میمیر
Mimir
میمیر (Mimir) که همچنین با عنوان زیرکترین مرد زنده شناخته میشود، یک متحد برای کریتوس و آترئوس در خدای جنگ (۲۰۱۸) و خدای جنگ راگناروک است. او پیش از آن که ۱۰۹ سال قبل توسط اودین زندانی شود، یک مشاور برای اودین و سفیر خدایان آسیر بود.
پیشزمینه
میمیر از سرزمینی دور، و نوچه و دلقک غیررسمی شاه پریان بود. معمولا میمیر و دیگر پریان که با ملقب «رفقای خوب» شناخته میشدند، در میان انسانها راه میافتند و به شرارت میپرداختند و تا زمانی که اربابشان سرگرم میشد، از عواقب آن در امان بودند. سرانجام در مقطعی پادشاه میمیر از شیطنتهای او خسته شد و او را مجبور به ترک وطن کرد.
پس از سالها سفر به شمال، سرانجام میمیر به نه قلمرو رسید، جایی که برای اولین در پادشاهی میدگاردی لجر ساکن شد. او تبدیل به مشاور پادشاه آنجا به نام آلدیس شد و یک جنگجو به نام هرولف کراکی را تضمین کرد. هرولف به آلدیس خیانت کرد و او را کشت و جایگاهش را غصب کرد. همین باعث شد تا گناه بزرگی روی دوش میمیر بماند و او تصمیم بگیرد که از هرولف و برسرکرهایش انتقام بگیرد. سپس میمیر به اودین، پادشاه آسیر نزدیک شد و به او میمیسبرونر را معرفی کرد که یک منبع عرفانی دانش بود. در واقع این منبع یک چاه آب با قارچهای مرموز بود که میتوانست «یک خدا را دچار توهمهایی بکند». با وجود اینکه اودین یکی از چشمان خود را بعد از خوردن این ماده توهمزا از دست داد، اما میمیر ادعا کرد که بصیرت بیشتری پیدا خواهد کرد. او به عنوان مشاور اصلی و سفیر اودین در تمام قلمروها استخدام شد. او نقش خود به عنوان مشاور را جدی گرفت و هدف او همیشه این بود که به اودین کمک کند تا یک پادشاه بزرگ برای خیر مردمش باشد. اما در طول زمان او پی برد که اودین چقدر خطرناک است و چگونه سریع خشونت میکند و هر کس و هر چیزی را برای خودش قربانی میکند. از این رو او نگران سعادت مردم عادی و به طور کلی دنیا شد و سپس تا جایی که ممکن بود سعی کرد همه چیز را مهار کند. برخلاف خدایان آسیر، میمیر به دنبال برقراری صلح بین قلمروها بود، زیرا معتقد بود این بهترین طرح برای جلوگیری از راگناروک است. با این حال، اودین به ندرت به چنین توصیههایی گوش میداد و اغلب جنگهای زیادی را رهبری میکرد، به ویژه با خدایان ونیر و غولها. هنگامی که جنگ با ونیر باعث ویرانی بیسابقهای شد و هر دو طرف را خسته کرد، میمیر پیشنهاد یک آتشبس و ازدواج اودین با دشمن مرگبار خود یعنی الهه فریا را مطرح کرد. پس از متقاعد کردن او، اودین و فریا با شرایط موافقت کردند و به این ترتیب جنگ پایان یافت.
با این حال تلاشهای میمیر برای حفظ صلح با بدگمانی اودین از بین رفت. اودین به پسرش ثور اجازه داد تا برای خوشنودی خود غولها را قتل عام اقدام کند. بنابراین اودین همانند کاری که با تیر کرده بود، با میمیر هم مقابله کرد و به او در مورد کمک کردن به غولها مشکوک شد. اودین برای مجازات، او را در بلندترین نقطه میدگارد درون یک درختِ نابود نشدنی محدود کرد. به عنوان مجازاتی دیگر، چشم چپ او را نیز گرفت و جایی پنهان کرد.
تا پیش از دیدار با کریتوس، او تقریبا به صورت روزانه توسط خود اودین شکنجه میشد. بالدر در رویارویی با او، برای افشای محل کریتوس و پسرش به او رشوهی آزادی داد، اما میمیر به خاطر سحری که توسط یک جادوگر روی آن دو قرار گرفته بود قادر به مکانیابی آنها نبود.
