عصر اول (First Age) که همچنین با نام روزهای کهن (Elder Days) شناخته میشود، اولین دوره تاریخی در آردا بود که شاهد ایجاد نژادهای فرزندان ایلوواتار، شکوفایی آنها در والینور و بلریاند، و شاهکار آنها در برابر مورگوت و شکست دادن او با ارتشهای ترکیبی والار، الفها و اداین بود. مهمترین رویدادهای این عصر در مجموعه سیلماریلیون شرح داده شده است.
شرح
آغاز عصر اول با بیداری الفها، فرزندان بزرگ ایلوواتار در سواحل کویوینن (Cuiviénen) همراه بود. آنها توسط اورومه کشف شدند و تغییرات بزرگی رخ داد: والارها با ملکور جنگیدند و قلعه اوتومنو که ویران شده بود را محاصره کردند، و ملکور زنجیر شده به والینور آورده شد. هنگامی که سرزمین میانه از چنگ او آزاد شد، الفها توسط والار به غرب دعوت شدند و بسیاری به این احضار پاسخ دادند، اما برخی ترجیح دادند در سرزمین میانه بمانند. هنگامی که سفر بزرگ الفها به پایان رسید و آنها در نهایت به امان رسیدند و در آنجا ساکن شدند، یک دوره صلح قابل توجه شکل گرفت. ملکور در تالارهای ماندوس زندانی شد و الدار از سعادت دو درخت والینور بهرمند شدند. سرزمین میانه هنوز در تاریکی زیر ستارگان پوشیده بود، اما از آنجایی که دیگر شری آنها را آزار نمیداد، الفهای آوارین و سیندارین و نژاد دورفها که تازه بیدار شده بودند در آنجا ساکن شدند و تمدنهای خود را ساختند.
سالهای درختان عصر اول زمانی به پایان رسید که مانوه ملکور را از زندان آزاد کرد. در ابتدا، این ارباب تاریکی تظاهر به دوستی با الدار کرد، اما او به سرعت به تاریکی بازگشت و هدفش فاسد کردن آنها بود. در نتیجه ملکور با موفقیت بین الفها دشمنی ایجاد کرد و از اونگولیانت کمک گرفت. آنها با هم درختان را نابود کردند و سیلماریلها را دزدیدند و به انگبند فرار کردند. والینور در شبی طولانی غوطهور شد و فینور برای انتقام از ملکور گروه بزرگی از نولدور را خارج کرد و در نزدیکی پایان عصر به سرزمین میانه بازگشت.
پس از نابودی دو درخت، والاها ماه و خورشید را به ترتیب از آخرین گل تلپریون و آخرین میوه لورلین ساختند و آنها را در بهشتان (ایلمن) قرار دادند تا به جهان نور دهند. بدین ترتیب سالهای خورشید آغاز شد و انسانها در اولین طلوع خورشید از خواب بیدار شدند و پس از آن عصرها منحصرا با سالهای شمسی شمرده شد. پس از اینکه خورشید راه خود را در آسمانها آغاز کرد و انسانها از خواب بیدار شدند، عصر اول تقریبا برای شش قرن دیگر ادامه یافت. مجموعه جنگهایی وحشتناک در بلریاند توسط قدرت تاریک مورگوت علیه نولدور، سیندار و سه خاندان اداین به راه افتاد. این جنگها در سالهای درختان آغاز شده بودند، اما پس از ورود تبعیدیان نولدوری شدت گرفتند. الفهای بیشماری در بلریاند وجود داشتند، اما آنها منفعل بودند و مورگوت کاری با آنها نداشت. از سوی دیگر، نولدور بهویژه پسران فینور، به مخالفت صریح با مورگوت پرداختند و هدفشان بازیابی سیلماریلهای ارزشمند دزدیده شده بود.
پایان نهایی عصر اول با آخرین نبرد بزرگ جنگهای بلریاند به نام جنگ خشم همراه بود. پس از سفر ائارندیل، والاها مداخله کردند و مبارزه بزرگی را در برابر لژیون مورگوت شامل اورکها، بالروگها، اژدهایان و هیولاهای دیگر آغاز کردند. پس از حدود چهل سال جنگ، سرانجام ارباب تاریکی سرنگون شد و او باری دیگر به خلا بیزمان تبعید شد. در طول این درگیری، کل خشکی بلریاند غرق شد و بنابراین بیشتر الفها بر فراز دریا رفتند، در حالی که اداین به جزیره النا مهاجرت کرد و عصر دوم آغاز شد. عصر اول به مدت ۴۵۰ سال درخت به علاوه ۵۹۰ سال خورشیدی به طول انجامید، بنابراین در مجموع به ۴۹۰۲ سال خورشیدی میرسد.
جنگهای اصلی
- جنگ قدرتها
- جنگ اول
- داگور-نوین-گیلیاث (نبرد زیر ستارهها)
- داگور آگلارب
- داگور براگولاک (نبرد شعله سرزده)
- نیرائث آرنوئدیاد (نبرد اشکهای بیشمار)
- جنگ خشم