ویکی ارباب حلقه‌ها

بر پایه سیستم حالت روشن حالت تاریک

گالادریل

اشتراک‌گذاری

گالادریل

Galadriel

گالادریل - ارباب حلقه‌ها

نام‌های دیگر

آلاتاریل، آرتانیس، نورون

عنوان‌ها

شاهدخت نولدور، بانوی لورین، بانوی گالادهریم

تاریخ تولد

۱۳۶۲ س.د.

حکومت

۱۹۸۱ - ۳۰۲۱ ع.س. (۱۰۴۰ سال)

مرگ

والینور، ۲۹ سپتامبر ۳۰۲۱

قلمروها

تیریون، دوریاث، لیندون، ارگیون، لوثلورین

همسر

سلاح

ننیا (حلقه)، جادوی الف

نژاد

الف

فرهنگ

نولدور (خاندان فینرفین)
فالماری (خاندان اولوی)

بازیگر

کیت بلانچت (فیلم‌های ارباب حلقه‌ها)
مورفید کلارک (حلقه‌های قدرت)

صداپیشه

انت کروسبی (فیلم ۱۹۷۸)

گالادریل (Galadriel) «بانوی» جنگل لوثلورین بود که با همسرش کلبورن بر آن حکومت می‌کرد.

او یکی از بزرگ‌ترین الف‌های سرزمین میانه است که از نظر زیبایی، دانش و قدرت تقریبا از تمام الف‌های دیگر پیشی گرفت. او حامل یکی از سه حلقه قدرت الف به نام ننیا بود. جی.آر.آر. تالکین او را یکی از قوی‌ترین و زیباترین الف‌ها می‌داند که در عصر سوم در سرزمین میانه باقی مانده بود.

او تنها دختر و کوچکترین فرزند فینارفین، شاهزاده‌ی اولدور، و ارون بود. برادران بزرگتر او فینرود فلاگوند، اورودرت، انگرود و اگنور بودند. گالادریل خواهرزاده فئانور، مهمترین الف اوایل عصر اول بود.

بیوگرافی

سال‌های درختان

گالادریل در والینور قبل از عصر اول و در سال‌های درختان به دنیا آمد. داستان‌های مربوط گالادریل تا حدی سردرگم است و چندین داستان مجزا در مورد او گفته شده است که در «قصه‌های ناتمام» جمع آوری شده‌اند. طبق یک روایت قدیمی‌تر که در سیلماریلیون اشاره شده است، گالادریل به دلیل تمایل به حکومت بر سرزمین‌های سرزمین میانه، یک همراه و رهبر مشتاق در شورش اولدور و فرار از والینور بود.

او مشتاق دیدن سرزمین میانه بود، زیرا از فئانور درباره آن شنیده بود، و می‌خواست بر قلمروی خودش حکومت کند. او هیچ سوگندی یاد نکرد و با پسر عمویش فینگون همفکر بود.

گالادریل
گالادریل شاهد قتل خویشاوندان در آلکوالونده، اثر النا کوکانووا

با این حال او و افرادش که از فینور و هم‌کیشانش جدا شده بودند، در قتل عام آلکوالونده حضور نداشتند. آن‌ها در عوض فینگولفین را دنبال کردند و از سرزمین‌های هلکاراکسه در شمال دور عبور کردند. اگرچه در آخرین نسخه از داستان، قصه‌ی گالادریل به طور قابل توجهی تغییر کرد، اما او تقریبا در همه چیز با فینور مخالف بود. و اینکه او آرزو داشت والینور را ترک کند و به دنیای وسیع سرزمین میانه برود تا استعدادهای خودش را در آنجا نشان دهد. او برای مدتی با اقوام مادرش به آلکوالونده رفت و در آنجا با همسر آینده‌اش کلبورن ملاقات کرد. آن‌ها قصد داشتند با هم یک کشتی بسازند و به سمت سرزمین میانه حرکت کنند و می‌خواستند از والارها اجازه بگیرند اما ملکور با عنکبوت اونگولیانت نور درختان را نابود کرد. در شورش فینور گالادریل هیچ نقشی نداشت و همراه با کلبورن در دفاع از خویشاوندان مادرش در دفاع از آلکوالونده جنگید و کشتی کلبورن از حمله نولدورها در امان ماند. گالادریل از خشونت و ظلم فینور وحشت‌زده بود و در شبی بدون اینکه منتظر اجازه مانوا بماند به سرزمین میانه رفت.

