بر پایه سیستم حالت روشن حالت تاریک

جاناتان بایرز

اشتراک‌گذاری

جاناتان بایرز

Jonathan Byers

جاناتان بایرز - استرنجر تینگز

تولد

۱۹۶۷

سن

۱۶ (فصل ۱)
۱۸ (فصل ۴)

سکونت

هاوکینز، ایندیانا
لنورا هیلز، کالیفرنیا

رابطه عاشقانه

خانواده

ویل بایرز (برادر)
لونی بایرز (پدر)
یازده (همانند خواهر)

وابسته به

خانواده بایرز

پیشه

دانش‌آموز دبیرستان هاوکینز (قبلا)
کارآموز در هاوکینز پست (قبلا)

جنسیت

مذکر

بازیگر

چارلی هیتون

جاناتان بایرز (Jonathan Byers) شخصیتی اصلی در Stranger Things است. او برادر بزرگتر ویل بایرز، معشوقه نانسی ویلر و بهترین دوست آرگیل است.

در سال ۱۹۸۳، جاناتان تا دیروقت کار می‌کرد و همین موضوع باعث گم شدن برادر کوچکتر او یعنی ویل شد. او و مادرش با کمک رئیس پلیس شروع به جستجو برای یافتن ویل کردند. با این حال، وقتی آزمایشگاه ملی هاوکینز «مرگ» ویل را جعل کرد، رابطه‌ی جاناتان با مادرش تیره شد، چرا که مادرش اصرار داشت که ویل هنوز زنده است و با او ارتباط برقرار می‌کند. جاناتان پس از دیدار با نانسی ویلر که ادعا می‌کرد «هیولایی» را دیده است و این هیولا شبیه به چیزی بود که مادر جاناتان دیده بود، او خیلی زود پی برد که مادرش حقیقت را گفته است. جاناتان با عذرخواهی از مادرش با او آشتی کرد و به همراه نانسی و استیو هرینگتون برای مبارزه با این هیولا تلاش کرد. پس از نجات یافتن ویل، جاناتان به همراه برادرش کریسمس را در کنار خانواده جشن گرفتند.

یک سال بعد و در سال ۱۹۸۴، جاناتان سعی کرد تا به برادر آسیب‌دیده خود کمک کند تا با شریک جدید زندگی مادرش یعنی باب نیوبی کنار آید. جاناتان بعدا به نانسی کمک کرد تا اقدامات تهدیدآمیز آزمایشگاه هاوكینز و نقش آن‌ها در مورد مرگ بارب و ناپدید شدن برادرش را افشا کند. مدتی پس از آن، جاناتان به مادرش و نانسی کمک کرد تا ویل که تحت تسخیر مایند فلایر بود را آزاد کند. یک ماه بعد از پایان یافتن این جریان، جاناتان رابطه‌ی عاشقانه خود با نانسی را شروع کرد.

در سال ۱۹۸۵، جاناتان و نانسی مشغول یک کار مشترک در روزنامه هاوکینز پست شدند. با این حال جاناتان برای وفادار ماندن به نانسی و شغلش با درگیری‌هایی همراه شد، چرا که سایر کارمندان نانسی را به دلیل جنسیتش کوچک می‌شمردند. زمانی که نانسی تحقیقات خود در مورد داستان «موش‌های مریض» را پیگیری کرد، جاناتان نیز به او کمک کرد، اما پس از رد شدن این داستان و اخراج شدن هر دوی آن‌ها، روابط این دو کمی سرد شد و جاناتان با اکراه به نانسی کمک کرد تا شواهد بیشتری در این مورد کسب کند. وقتی نانسی به رفتار عجیب موش‌ها و خانم دریسكول پی برد و ارتباطی میان آن‌ها با تسخیر شدن ویل در سال گذشته پیدا کرد، جاناتان با نانسی همكاری كرد و این دو با ویل و دوستانش متحد شدند تا مایند فلایر که به هاوکینز بازگشته بود متوقف کنند. در طول این روند، جاناتان و نانسی با هم آشتی کردند به محافظت از بچه ها در برابر مایند فلایر پرداختند. سه ماه بعد از شکست خوردن مایند فلاير، جاناتان به همراه سایر اعضای خانواده‌اش از هاوکینز نقل مکان کرد، و او به نانسی قول که با هم در تماس بمانند.

در بهار سال ۱۹۸۶ جاناتان در لنورا هیلز کالیفرنیا سکونت داشت، جایی که او به دلیل استرس زیاد در مورد کالج خود به همراه بهترین دوستش آرگیل شروع به کشیدن گل کرده بود. او و نانسی به توافق رسیده بودند که هر دو در کالج امرسون در ماساچوست تحصیل کنند در حالی که این موضوع از لحاظ مالی برای جاناتان سخت بود. جاناتان برای آرگیل فاش کرد که او در کالج کامیونیتی لنورا هیلز پذیرفته شده و برای گفتن این خبر به نانسی دچار مشکل است چرا که نمی‌خواست نانسی دنبال او بیاید و زندگی خودش را تباه کند. زمانی که یازده در حال بازیابی قدرت‌های خود برای مبارزه با تهدید جدید هاوکینز بود، جاناتان به همراه آرگیل، مایک و ویل از خانه‌شان که تحت یک حمله نظامی قرار گرفته بود فرار کردند. آن‌ها سرانجام یازده را یافتند و پس از ایجاد یک مخزن محرومیت حسی در رستورانی در نوادا، ال به طور موقت وکنا ​​را شکست داد و آن‌ها به هاوکینز بازگشتند. او دوباره به نانسی پیوست و پس از این مدت دوری به نظر می‌رسد که رابطه آن‌ها مشکلی ندارد. جاناتان در مورد نامه پذیرش خود به نانسی دروغ گفت که هنوز به دستش نرسیده است. او پس از تجدید دیدار با مادرش و هاپر شاهد شروع شدن هجوم آپساید داون به هاوکینز بود.

صفحات دیگر