مردگان متحرک: آنهایی که زندهاند
The Walking Dead: The Ones Who Live
توسعهدهنده
توزیع
شورانر
بر پایه
کانالها
فصلها
قسمتها
تاریخ انتشار
مردگان متحرک: آنهایی که زندهاند (The Walking Dead: The Ones Who Live) یک مجموعه تلویزیونی در دنیای تلویزیونی AMC است.
این مجموعه دنبالهای بر داستان مربوط به شخصیتهای ریک گرایمز (اندرو لینکلن) و میشون گرایمز (دانای گوریرا) از سریال مردگان متحرک است. پخش این سریال در ۲۵ فوریه ۲۰۲۴ شروع شد.
بازیگران و شخصیتها
- اندرو لینکلن در نقش ریک گرایمز: معاون سابق کلانتر از کینگ جورجیا، رهبر سابق منطقه امن الکساندریا و شوهر میشون که گمان میرفت مرده است اما به یک گروهبان در CRM تبدیل شده است.
- دانای گوریرا در نقش میشون: یک جنگجوی کاتانا، رهبر سابق منطقه امن اکلساندریا، و همسر ریک که گروه خود را ترک کرد تا او را جستجو کند.
- پولیانا مک اینتاش در نقش جیدس استوکس / ان: افسر CRM که همراه با ریک گرایمز در هلیکوپتر CRM ناپدید شد.
- تری اوکوئین در نقش بیل: سرلشکر ارتش جمهوری مدنی
- لسلی-آن برانت در نقش پرل ثورن: دوست ریک و یک گروهبان فرمانده در CRM. او پیش از آخرالزمان یک ملوان در نیروی دریایی آفریقای جنوبی بود و در زیردریاییها خدمت میکرد.
- کریگ تیت در نقش دونالد اوکافور: سرهنگ دوم ارتش جمهوری مدنی
- فرانکی کوئینونز در نقش استبان گارسیا: دوست شوخطبع ریک از جمهوری مدنی
- متیو آگوست جفرز در نقش نت: یک مهندس و از یک گروه بازمانده که با میشون دوست شد.
- بریدا وول در نقش ایدن: یک بازمانده باردار و معشوقه بیلی.
- اندرو لیسانس در نقش بیلی: معشوقه ایدن که توسط میشون نجات یافت.
- ارین اندرسون در نقش ال: خواهر ایدن و رهبر یک کاروان بزرگ از بازماندگان عشایری.
- جولیان سیهی در نقش بنجیرو: هنرمندی از جمهوری مدنی که پرترههای مردم را روی تلویزیونها و تلفنهای قدیمی حک میکند.
- تسا اسلوویس در نقش کلیو کلیفتون: یک تحویلگیرنده جدید از جمهوری مدنی که با میشون کار میکرد.
- ست گیلیام در نقش پدر گابریل استوکس: کشیش منطقه امن الکساندریا و معشوقه سابق جدیس.
