ویکی استرنجر تینگز

بر پایه سیستم حالت روشن حالت تاریک

وکنا

اشتراک‌گذاری

هنری کریل / وکنا

Henry Creel / Vecna

وکنا - استرنجر تینگز

تولد

۱۹۴۷

سن

۱۲ (۱۹۵۹)
۳۲ (۱۹۷۹)
۳۹ (۱۹۸۶)

نام مستعار

هنری کریل
۰۰۱
یک

سکونت

خانه کریل، هاوکینز
آزمایشگاه ملی هاوکینز
آپساید داون
مایندسکیپ وکنا

بستگان

ویکتور کریل (پدر)
ویرجینیا کریل (مادر)
آلیس کریل (خواهر قدیمی)
دکتر مارتین برنر (اسیرکننده)

جنسیت

مذکر

بازیگر

جیمی کمپبل باور
رافائل لوس (بچگی)

وکنا (Vecna) آنتاگونیست اصلی فصل چهارم سریال استرنجر تینگز است.

وکنا موجودی ترسناک و با ادراک مرتبط با آپساید داون است که قبلا به عنوان انسانی به نام هنری کریل شناخته می‌شد. در مارچ ۱۹۵۹ پس نقل مکان به خانه‌ی جدیدی در هاوکینز، هنری جوان کشف کرد که توانایی‌های روانی قابل توجهی دارد و می‌تواند ادراک دیگران را تغییر دهد. هنری با یک انگیزه و فلسفه‌ی نیهیلیستی و انسان‌گریز، از قدرت‌های خود برای شکنجه روانی خانواده‌اش استفاده کرد و سرانجام مادر و خواهرش را به قتل رساند و سپس این قتل‌ها را به گردن پدر خود انداخت که او را به جنون سوق داد.

این وقایع باعث علاقه دکتر مارتین برنر به هنری شد و او را به آزمایشگاه ملی هاوکینز برد تا مورد مطالعه قرار دهد. در آنجا شماره 001 برای هنری تعیین شد و به او اولین نمونه این آزمایشگاه تبدیل شد. برنر یک وسیله کوچک به نام سوتریا را در گردن هنری کاشت، وسیله‌ای مینیاتوری که قدرت او را سرکوب می‌کرد و هر حرکتی او را ردیابی می‌کرد. به قول خود هنری او «زندانی» شده بود. با گذشت زمان، هنری به یکی از خدمتکاران آنجا تبدیل شد که در امور به برنر کمک می‌کرد. برنر به دنبال تکثیر قدرت هنری در تعدادی از بچه‌ها به عنوان نمونه آزمایشگاهی بود.

در سال ۱۹۷۹ هنری یکی از نمونه‌های آزمایشگاهی به نام یازده را فریب داد تا با قدرتش تراشه سوتریا را از بدن او خارج کند. سپس هنری با قدرت‌های آزاد شده خود و خشمی که داشت به شکل وحشیانه‌ای شروع به کشتار سایر نمونه‌های آزمایشی کرد و سعی کرد همین کار را با یازده نیز انجام دهد. با این حال، یازده در مقابل او ایستادگی کرد و در نهایت او را تحت الشعاع قرار داد و او را از طریق دروازه‌ای به سمت آپساید داون فرستاد. در آنجا او به تدریج به موجودی به نام وکنا ​​تبدیل شد. او به کاوشگر این قلمرو تبدیل شد و توده‌ای از ذرات عظیم و شبیه به طوفان را کشف کرد و از قدرت‌های خود برای بازسازی آن به یک موجود غول‌پیکر عنکبوتی-شکل استفاده کرد که این موجود به عنوان «مایند فلایر» شناخته شد.

در سال ۱۹۸۳، یازده به طور تصادفی یک دروازه دوم را در آزمایشگاه هاوکینز باز کرد و وکنا از طریق مایند فلایر سعی کرد تا بشریت را در سال‌های ۱۹۸۴ و ۱۹۸۵ ریشه کن کند. در هر دو مورد یازده و متحدانش سرانجام برنامه‌های وکنا ​​را خنثی کردند.

در سال ۱۹۸۶، وکنا ​​دوباره ظاهر شد و در تلاش‌های خود برای از بین بردن بشریت رویکرد مستقیم‌تری را در پیش گرفت. او شروع به قتل تعدادی از ساکنان هاوکینز کرد و قربانیان خود را با قدرت نفرین خود عذاب داد و از مرگ آن‌ها برای افتتاح یک سری دروازه‌های جدید استفاده کرد. داستین، نانسی ، مکس و سایرین شروع به تحقیق در مورد قتل‌ها کردند و نام مستعار «وکنا» را به قاتل دادند که از شخصیتی در بازی «سیاهچال‌ها و اژدهایان» گرفته شده بود. تلاش‌های این گروه برای شکست وکنا ​​در یک حمله‌ی دوگانه به اوج خود رسید. یازده از یک تجسم ذهنی برای مقابله با وکنا ​​در ذهن خود استفاده کرد، در حالی که نانسی، استیو و رابین به نسخه‌ی آپساید داون خانه‌ی کریل سفر کردند تا به بدن واقعی او حمله کنند. با وجود زخمی شدن شدید وکنا اما این گروه نتوانست جلوی پیشروی نقشه او در نابودی هاوکینز و جهان را بگیرد.

صفحات دیگر