ویکی توکیو غول

بر پایه سیستم حالت روشن حالت تاریک

اوتا

اشتراک‌گذاری

اوتا

Uta

اوتا توکیو غول

نام مستعار

نو فیس

گونه

غول

وضعیت

زنده

جنسیت

مذکر

تولد

۲ دسامبر

وابسته به

دلقک‌ها (قبلا)
ماسک‌های گاز (موقت)

پیشه

طراح ماسک

نوع Rc

نامشخص

حالت منحصر به فرد

کاکوجا

رتبه

SS (تنها در انیمه)

اولین نمایش

فصل ۱۱ (مانگا)
قسمت ۳ (انیمه)
Void: فصل دوم (رمان)

اوتا (Uta) یک غول و از دوستان قدیمی رنجی یومو و ایتوری است. او صاحب استودیو آرت‌ماسک ها‌ی‌سی است، جایی که در آن اقدام به فروش ماسک‌هایش می‌کند. او همچنین عضوی از دلقک‌ها است و توسط بازرسان CCG با عنوان نو فیس (No Face) شناخته می‌شود.

بیوگرافی

گذشته

اوتا در گذشته یکی از غول‌های قدرتمند بخش ۴ام بود و به همین سبب رهبر این بخش بود. در مقطعی از دوران حکمرانی‌اش او توسط غولی قدرتمند در قلمرواش مورد هشدار قرار گرفت. اوتا بعد از چند مرتبه مبارزه با این غول احساس کرد که هر دوی آن‌ها قدرتی برابر دارند. او بعدا متوجه شد که نام این غول رنجی یومو است و از آن پس این دو یک دوستی را میان خود شکل دادند.

بعد از آن، در یک دوره‌ی زمانی نامشخص، رنجی شروع به زندگی در باند اوتا کرد. بازرسان غول به رهبری کیشو آریما برای یک عملیات نابودی وارد ناحیه شدند. اوتا همراه با باندش گروهی از بازرسان از جمله تاکه هیراکو را محاصره کردند. نبرد میان دو گروه غول‌ها و بازرسان با برتری غول‌ها همراه بود تا این که کیشو آریما در محل حضور پیدا کرد. اوتا وقتی دید که این دروگر CCG به راحتی بر یومو غلبه کرده است، به باندش دستور عقب‌نشینی داد. یوشیمورا نیز جان یومو را نجات داد.

دلقک‌ها

اوتا در حالی که ابتدا متحدی برای کن کانکی و همراهان او بود، اما بعدها او و سایر دلقک‌ها به نقشه‌های کیچیمورا واشو پیوستند. اوتا در زمان هجوم دلقک‌ها در محل حضور داشت و تقابلی با سوزویا و سپس موتسوکی داشت او سعی کرد با توانایی که در تغییر چهره دارد آن‌ها را فریب دهد.

بعد از رها شدن کانکی از کاکوجای اژدها، یک هیولا در ظاهر چغد یک-چشم حملاتی را آغاز کرد. یومو پی برد که این جغد هیولا توسط دوناتو از روی یک پشت‌بام کنترل می‌شود. قبل از این که یومو بتواند خود را به او برساند، اوتا برای دفاع از دوناتو سر راه یومو قرار گرفت و به این ترتیب نبردی بین این دو دوست قدیمی شکل گرفت. اوتا سرانجام از کاکوجای خود پرده برداشت و روی به دیوانگی آورد. او سعی داشت یومو را ببلعد و اذعان می‌کرد که همیشه منتظر چنین روزی بوده است.

یومو سعی کرد با استفاده از نیروی الکتریکی بر اوتا تسلط پیدا کند و کاکوجای او نابود کند. بعد از این که اوتا شکست خورد، او از بابت یادآوری گذشته متاسف بود و از تمایل خود برای بودن با یومو مثل روزهای گذشته گفت. پس از گفتگویی کوتاه میان اوتا و رنجی دوستی آن‌ها دوباره بازیابی شد. در حالی که آن‌ها خاطرات مشترک گذشته را مرور می‌کردند، رنجی او را تا جایی امن حمل کرد.

پایان

شش سال بعد اوتا در حال پیگیری کارهای مورد علاقه‌ی خود از جمله ساخت صنایع نقره و طراحی ماسک شد. او باقی عمرش را با رنجی رفیق ماند و آن‌ها از حضور یکدیگر خوشحال بودند.

صفحات دیگر