هیروزن ساروتوبی
Hiruzen Sarutobi
سن
طبقهبندی
پیشه
وابسته به
تیم
- تیم توبیراما
- تیم هیروزن
- اتحاد محافظ
قبیله
درجه نینجا
خانواده
- ساسوکه ساروتوبی (پدر)
- آسوما ساروتوبی (پسر)
- میرای ساروتوبی (نوه)
- بیواکو ساروتوبی (همسر)
- کونوهامارو ساروتوبی (نوه)
گونه طبیعت
- رهاسازی آتش
- رهاسازی باد
- رهاسازی برق
- رهاسازی سنگ
- رهاسازی آب
- رهاسازی یین
- رهاسازی یانگ
هیروزن ساروتوبی (Hiruzen Sarutobi) هوکاگه سوم دهکده کونوهاگاکوره بود. او شاگرد هوکاگه قبل و یک نینجای قدرتمند بود که با عنوان «خدای شینوبی» از او یاد میشود. گرچه او تنها استاد مستقیم سانینها بود، اما نسلهای بعدی شینوبی کونوها از خرد او بهره بسیاری بردند.
پیشینه
هیروزن به عنوان پسر ساسوکه ساروتوبی متولد شد. قبیله ساروتوبی یکی از اولین قبایل ساکن کونوهاگوره بوده است. او در دوران کودکی با دانزو شیمورا از قبیله شیمورا آشنایی پیدا کرد. هیروزن بخشی از اولین نسل نینجاهای کونوها بوده که در کنار هومورا میتوکادو و کوهارو اوتاتانه تحت تعلیم توبیراما سنجو قرار گرفته است. هیروزن در همان اوایل استعداد خود را در هنرهای رزمی نشان داد که این موضوع باعث شد تا هوکاگه اول یعنی هاشیراما سنجو تمرینات اضافهای با او انجام دهد. در مقطعی دانزو به مهارتهای هیروزن حسادت کرد و از آن پس نوعی رقابت میان آنها شکل گرفت.
در دوران او، کوشینا اوزوماکی یک جینچوریکی ساکن دهکده کونوها بود. با وجود اقدامات امنیتی بسیاری که برای مراقبت از او در نظر گرفته شده بود اما نه-دم از درون او خارج شد و به دهکدهی آنها حمله کرد. هیروزن در این مقطع شاهد مهر و موم شدن نه-دم به بهای جان کوشینا اوزوماکی و همسر او یعنی میناتو نامیکازه بود. میناتو فرصت نکرد تا جزئیات و دلیل حمله نه-دم را برای هیروزن شرح دهد اما در آخرین حرفهایش از هیروزن خواست تا پسر نوزادش یعنی ناروتو را که نه-دم در او مهر و موم شده بود به عنوان یک قهرمان و ناجی معرفی کند نه به عنوان حامل هیولایی که افراد بسیاری را کشته است. هیروزن هم این کار را انجام داد اگرچه مردم دهکده نگاه خوبی به ناروتو نداشتند. هیروزن همچنین نام خانوادگی مادر ناروتو یعنی «اوزوماکی» را روی او گذاشت تا هویت او به عنوان فرزند میناتو (هوکاگه چهارم) مخفی بماند.
هیروزن در مقطعی متوجه آزمایشهای مخاطرهآمیز اوروچیمارو روی افراد مختلف شد. او اقدام به دستگیر کردن اوروچیمارو کرد اما به این خاطر که نمیتوانست شاگرد محبوبش را مجازات کند به او اجازه داد تا از کونوها فرار کند.
به دلیل مشخص نشدن دلیل حمله نه-دم به کونوها، این شبهه پیش آمد که قبیله اوچیها با دارا بودن شارینگان قادر به کنترل این هیولا بودهاند. مطرح شدن این موضوع باعث شد تا سران قبیله اوچیها عصبانی شوند و نقشهای را برای اجرای یک کودتا فراهم کنند. این جریانات در نهایت باعث شد تا دانزو بدون اجازه و اطلاع هیروزن به ایتاچی ماموریت دهد تا قبیله اوچیها را قتل عام کند. هیروزن با گزارشی از ایتاچی از جزئیات این رخداد خبردار شد. ایتاچی که حالا به عنوان مجرم شناخته میشد، قبل از رفتن از کونوها از هیروزن تقاضا کرد تا مراقب برادر کوچکش، ساسوکه (تنها بازمانده از کشتار قبیله اوچیها) باشد، چیزی که هیروزن آن را قبول کرد. پس از این اتفاقات هیروزن اقدام به منحل کردن سازمان ریشه کرد و دانزو را از مجلس کونوها خارج کرد.