- ویل بریل در نقش دالتون
- بن دیکی در نقش رد
- هان ون اسکایور در نقش تینا
- کیلی فلمینگ در نقش جودیت گرایمز: دخترخوانده ریک و میشون
- آنتونی آزور در نقش ریک گرایمز جونیور: پسر ریک و میشون
قسمتها
شماره
|
عنوان
|
کارگردان
|
نویسنده
|
تاریخ پخش
|
۱
|
سالها
|
برت و برتی
|
داستان توسط : اسکات ام. گیمپل و دانای گوریرا و اندرو لینکلن
نمایشنامه: اسکات ام. گیمپل
|
۲۵ فوریه ۲۰۲۴
|
۲
|
گذشتن
|
برت و برتی
|
نانا انکوتی و چانینگ پاول
|
۳ مارچ ۲۰۲۴
|
۳
|
خداحافظ
|
مایکل اسلوویس
|
گابریل لاناس و متیو نگرته
|
۱۰ مارچ ۲۰۲۴
|
۴
|
ما چه
|
مایکل اسوویس
|
دانای گوریرا
|
۱۷ مارچ ۲۰۲۴
|
۵
|
شدن
|
مایکل ای. ساترازمیس
|
گابریل لاناس و متیو نگرته
|
۲۴ مارچ ۲۰۲۴
|
۶
|
آخرین بار
|
مایکل ای. ساترازمیس
|
چانینگ پاول
|
۳۱ مارچ ۲۰۲۴
|
داستان سریال آنهایی که زندهاند
سالها
پنج سال پس از دستگیری ریک گرایمز توسط ارتش جمهوری مدنی (CRM)، او چهار بار تلاش ناموفق برای فرار داشت. او در مقطعی سعی کرد پیامی را ا طریق یک بطری بفرستد و در موقعیت دیگری در حین فرار دستش را از دست داد. ریک بهعنوان یک تحویلگیرنده در جمهوری مدنی منصوب شد، کسی که شش سال را صرف انجام کار در حومه فیلادلفیا – جمهوری مدنی کنونی – کرد تا اینکه سرانجام اجازه ورود به این شهر را پیدا کرد. ریک رویای یک زندگی معمولی با میشون را در سر داشت و در نهایت پیشنهاد سرهنگ دوم، دونالد اوکافور را برای پیوستن به CRM پذیرفت. اوکافور فاش کرد که او در گذشته به CRM و گارد ملی پنسیلوانیا کمک کرده است تا این شهر را از بمباران نجات دهد که به بهای جان همسرش تمام شده است. او هدفی داشت تا با استخدام ریک و پرل تورن برنامهای در جهت تغییر CRM از داخل را پیش ببرد. ریک پس از یک تلاش ناموفق دیگر در فرار و نابودی اوماها، سرانجام وضعیت زندگی جدید خود را پذیرفت و موقعیتی را جهت ایجاد یک پایگاه عملیاتی CRM در کوههای کاسکید پذیرفت. در مقطعی هلیکوپتر آنها سرنگون شد و اوکافور با یک پرتابه انفجاری مورد اصابت قرار گرفت و منفجر شد. بعد از خروج از هلیکوپتر، مهاجم سربازان بازمانده را یکی یکی کشت تا اینکه به ریک رسید. او کلاه ریک برداشت و او را شناخت. سپس مهاجم نقاب خود را برداشت و مشخص شد که او میشون است که پس از سالها دوباره به ریک رسیده بود.
گذشتن
شش سال پس از مرگ احتمالی ریک، میشون به دو فرد به نام ایدن و بیلی کمک کرد تا دوباره با کاروان عظیم خود متحد شوند، اما میشون برای پیدا کردن ریک و بازگشت نزد فرزندانش، از پیوستن به آنها امتناع کرد. ایدن، بیلی و دوستشان نت او را برای سفرش آماده کردند و بعدا به کمک او آمدند تا از گروهی عظیمی از واکرها عبور کند. این گروه موافقت کرد که به جستجوی میشون کمک کند، اما خیلی زود آنها توسط CRM با گاز کلر مورد حمله قرار گرفتند و همه به جز میشون و نت کشته شدند. این دو نیز مجبور شدند تا یک سال را صرف بهبودی خود از آسیب وارد شده به ریهها و گلوی خود کنند. میشون و نت یک منطقه امن متروکه و ویران شده و دهها جسد سوخته را پیدا کردند. نت سعی کرد تا میشون را متقاعد کند که به الکساندریا بازگردد، اما او ایمان داشت که ریک هنوز زنده است. در راه بازگشت، آن دو یک هلیکوپتر CRM را یافتند که با استفاده از مواد منفجره نت به آن حمله کردند تا انتقام مرگ دوستانشان را بگیرند، اما در میان سرنشینان این هلیکوپر ریک حضور داشت که دوباره با میشون متحد شد. نت توسط یکی از سربازان بازمانده CRM کشته شد که ریک این سرباز را کشت. با نزدیک شدن سربازان دیگر، ریک به میشون کمک کرد تا یک داستان جعلی را برای CRM بسازد و قول داد که بعدا با هم فرار کنند. با این حال، ریک با جیدس روبرو شد که میشون را شناسایی کرده بود و ریک را تهدید کرد که اگر آنها بخواهند فرار کنند، هرگز به خانه نخواهند رسید.