عصر اول

زمانی که گالادریل در بلریاند بود با یکی از برادرانش که احتمالا فینرود بود زندگی می‌کرد. او زمان زیادی را در منگروت و دربار تینگول و ملیان سپری کرد. در تاریخ ۵۲ ع.ا. او به دلیل رابطه خانوادگی‌اش با اولوی، برادر یتنگول مورد استقبال قرار گرفت که پدربزرگ مادری گالادریل محسوب می‌شد. او در مقطعی با کلبورن، یکی از خویشاوندان تینگول در دوریات ملاقات کرد. همچنین گالادریل چندین بار برای دیدار با برادرش فینرود به قلمروی نارگوتروند سفر کرد. سه برادر دیگر او در طول نبردهای مختلف در عصر اول کشته شدند.

گالادریل با ملیان مایا دوست شد، کسی که می‌خواست علت تبعید اولدور را بداند. گالادریل فقط به طور خلاصه داستان را برای او نقل کرد و مرگ فینوه، قتل‌عام آلکوالونده و آتش زدن کشتی‌ها در لوسگار را نقل نکرد.

او هیچ نقشی در جنگ‌های بزرگ عصر اول نداشت، زیرا معتقد بود شکست دادن مورگوت فراتر از قدرت الدار است. وقتی مورگوت با آمدن والار از غرب شکست خورد، از آنجا که گالادریل نقشی در قتل‌عام قبلی نداشت، به او پیشنهاد بازگشت به والینور داده شد. با این حال او ترجیح داد تا سرزمین میانه را ترک نکند، و تنها رهبر تبعیدیان اولدور پس از عصر اول تبدیل شد.

عصر دوم

کلبورن و گالادریل ابتدا به لیندون سفر کردند و بر گروهی از الف‌های تحت فرمان گیل-گالاد، پادشاه عالی اولدور حاکم شدند. مدتی بعد، آن‌ها صاحب یک دختر به نام کلبریان شدند. آن‌ها به سمت شرق حرکت کردند و قلمروی ارگیون یا هولین را که تحت حکومت گیل-گالاد را ایجاد کردند. همچنین، در طول این مدت آن‌ها با یک سکونتگاه ناندورین در دره آندوین ارتباط گرفتند که بعدها به نام لوثلورین شناخته شد. زمانی که کلبریمبور فرمانروایی ارگیون را به دست گرفت، گالادریل معادن موریا را رها کرد. پس از مرگ پادشاه امدیر در جنگ آخرین اتحاد، و عزیمت پسرش امروث، سرانجام کلبورن و گالادریل به ارباب و بانوی لوثلورین تبدیل شدند.

گالادریل
گالادریل، گیل-گالاد و سیردان سه حلقه قدرت را در اختیار می‌گیرند.

در عصر دوم، مایا آناتار که با عنوان «ارباب هدیه‌ها» شناخته می‌شد، کلبریمبور و سایر اولدورها از ارگیون را در ایجاد حلقه‌های قدرت راهنمایی کرد. گالادریل نسبت به آناتار بی‌اعتماد بود که بعدها معلوم شد او سائورون بوده است. گالادریل به کلبریمبور در مخفی کردن حلقه‌ها مشاوره داد و زمانی که ارگیون مورد حمله قرار گرفت، یکی از سه حلقه الف‌ها به او سپرده شد. حلقه او ننیا نام داشت و حلقه آب بود.

او از قدرت سائورون آگاه بود و می‌خواست آن را خنثی کند، بنابراین تا زمانی که حلقه واحد در دست سائورون بود، از قدرت حلقه خود استفاده نکرد. با این حال، در عصر سوم، زمانی که حلقه یگانه گم شد، او از آن برای محافظت از مرزهای قلمروی خود به خوبی استفاده کرد.

عصر سوم

با ازدواج کلبریان با الروند، گالادریل به مادربزرگ الادان، الروهیر و آرون تبدیل شد.

داستان‌های گالادریل و کلبورن در طول قرن‌های عصر سوم اندک است، اما پس از تشکیل شورای سفید در تاریخ ۲۴۶۳ ع.س. او قدرت خود را برای مخالفت در برابر سائورون به نمایش گذاشت. در طول حمله به بالچوت، گالادریل به ارل یانگ و ائوتد به شکل یک مه سفید کمک کرد و از هر دوی آن‌ها در برابر شرارت سائورون در دول گالدور محافظت کرد.