در زمان جنگ جهانی شینوبی اول، هیروزن در تیم توبیراما فعالیت میکرد، تیمی که متشکل از کاگامی اوچیها، توریفو آکیمیچی، هومورا کوهارو و دانزو بود. وقتی این گروه توسط جوخه کینکاکو از دهکده کوموگاکوره محاصره شدند، یکی از اعضای این اتحاد باید خود را قربانی میکرد تا سایر افراد قادر به فرار شوند. دانزو و هیروزن هر دو برای انجام این کار داوطلب شدند اما در نهایت هوکاگه دوم یعنی توبیراما به بهای جان خودش سایر افراد را فراری داد. توبیراما پیش از مرگش هیروزن را به عنوان جانشین خود در مقام هوکاگه سوم انتخاب کرد.
در انیمه، هیروزن به دانزو اجازه داد تا یک سازمان زیرشاخه از آنبو به نام ریشه را تاسیس کند. هیروزن در مقطعی با بیواکو ازدواج کرد و حاصل این ازدواج پسری به نام آسوما شد. آنها بچه دیگری نیز داشتند که به آنبو پیوست. هیروزن هدایت تیمی متشکل از سه نینجای نخبه یعنی جیرایا، اوروچیمارو و سوناده را بر عهده گرفت. او نسبت به اوروچیمارو امید بسیاری داشت و میخواست که روزی جایگاه هوکاگه را به او بدهد، با این حال اوروچیمارو هرگز ارادهی لازم برای گرفتن این مقام را از خود نشان نداد. پس از آن هیروزن جیرایا را به عنوان جانشین خود در نظر گرفت اما جیرایا نیز خودش این مقام را به خاطر عدم مسئولیتپذیری قبول نکرد.
در دوران او، کوشینا اوزوماکی یک جینچوریکی ساکن دهکده کونوها بود. با وجود اقدامات امنیتی بسیاری که برای مراقبت از او در نظر گرفته شده بود اما نه-دم از درون او خارج شد و به دهکدهی آنها حمله کرد. هیروزن در این مقطع شاهد مهر و موم شدن نه-دم به بهای جان کوشینا اوزوماکی و همسر او یعنی میناتو نامیکازه بود. میناتو فرصت نکرد تا جزئیات و دلیل حمله نه-دم را برای هیروزن شرح دهد اما در آخرین حرفهایش از هیروزن خواست تا پسر نوزادش یعنی ناروتو را که نه-دم در او مهر و موم شده بود به عنوان یک قهرمان و ناجی معرفی کند نه به عنوان حامل هیولایی که افراد بسیاری را کشته است. هیروزن هم این کار را انجام داد اگرچه مردم دهکده نگاه خوبی به ناروتو نداشتند. هیروزن همچنین نام خانوادگی مادر ناروتو یعنی «اوزوماکی» را روی او گذاشت تا هویت او به عنوان فرزند میناتو (هوکاگه چهارم) مخفی بماند.
هیروزن در مقطعی متوجه آزمایشهای مخاطرهآمیز اوروچیمارو روی افراد مختلف شد. او اقدام به دستگیر کردن اوروچیمارو کرد اما به این خاطر که نمیتوانست شاگرد محبوبش را مجازات کند به او اجازه داد تا از کونوها فرار کند.
به دلیل مشخص نشدن دلیل حمله نه-دم به کونوها، این شبهه پیش آمد که قبیله اوچیها با دارا بودن شارینگان قادر به کنترل این هیولا بودهاند. مطرح شدن این موضوع باعث شد تا سران قبیله اوچیها عصبانی شوند و نقشهای را برای اجرای یک کودتا فراهم کنند. این جریانات در نهایت باعث شد تا دانزو بدون اجازه و اطلاع هیروزن به ایتاچی ماموریت دهد تا قبیله اوچیها را قتل عام کند. هیروزن با گزارشی از ایتاچی از جزئیات این رخداد خبردار شد. ایتاچی که حالا به عنوان مجرم شناخته میشد، قبل از رفتن از کونوها از هیروزن تقاضا کرد تا مراقب برادر کوچکش، ساسوکه (تنها بازمانده از کشتار قبیله اوچیها) باشد، چیزی که هیروزن آن را قبول کرد. پس از این اتفاقات هیروزن اقدام به منحل کردن سازمان ریشه کرد و دانزو را از مجلس کونوها خارج کرد.