خداحافظ
در طول یک فلشبک، جیدیس به ریک در پارک هزاره نزدیک شد و معاملهی افرادش با CRM و قصد او برای ثبت نام در این ارتش را توضیح داد. با این حال ریک تنها به فکر فرار کردن بود. پس از بازگشت به پایگاه، ریک از ثورن کمک گرفت تا با موفقیت میشون را وارد برنامه محموله کند، اما جیدس هشدار داد که اگر ریک و میشون فرار کنند، امنیت همهی عزیزان آنها به خطر خواهد افتاد. ریک تلاش کرد تا به میشون کمک کند تا فرار کند، اما میشون حاضر نشد بدون او برود. ثورن پس از دریافت تمام اسرار CRM و گرفتن ترفیع، مطمئن نبود که آیا باید راه اوکافور را دنبال کند. او با اکراه تصمیم گرفت تا در یک ماموریتی از میشون کمک بگیرد اما در طول این ماموریت وقتی میشون در طول مبارزه با واکرها سرکش شد، ثورن تقریبا برای کشتن او آماده شده بود اما ریک تلاش کرد تا به طور غیرمستقیم مانع این اتفاق شود. پس از جلب اعتماد سرلشکر بیل، ریک آماده ترفیع گرفتن بود. با این حال در حین یک پرواز، میشون خودش و ریک را از هلیکوپتر به بیرون پرتاب کرد.
ما چه
پس از پریدن از هلیکوپتر، ریک و میشون به رودخانهای خارج از گرینوود افتادند، محلی که پس از شروع آخرالزمان تشکیل شده بود و هنوز هم دارای قدرت و امکانات مدرن بود. با این حال، این منطقه مدتها خالی از سکنه بود و فقط واکرهای گرسنه آنجا در انتظار بودند. میشون تلاش کرد تا ریک را متقاعد کند که همراهش به خانه بازگردد و به او گفت آنها پسری به نام ریک جونیور دارند که ریک او را ندیده بود. آنها متوجه شدند که هلیکوپترشان در طوفانی دچار سقوط شده است و این فرصتی عالی برای فرارشان بود، چرا که CRM فکر میکرد که ریک و میشون مردهاند. با این حال ریک همچنان نمیخواست به خانه برگدد و قصد داشت ماموریت اوکافور برای اصلاح ارتش را تکمیل کند و آن را به چیزی بهتر تبدیل کند. میشون تصمیم گرفت ریک را پشت سر بگذارد که کمی بعد ریک به دنبال او رفت. یک هلیکوپتر CRM لاشهی هواپیما را بمباران کرد تا هرگونه شواهدی از وجود CRM از بین برود. این اقدام باعث شد تا ریک و میشون در ساختمانی در حال فرو ریختن گیر کنند که پر از واکر بود. در این مدت ریک و میشون به آرامی دوباره به هم نزدیک شدند و ریک اعتراف کرد که دیگر تحمل از دست دادن کسی مثل میشون را ندارد. در نهایت میشون قادر به متقاعد کردن ریک شد و این دو با یک وسیله نقلیه به مقصد الکساندریا فرار کردند.