تقریبا بلافاصله بعد از ترک بالدر، کریتوس و آترئوس خود را در کنار میمیر دیدند و میمیر خود را برای آن دو معرفی کرد. زمانی که آترئوس برای او در مورد سفرشان به بلندترین قله در نه قلمروی نورس توضیح داد، میمیر به اشتباه او در مورد انتخاب بلندترین قلهی میدگارد اشاره کرد، چرا که بلندترین قله در تمام قلمروها در یوتونهایم است. او همچنین اظهار کرد که میتواند دروازهای را به این قلمرو باز کند.
وقتی کریتوس و آترئوس تصمیم به رفتن گرفتند، میمیر با این توضیح که در این ۱۰۰ سال شکنجه عملا مرده محسوب میشده از کریتوس تقاضا میکند که سرش را ببرد. کریتوس قبول میکند و آترئوس که نمیتوانست این صحنه را تماشا کند آنجا را ترک میکند، و در این زمان میمیر به کریتوس میگوید که باید گذشتهاش را برای آترئوس آشکار کند. سپس کریتوس سر او را قطع میکند و موقتا او را میکشد.
سر بیجان او به خانهی جادوگر جنگل برده میشود، جایی که او سر میمیر را احیا میکند. خیلی سریع مشخص میشود که رابطهی بین آن دو مساعد نیست و فریا به صورت میمیر تف میاندازد. میمیر هویت فریا به عنوان یک خدا را آشکار میکند و بعد از گفتن این موضوع متوجه میشود که کریتوس و آترئوس از آن بیخبر بودند. فریا به کریتوس هشدار میدهد که با داشتن میمیر، خشم اودین به زودی به سراغش خواهد آمد. کریتوس نیز با عصبانیت ناشی از عدم دانستن هویت فریا خانهی او را ترک میکند.
میمیر تا پایان ماجراجویی کریتوس و آترئوس به عنوان راهنما به این پدر و پسر کمک خواهد کرد.
قدرتها و تواناییها
- نبوغ بالا
- جاودانه احیا شده: میمیر برای مدت بسیار طولانی زندگی کرده است. قبل از قطع شدن سر او توسط کریتوس، او تقریباً ۱۰۹ زمستان را در قلهی کوهی در میدگارد اسیر بود. پس از بریده شدن سرش توسط توسط کریتوس و سپس احیا شدنش توسط فریا، او قادر شد از موقعیتهای کشندهای مثل غرق شدن جان سالم به در ببرد.
- چشمان جادویی: میمیر چشمانی جادویی دارد که از کریستال بایفراست ساخته شده است که به او اجازه میدهد بین قلمروها سفر کند، اگرچه یکی از چشمان او پس از زندانی شدن توسط اودین حذف شد.
- پایداری فرا انسانی
دانستنیها
- میمیر اولین خدای غیر یونانی است که توسط کریتوس کشته میشود، و همین طور اولین خدایی که به درخواست خودش توسط کریتوس کشته میشود.
- میمیر و هلیوس تنها خدایانی بودند که سرشان توسط کریتوس بریده شد و هر دو سر برای او مفید واقع شدند.
- میمیر اظهار داشت که او اگر یک معشوقه ملکه والکریها یعنی سیگرون نباشد، یک دوستی بسیار نزدیک با او دارد.
- او یکی از معدود اشخاصی است که میتواند به زبان غولها صحبت کند.
- همتای یونانی او آتنا و ماموزین هستند. او در دنیای نورس به عنوان متحدی در دانش و اطلاعات برای کریتوس جایگزین آتنا شد.
- میمیر یادآور شننونگ، یک اسطوره و امپراتور افسانهای چین در ماقبل تاریخ چین است.
- میمیر یادآوری کرده است که زمانی، پیش از اسارت خود بسیار مست بوده و از کوهی سقوط کرده است. سپس والکری ایر (Eir) جراحات او را درمان کرده است، او اعتراف کرده که این سقوط یکی از لحظات ناخوشایند زندگی او بوده است.