راداگاست
Radagast
راداگاست (Radagast - به معنی «مشفق جانوران») قهوهای یکی از پنج جادوگری بود که برای مقابله با اراده سائورون به سرزمین میانه فرستاده شد. راداگاست که در اصل مایای یاوانا بود، عمدتا به رفاه دنیای گیاهان و حیوانات توجه داشت و بنابراین در جنگ حلقه مشارکت چندانی نداشت.
بیوگرافی راداگاست
سالهای چراغ
راداگاست که در اصل آیوندیل (در زبان کوئنیا به معنی «دوست پرندگان») نام داشت، یک مایا بود که قبل از زمان ایجاد شد و برای خدمت به والار به آردا فرود آمد. آیوندیل به یاوانا، ملکه زمین خدمت میکرد.
زمانی که پس از سقوط نومنور، سرزمینهای نامیرا از آردا جدا شد، مانوه نگران سرنوشت مردمان سرزمین میانه بود. اگرچه سائورون سرنگون شده بود، اما برای همیشه مغلوب نشده بود. با گذشت زمان، سایه او دوباره ظاهر شد. شورای والار احضار شد و تصمیم گرفته شد که فرستادگانی به سرزمین میانه بروند. این پیامآوران باید «همتایان قدرتمند سائورون باشند، اما خود از قدرت گرفتن چشمپوشی کنند». هدف آنها کمک به انسانها و الفها بود تا علیه سائورون متحد شوند. به این ترتیب یاوانا از کورومو درخواست کرد که آیوندیل را از طرف او بفرستد.
عصر سوم
ورود به سرزمین میانه
در حوالی سال ۱۰۰۰ عصر سوم، مایاها به بندرگاههای خاکستری در غرب اریادور رسیدند. آنها در شکل پیرمردانی بودند که مردم آنها را جادوگر مینامیدند. کورومو اول و به تنهایی وارد شد و آیوندیل هم زمان با اولورین وارد شد. هنگامی که این جادوگران ماموریت خود را انجام دادند، شروع به پرسه زدن در سرزمین میانه کردند. در این دوره، آیوندیل توسط اولدور به «راداگاست» تغییر نام داد که هم به خاطر محافظت از جنگلهای بزرگ و هم به خاطر حساسیتش بر حیوانات بود. او نگران امور انسانها و الفها بود، اما در مورد گیاهان و پرندگان بسیار آگاهتر بود.
به طور کلی، راداگاست هرگز چندان اهل مسافرت نبود. در مورد سفرهای اولیه او اطلاعات کمی وجود دارد، اما در اواخر عصر او مدتی در روسگوبل، جایی بین کاروک و جاده جنگل قدیمی ساکن شده بود. این جادوگر که در لبه غربی میرکوود قرار داشت، احتمالاً مراقب سایههای دول گولدور بود که به آرامی بخش زیادی از جنگل را فرا گرفته بود. او احتمالا با ساکنان آن منطقه آشنا شده است و رابطه نزدیکی با حیوانات و پرندگان داشته است. اگرچه بیرن یک همسایه غیر اجتماعی بود، اما او هر از گاهی از راداگاست بازدید میکرد و او را برای جادوگر «بدی نمیدانست».
جنگ حلقه
در ۲۸۵۱ عصر سوم، شورای سفید یک بار دیگر تشکیل جلسه داد و پس از آن سارومان شروع به جستجوی میدانهای گلادن برای یافتن حلقه یگانه کرد. راداگاست تصمیم گرفت به جستجوی او کمک کند و پرندگان و جانوران به عنوان جاسوس برای او عمل میکردند. او امید داشت که اقدامات سارومان به متوقف کردن سائورون کمک کند. راداگاست این کار را با حسن نیت انجام داد و از جاه طلبی واقعی سارومان برای به دست آوردن و نگه داشتن حلقه برای خود چیزی نمی دانست.
با جنگ حلقه، راداگاست دیگر در روسگوبل ساکن نبود. در تابستان ۳۰۱۸، سارومان به راداگاست گفت که مایل است به گندالف کمک کند و جادوگر قهوهای را فوراً به دنبال گندالف فرستاد. راداگاست اطلاعات کمی از اریادور داشت، اما به سمت شایر رفت، زیرا میدانست که گاندالف را در همان حوالی خواهد یافت.
پس از یافتن او، راداگاست به گندالف هشدار داد که نازگولها در خارج از منطقه در پوشش سواران سیاه هستند و به دنبال اخباری از شایر هستند. او همچنین دعوت سارومان را به او داد و با جانوران و پرندگانش تلاش کرد تا در رساندن اخبار به اورتانک کمک کند. سپس او به سمت میرکوود برگشت.
اما پیام سارومان در واقع تلهای برای گاندالف بود که پس از آمدن به اورتانک اسیر شد. اما گندالف همچنان معتقد بود که راداگاست تحت کنترل سارومان نیست. در واقع به لطف راداگاست بود که گندالف توانست از قله اورتانک و روی بالهای گواهیر بگریزد.
اقدامات راداگاست در طول جنگ و بعد از آن ثبت نشده است. پس از شورای الروند، افرادی از ریوندل به مکانهای مختلف فرستاده شدند. برخی از کوههای مه آلود گذشتند و در نهایت به روسگوبل رسیدند، اما متوجه شدند که راداگاست آنجا نیست. سرنوشت او پس از جنگ حلقه ناگفته است، با این حال، از آنجایی که وظیفه او مقابله با سائورون بود، اگر او همچنان در سرزمین میانه باقی مانده باشد، احتمالا قدرتش کاهش یافته است.