شدن
در طول فلاشبکی، جیدس با گابریل ملاقاتی کرد، ملاقاتی که به صورت سالانه انجام میشد. جیدس به او اعتراف کرد که برای ادامهی مسیر خود در CRM دچار تعارضاتی است. گابریل اصرار داشت که او هنوز هم آدم خوبی است، چرا که جیدس قادر به کشتن گابریل نشد. در زمان حال، ریک و میشون در مسیر خود به الکساندریا برای استراحتی توقف داشتند که در این زمان با یک خانواده راهزن روبرو شدند و شب را در پارک ملی یلوستون گذراندند. جیدس در تعقیب آنها بود و موفق به یافتن آنها شد. او تلاش ناموفقی برای کشتن این دو کرد که خودش در این فرآیند به شدت زخمی شد. جیدس فرار کرد و این زوج به تعقیب او پرداختند. سپس جیدس با همان راهزنان روبرو شد که ریک و میشون نیز به آنجا رسیدند. جیدس این دو را تهدید کرد که به دلیل پروندهی او، امنیت الکساندریا مورد تهدید است و همین باعث شد تا این زوج از کشتن او دست بکشند. جیدس فاش کرد که ریک قرار بود طی یک جلسه توجیهی از اسرار CRM مطلع شود و ترفیع بگیرد. آنها سرانجام به توافقی رسیدند که ریک به CRM بازگردد و میشون به خانه بازگردد، اما هیچ یک از دو جناح به توافق خود پایبند نبودند و در طول این رویارویی جیدس توسط یک واکر گاز گرفته شد. جیدیس در لحظات پایانی به آنها گفت که پرونده را در پایگاه کاسکادیا میتوانند پیدا کنند و حلقه ازدواجی را که گابریل برای او پیدا کرده بود به ریک داد. به درخواست او، ریک به او شلیک کرد. سپس ریک حلقه ازدواج را به نشانهی نامزدی رسمی به میشون داد. ریک و میشون تصمیم گرفتند تا با هلیکوپتر جیدس به CRM بازگردند تا پرونده را پیدا کنند. گابریل در موعد ملاقات سالیانه خود حضور یافت و با عدم حضور جیدس، او با این باور که جیدس مرده است دلشکسته شد و یک قبر موقت را برای او ساخت.
آخرین بار
ریک و میشون به پایگاه کاسکیدیا بازگشتند، جایی که میشون مخفیانه نفوذ کرد و پرونده جیدس را یافت. او پس در یک جلسه توجیهی که برای فرانتلاینرها برگزار میشد حضور یافت و پی برد که CRM قصد دارد کودکان منتخب را از پورتلند برباید و سپس شهر را با گاز کلر نابود کند. در همین حین ریک در جلسه توجیهی اشلون حاضر شد که در طی آن بیل او را از حقیقت مربوط به تخریب اوماها و مستعمره دانشگاه و همین طور حمله آتی به پورتلند آگاه کرد. بیل فاش کرد که آنها باور دارند که بشریت فقط چهارده سال فرصت دارد و CRM میخواهد یک حکومت نظامی را در جمهوری مدنی برقرار کند و جوامع بازمانده سراسر جهان را نابود کند و منابع آنها را برای تضمین بقای خود از بین ببرد. ریک پس از پایان این گفتگو بیل را با شمشیر خود کشت و سپس ریک و میشون بمبی را در زرادخانه گاز کلر کار گذاشتند تا اینکه با ثورن روبرو شدند، کسی که حقیقت را در مورد هویت میشون کشف کرده بود. میشون مجبور شد تا ثورن را بکشد و با انفجار بمب نیروهای CRM و همه فرانتلاینرها کشته شدند. با افشای جنایات CRM و تخریب ساختار فرماندهی آن، دولت مدنی کنترل CRM را به دست گرفت و آن را اصلاح کرد تا به سایر بازماندگان کمکرسانی کند و در عین حال امکان رفت و آمد به این شهر را فراهم کرد. ریک و میشون سرانجام به خانه بازگشتند و در نهایت به فرزندان خود یعنی جودیت و آر.جی پیوستند.
پذیرش
طبق گزارش وبسایت جمعآوری نقد روتن تومیتوز ۹۱ درصد از ۳۹ منتقد به سریال آنهایی که زندهاند نقد مثبت داشتهاند. در وبسایت متاکریتیک نیز امتیاز ۶۲ از ۱۰۰ بر اساس ۱۱ منتقد به این سریال اختصاص یافته است که نشان دهنده «بررسیهای عموما مطلوب» است.