او نقشی اساسی در تشکیل شورای سفید ایفا کرد، اگرچه توصیه او برای قرار دادن گندالف در راس آن اجرا نشد.

جنگ حلقه

درست قبل از جنگ حلقه، گالادریل میزبان یاران حلقه پس از فرارشان از معادن موریا بود.

زمانی که گالادریل در کاراس گالادون بود، او به فرودو بگینز و ساموایز گامگی اجازه داد تا به آینه گالادریل نگاه کنند و آن‌ها را قادر ساخت تا رویدادهای احتمالی آینده را مشاهده کنند. بعدا وقتی فرودو پیشنهاد دادن حلقه یگانه را به او داد، او به نوبه خود آزموده شد. او برای این که نشان دهد در صورت پذیرش حلقه چه اتفاقی خواهد افتاد، تصویری از خود ارائه کرد که توسط حلقه تباه شده بود.

در حین رفتن این گروه، گالادریل به هر یک از اعضا یک هدیه و یک شنل الف داد و گروه را با قایق و وسایلی تجهیز کرد. نجابت و زیبایی گالادریل، به خصوص گیملی را تحت تأثیر قرار داد و یک تار از موهای طلایی او را به عنوان میراث خانه‌اش درخواست کرد. گلادریل نیز سخاوتمندانه سه تا از آن را به او داد که بعدا در یک کریستال تسخیرناپذیر قرار گرفت.

جدا از تارهای مویی که به گیملی داده شد، او همچنین یک دانه مالورن و یک جعبه کوچک خاک از باغش نیز به ساموایز گامگی داد. یک سنگ الف سبز رنگ نقره‌کاری شده نیز به آراگورن و غلافی برای شمشیرش هدیه داد. همین طور یک کمربند به هر یک از بورومیر، مری و پیپین داده شد. کمان بلند و محکمی از گالادریم به لگولاس داده شد. به فرودو نیز یک گلدان جادویی داده شد که نور ستاره ارندیل را به تصویر می‌کشید، چیزی که بعدا فرودو و سم برای عبور از لانه شلوب از آن استفاده کردند. پس از خروج یاران، گالادریل برای اطمینان از موفقیت آن‌ها تلاش کرد. او کسی بود که گواهیر را احضار کرد تا گندالف را از قله سلبدیل نجات دهد و همین طور او بود که از گندالف مراقبت کرد تا سلامتی‌اش را به دست آورد و لباسی سفید به او پوشاند که نمادی از وضعیت رهبری جدید محفل جادوگران بود.

بعدا، او پیام‌هایی را برای آراگورن در مورد مسیرهای مردگان فرستاد، و همین طور پیام‌هایی را برای راهنمایی تکاوران شمال فرستاد. از آنجایی که سائورون تمام قدرت خود را در طول جنگ حلقه به کار می‌برد، از خطر الف‌ها و قدرت باستانی آن‌ها آگاه بود. بنابراین او ارتش‌هایی را برای محاصره بسیاری از شهرک‌های الف‌ها در شمال فرستاد و همزمان به شهرهای بزرگ انسان‌ها و دورف‌ها حمله کرد. لورین خودش سه بار مورد حمله قرار گرفت، اما ارتش دول گالدور به دلیل شجاعت الف‌ها و قدرت حلقه گالادریل عقب رانده شدند.

گالادریل
گالادریل، همسرش کلبورن و الروند در شرف عزیمت به والینور

گفته شده است که امکان غلبه بر قدرت حلقه او وجود ندارد مگر اینکه خود سائورون برای جنگ بیاید. پس از سقوط سائورون، او به همراه تراندویل از میرک‌وود و متحدان الف، از آندوین به سمت دول گالدور رفتند، جایی که دیوارهای آن را فرو ریختند و «گودال‌های آن را خالی کردند». او سپس برای عروسی پادشاه السار و بانو آرون به میناس تیریث سفر کرد و تا سال ۳۰۲۱ ع.س. به لورین بازگشت. سرانجام او سرزمین‌های بدون مرگ بازگشت، جایی که مدت‌ها پیش از آنجا آمده بود.

صفحات دیگر