زتسوی سیاه
Black Zetsu
گونه
جانور دم-دار
پیشه
وابسته به
خانواده
توانایی خاص
گونه طبیعت
زتسوی سیاه (Black Zetsu) نمودی فیزیکی از ارادهی پرنسس کاگویا اوتسوتسوکی بود. او به طور مخفیانه در بسیاری از رویدادهای دخیل بود که منجر به شکلگیری جنگ شینوبی و در نهایت احیای کاگویا شد. زتسوی سیاه برای نقشههای آینده خود در مقطعی تظاهر به نمودی از ارادهی مادارا اوچیها کرد و با مشارکت با زتسوی سفید به نیمی از عضو آکاتسوکی یعنی زتسو تبدیل شد.
پیشینه
مدت کوتاهی قبل از این که کاگویا اوتسوتسوکی در قالب ده-دم توسط پسرانش یعنی هاگورومو و هامورا مهر و موم شود، زتسوی سیاه توسط این پرنسس ایجاد شد.
در انیمه، زتسوی سیاه سعی کرد تا به ایندرا نزدیک شود تا او را در مورد پتانسیل حقیقیاش وسوسه کند. زمانی که هاگورومو پسر جوانترش یعنی آسورا را به عنوان رهبر جدید نینشو معرفی کرد، زتسوی سیاه از این فرصت استفاده کرد تا پسر بزرگتر هاگورومو یعنی ایندرا را برای ایجاد جنگی با برادرش سوق دهد. زتسو مصمم بود تا نسل ایندرا یعنی اوچیها بازیگر اصلی تاریخچه شینوبی باشند و همچنین لوح سنگی هاگورومو را دستکاری کرد تا موضوع که رستگاری اوچیها به واسطهی تسوکیومی ابدی را مطرح کند.
زتسوی سیاه به مدت قرنها تناسخهای این دو برادر را به بازی گرفت با این هدف که بتواند رینگان را بیدار کند و همچنین رویدادهای مختلف از جمله نبرد نهایی مادارا و هاشیراما را برای کاگویا ضبط کند. در مقطعی بین مرگ مادارا در جنگ با هاشیراما و اجرای تکنیکی که مادارا برای احیا کرد، زتسوی سیاه موفق به یافتن بدن مادارا شد و خود را در بدن او پنهان کرد.
وقتی مادارا به ظاهر اقدام به ایجاد زتسوی سفید و ارتشی از کلونهای آن کرد، در واقع این زتسوی سیاه بود که انسانهای تغییر یافته این ارتش را از درون مجسمه شیطانی خارج میکرد، انسانهایی که قرنها پیش به واسطه تسوکویومی ابدی کاگویا در مجسمه ذخیره شده بودند. زتسوی سیاه همچنین با استفاده از کلونی از هاشیراما که به دست مادارا ساخته شده بود، به کلونها زتسوی سفید قابلیت ناکامل «رهاسازی چوب» را اضافه کرد.
زمانی که مادارا در لبهی مرگ قرار داشت، او باور داشت که زتسوی سیاه با نفوذ ارادهی خودش ساخته شده است و زتسو را تا حدی کلونی از خودش میدانست، اما حقیقت این بود که زتسوی سیاه از داخل بدن مرده او بیرون آمده بود. زتسو بعدها اوبیتو اوچیها را برای موقعیتیابی ناگاتو همراهی کرد، اوبیتو کسی بود که در زمان کودکی نادانسته رینگان مادارا را دریافت کرده بود و حالا خود را جای مادارا اوچیها جا زده بود.