قادر به اجرای راسنگان خود شدند. در زمان جنگ جهانی شینوبی چهارم او آموخت که بدون کمک کلونهای سایه نیز میتواند این فن را اجرا کند و حتی به طور همزمان قادر به اجرای راسنگان در دو دستش شد.
درگونی طبیعیت
وابستگی عنصر طبیعی ناروتو رهاسازی باد است و او از آسوما ساروتوبی یاد گرفت که چطور با جریان باد قدرت حملات خود را افزایش دهد. او با استفاده از کلونهای سایه قادر به افزودن عنصر طبیعی به راسنگان شد که کاری بسیار دشوار بود و حتی پدرش قبل از مرگ به آن دست نیافت. در دورانی که ناروتو هوکاگه شد او قادر به استفاده از دگرگونیهای طبیعت با یک مهر دست شد، و قادر بود با استفاده از رهاسازی سنگ دیواری محکم و طولانی را به سرعت ایجاد کند.
ناروتو از طریق سنجوتسوی شش طریقت قادر به استفاده از تمام پنج دگرگونی طبیعت و همچنین رهاسازی یین-یانگ شد.
سنجوتسو
ناروتو بعد از مرگ جیرایا در کوه میوبوکو به تمرین در زمینه سنجوتسو پرداخت. او بر خلاف جیرایا قادر شد تا به طور عالی تعادل را بین انرژی طبیعی با چاکرای خود برقرار کند و وارد حالت بصیر شود، حالتی که با تغییر رنگ اطراف چشم او به رنگ نارنجی قابل تشخیص است. حالت بصیر فنون ناروتو را قویتر و پارامترهای فیزیکی او را تقویت کرد و به او اجازه داد تا از شیوهی تایجوتسوی وزغ کاتا استفاده کند.
ناروتو همچنین آموخت که چطور حالت بصیر را با چاکرای کوراما ترکیب کند و تواناییهای خود را فراتر ببرد، به طوری که او توانست در برابر گویهای جویش-حقیقت ناگاتو مقاومت کند.
حالت دانای شش طریقت
با قدرتی که هاگورومو به او داد، ناروتو به حالت بصیر شش طریقت دست پیدا کرد. در این حالت چشمان او زرد شده و مردمکهای چشمانش به شکل صلیب درمیآید. فنون و تواناییهای ناروتو حتی فراتر رفت تا جایی که او قادر بود حملات را با سرعت نور جاخالی دهد. این حالت امکان پرواز و مصونیت از گویهای جویش-حقیقت را برای او به ارمغان آورد.
او همچنین به آواتار کوراما دستیابی پیدا کرد که از لحاظ قدرت و اندازه رقیبی برای بدن کامل ساسوکه - سوسانو بود. ناروتو با استفاده از کلونهای سایه ترکیبی از سه آواتار کورامو در قالب یک بدن را خلق کرد که دارای سه صورت و شش بازو بود.