الروند
Elrond
نامهای دیگر
تاریخ تولد
حکومت
مرگ
قلمروها
همسر
والدین
خواهر و برادر
نژاد
بازیگر
صداپیشه
الروند (Elrond) یک نیمه-الف، ارباب ریوندل و یک حاکم قدرتمند بود که از عصر اول تا چهارم در سرزمین میانه ساکن بود. او پدر الادان و الروهیر و آرون اوندومیل است.
بیوگرافی
عصر اول
الروند پسر ارندیل و الوینگ، و نوه لوتین بود. او در اواخر عصر اول در پناهگاههای سیریون در بلریاند، اندکی پیش از غارت شدن توسط پسران فینور به دنیا آمد. الروند و برادر دوقلویش الروس توسط ماگلور، پسر فینور دستگیر و بزرگ شدند. اگرچه در ابتدا عشق زیادی بین آنها وجود نداشت، اما سرانجام ماگلور به آنها رحم کرد و در نهایت به آنها عشق ورزید. در پایان عصر اول و جنگ خشم، پسران فینور دوباره به تنهایی فعالی کردند، و این نشان میداد که الروند و الروس از اسارت اسمی خود رها شدهاند و به لیندون سفر کردهاند.
عصر دوم
در پایان عصر اول به الروند و الروس این انتخاب داده شد تا در بین انسانها یا الفها باشند. الروس سرنوشت انسانها را انتخاب کرد و تبدیل به اولین پادشاه نومنور شد. الروند انتخاب کرد که در زمره الفها قرار گیرد، و در لیندون به عنوان کاپیتان گیل-گالاد، پادشاه عالی اولدور مشغول شد.
با شروع جنگ الفها و سائورون در سال ۱۶۹۵، الروند توسط گیل-گالاد به ارگیون فرستاده شد تا از آن در برابر نیروهای مهاجم سائورون محافظت کند. متأسفانه میزبان الروند خیلی دیر رسید و به اندازه کافی بزرگ نبود که بتواند ارتش سائورون را شکست دهد. او با پناهندگان ارگیون از جمله کلبورن به شمال عقبنشینی کرد و تنها دلیل فرارش این بود که نیروهای دورین سوم از پشت به ارتش سائورون حمله کردند. در طی دو سال بعد (۱۶۹۷ ع.د.) الروند اقدام به تاسیس ریوندل در کوهپایهای مه آلود کرد که به عنوان پناهگاه و دژی مستحکم خدمت میکرد. در چهار سال بعدی، ریوندل توسط نیروهای سائورون محاصره شد.
با ورود نومنورینها، ارتش محاصرهکنندهی ریوندل بین نیروهای گیل-گالاد و الروند گرفتار و نابود شد. الروند در ریوندل ماند و میزبان اولین شورای سفید با حضور گالادریل بود. در این شورا تصمیم گرفته شد که خانه الروند، به عنوان آخرین دژ در غرب کوههای مه آلود باقی بماند و سه حلقه که در آن زمان در اختیار گیل-گالاد و گلادریل بود پنهان بماندند. بر اساس یک روایت، گیل-گالاد در این زمان به الروند حلقه آبی ویلیا را داد، اگرچه در روایتهای دیگر گیل-گالاد خودش دو حلقه ناریا و ویلیا را تا پایان عصر دوم حفظ کرد. همچنین در مقطع بود که الروند برای اولین بار با کلبریان، دختر کلبورن و گالادریل آشنا شد.
در اواخر عصر دوم و سال ۳۴۳۱ ع.د. الروند در آخرین اتحاد الفها و انسانها که از ریوندل به موردور حرکت میکرد، در کنار گیل-گالاد حاضر شد. الروند منادی گیلگالاد در طول این جنگ علیه سائورون بود. این اتحاد که شامل الفهای لوتلورین، مردانی از آرنور و گوندور، و دورفهایی به رهبری دورین چهارم بود، ارتش سائورون را در نبرد داگورلاد شکست داد و باراد-دور را به مدت هفت سال محاصره کرد. سرانجام، خود سائورون توسط الندیل و گیل-گالاد شکست خورد و این موضوع به ایسیلدور اجازه داد تا حلقه یگانه را از انگشت سائورون بریده و آن را برای خودش بردارد.
