ساو گررا
Saw Gerrera
خاستگاه
تولد
نژاد
جنسیت
وابسته به
شاگردان
ساو گررا (Saw Gerrera) یک جنگجوی مقاومت آندرونیایی بود که به عنوان یکی از اعضای اصلی شورشیان آندرون، در طول جنگهای کلون علیه کنفدراسیون سامانههای مستقل در آندرون جنگید. گررا در کنار خواهرش، استیلا گررا، نقش مهمی در آزادی شورشیان سرزمینشان در طول جنگ داخلی آندرون داشت. پس از ظهور امپراتوری کهکشانی در پایان جنگ، ساو به یکی از اعضای اصلی مبارزه با این دولت فاشیست و اتحاد بازیابی جمهوری تبدیل شد. تاکتیکهای او در طول شورش اولیه علیه امپراتوری باعث شد که او به عنوان یک افراطی شناخته شود، کسی که بدنامیاش توسط امپراتوری، اتحاد، و سالها بعد، جمهوری جدید به رسمیت شناخته شد.
در مقاومت اولیه در برابر اتحاد جداییطلبان در آندرون ، گررا و سربازان دیگرش از ارتش جداییطلب دروید بیشتر بودند و از آنها پیشی گرفتند. آنها از شورای عالی جدای درخواست کمک کردند، شورایی که ارتش بزرگ جمهوری را در مبارزه با جداییطلبان رهبری میکرد. با این حال فرقهی جدای تصمیم گرفت تا به طور فعالانه در جنگ آندرون شرکت نکند. در عوض، آنها تیمی از مشاوران شامل ژنرال اناکین اسکای واکر و اوبی وان کنوبی، فرمانده آسوکا تانو و کاپیتان کلون CT-7567 «رکس» را برای آموزش جنگندههای آندرونی فرستادند. جدای و کاپیتان رکس تکنیکها و استراتژیهای مناسب برای مقابله با ارتش دروید را به آنها آموزش دادند و با تلاشهایشان، شورشیان اوضاع را تغییر دادند. گررا از اینکه شورشیان استیلا را به عنوان رهبر خود انتخاب کردند عصبانی شد و او در یک تلاش انفرادی نابسامان برای نجات شاه مخلوع یعنی رامسیس دندپ از دست جداییطلبان دستگیر شد. هر دوی آنها توسط شورشیان نجات یافتند و در نهایت یک نبرد نهایی را علیه جدایی طلبان آغاز کردند. شورشیان با تلاش خود، سیاره خود را آزاد کردند و دندپ را به تاج و تخت بازگرداندند. با این حال، این مبارزه هزینه داشت: استیلا در جریان نبرد نهایی کشته شد و گررا در سوگ خواهرش باقی ماند و برای مرگ او احساس مسئولیت میکرد.
در پایان جنگ کلون، جمهوری به امپراتوری کهکشانی تبدیل شد. گررا و همرزمان آندرونیایی او وحشتزده در برابر امپراتوری مقاومت کردند و امپراتوری با وجود این واقعیت که ساو و تیمش در آزادسازی آندرون نقش داشتند، آنها را به عنوان شورشیان معرفی کرد. گررا موفق شد از تسخیر امپراتوری فرار کند و به مبارزه علیه آن ادامه داد. در این مدت، ساو دانشمند امپراتوری یعنی گیلن ارسو، همسرش لیرا و دخترشان جین را به سیاره خالی از سکنه لاهمو منتقل کرد. وقتی اورسون کرنیک، دوست قدیمی گیلن، مکان آنها را کشف کرد و گیلن را اسیر کرد و لیرا را کشت، ساو به لاهمو سفر کرد و جین را به فرزندی پذیرفت و او را بزرگ کرد.
گررا علیه ارتش امپراتوری جنگید و رهبری یک گروه مقاومت موسوم به پارتیزانها را برعهده گرفت، سازمانی ستیزهجو که برخی آن را یک سازمان افراطی با تاکتیکهای تروریسم میدانستند. او در این مدت با نام رمز "Stoneface" فعالیت میکرد. گروه مقاومت او، یکی از اولین گروههایی بود که اتحاد شورشی را تشکیل داد. او بعدا در کمپینهای اولیه اتحاد شورشیان شرکت کرد. در آن زمان تاکتیکهای افراطیتر او در تضاد کامل با روش رهبران اتحاد یعنی بیل اورگانا و مان ماتما بود. گررا در نهایت روابط خود را با ارگانا و ماتما قطع کرد.
ساو و پارتیزانها با اطلاع از اینکه کریستال کایبر عظیم امپراتوری از جدها نشات گرفته است، مقر خود را در آنجا مستقر کردند. پس از دستگیری یک پرچمدار امپراتوری به نام بودی روک که ادعا میکرد امپراتوری در حال ساخت یک قاتل سیارهای است، ساو به همراه جین، که از سمت اتحاد فرستاده شده بود، دوباره با هم متحد شدند. از آنجایی که روک از پدر جین پیامی داشت، گررا آن را به جین نشان داد که حاکی از آن بود که امپراتوری در حال ساخت یک ابرسلاح سیارهکش به نام ستاره مرگ است. پس پخش این پیام، ستاره مرگ به شهر جدها برخورد کرد و آن را ویران کرد. گررا در پایگاه ماند و در نتیجه انفجار کشته شد.