این جنگ به نیروهای الف و انسان ضربه وارد کرد. گیل-گالاد، الندیل و پسر کوچکترش آناریون در محاصره کشته شدند. از بازماندگان تنها الروند و سیردان به عنوان فرماندههای بازمانده الف و ایسیلدور به عنوان پادشاه عالی قلمروهای تبعیدی بودند. الروند پس از کشف اینکه ایسیلدور حلقه یگانه را برای خود برداشته است، از او خواست که این حلقه را در آتش کوه عذاب بیندازد، اما اغوای حلقه باعث شد تا ایسیلدور از این کار امتناع کند. ایسیلدور ادعا کرد که این حلقه سهم پدر و برادرش است و الروند (شاید به علت عدم آگاهی از ماهیت کامل حلقه یگانه) ادعای او را تصدیق کرد. الروند سپس در پایان جنگ به ریوندل بازگشت.
عصر سوم
در سال ۱۰۹ ع.س. الروند با کلبریان ازدواج کرد. در سال ۱۳۰ دوقلوهای الادان و الروهیر و در ۲۴۱ دختری به نام آرون اوندومیل به دنیا آمد. در ۲۵۱۰ ع.س. اورکها عبور کلبریان از کوههای مهآلود را مختل کردند و با ناتوانی او در بهبود یافتن سرانجام او جان داد و الروند همسرش را از دست داد.
در سالهای بعد، الروند نقش مهمی را در پناه دادن به وارثان ایسیلدور ایفا کرد. مشهورترین فرد در میان نسل این مرد، آراگورن دوم بود که پس از مرگ پدرش آراتورن دوم در ۲۹۳۳، توسط الروند به فرزندخواندگی پذیرفته شد و توسط او پرورش یافت. الروند با پیشبینی آیندهی دشوار پسر، نام او را استل گذاشت که به زبان سیندارین به معنی امید بود. آراگورن در ایملادریس بزرگ شد و از اصل و نسب سلطنتی خود آگاه نبود تا اینکه الروند به او گفت.
الروند همچنین یکی از اعضای شورای سفید بود که اغلب در ریوندل برگزار میشد و دوست بزرگ گندالف خاکستری بود. او با کشف و ترجمه «متون ماه» که روی نقشه تورین نقش بسته بود، به اعزام تورین دوم برای بازپسگیری «کوه تنها» کمک کرد.
الروند با اطلاع از اینکه آراگورن و آرون در سال ۲۹۸۰ نامزد کردهاند، اندوهگین شد، زیرا میدانست که دخترش تصمیم گرفته است یک فانی شود و باور داشت که چنین بهایی نباید کمتر از ازدواج با مردی چون پادشاه آرنور و گوندور باشد.
پس از خروج فرودو از شایر با حلقه یگانه، الروند سوارانی را فرستاد تا به او کمک کنند تا به ریوندل برگردد. یکی از آنها گلرفیندل بود که فرودو را با موفقیت پیدا کرد و به او کمک کرد تا به ریوندل برسد. او در ۲۵ اکتبر ۳۰۱۸ شورایی را برگزار کرد که در آن تصمیم گرفته شد تا حلقه یگانه نابود شود. ظاهرا اعضای گروهی که قرار بود به چنین ماموریتی بروند، به استثنای فرودو و سم توسط الروند انتخاب شدند.
پنج ماه بعد، الروند پسرانش الادان و الروهیر را با رنجرهای شمالی به روهان فرستاد. الروند از طریق پسرانش به آراگورن توصیه کرد که مسیرهای مردگان را طی کند.
الروند تا زمان نابودی حلقه یگانه و سائورون در ریوندل ماند و پس از آن به میناس تیریث رفت تا عصای آنومیناس را به پادشاه السار تسلیم کند و دخترش آرون آندومیل به ازدواج درآورد. در ۲۹ سپتامبر ۳۰۲۱، الروند سرزمین میانه را ترک کرد و به همراه سایر حاملان حلقه از دریا عبور کرد و دیگر برنگشت.