اوناگا
Onaga
اوناگا (Onaga) با لقب پادشاه اژدها شخصیتی در مجموعه بازی مورتال کمبت است. اولین حضور او در Mortal Kombat: Deception صورت گرفت که به عنوان آنتاگونیست اصلی و باس نهایی ایفای نقش کرد. او در Mortal Kombat: Armageddon به یک شخصیت قابل بازی تبدیل شد.
درباره اوناگا
اوناگا در بازی Mortal Kombat: Deadly Alliance تحت نام «پادشگاه اژدها» معرفی شد. او پیش از شائو کان حاکم اوتورلد بود. اطلاعات زیادی از او وجود ندارد اما گفته میشود که ارتش اوناگا شکستناپذیر بوده است، با این حال مرگ نا به هنگام او باعث شد تا او مومیایی شود و در معبدی باستانی نگهداری شود. موقعیت این معبد برای قرنها نامشخص بود تا این که توسط کوان چی ساحره کشف شد.
گفته شده است که هستی یگانه از طریق او فعالیت میکند. از مهمترین قدرتهای اوناگا میتوان به قدرت فرا انسانی، مقاومت در مقابل تمام اشکال جادو، و قدرت ذاتی او در زندگی کردن مردهها اشاره کرد.
بیوگرافی
آرماگدون: «من تقریبا تاج و تخت خود را به عنوان امپراتور اوتورلد به دست آورده بودم که نقشههایم از بین رفت. شوجینکو، مهرهی من بود که قدرتمندتر از آن چیزی بود که تصور میکردم. او با جمع کردن رزمندگان، تواناییهای جنگی آنها را جذب کرد و شش کامیدوگو را در هم شکست تا من را بازیابی کند. سنگ طلسمی که من از کوان چی جادوگر گرفته بودم از من محافظت میکرد، اما وقتی شوجینکو آخرین ضربه خود را وارد کرد، همزمان نیروی بیرونی روحم را به دام انداخت و مرا از بدن میزبانم جدا کرد. من خودم را در ندررلم یافتم که گرفتار یک رون (rune) شدهام. در آنجا لطمه خوردم تا اینکه توسط شیناک، یک خدای ارشد سقوط کرده کشف شدم. او نیز مانند من در آن مکان نفرینشده گرفتار شده بود و سلطهی موجودات صغیرتر بر قلمروها را انکار میکرد. شیناک به من یک شانس برای انتقام داد: من در قبال فرمانبرداری بیچون و چرا دوباره به عنوان حاکم اوتورلد باز میگشتم. من به هیچ کس تعظیم نمیکنم اما به پیشنهاد او توجه کردم. صعود شیناک از ندررلم نزدیک بود اما او از یک شکست دیگر توسط دشمنان یا متحدانش میترسید. اگر تمام آنها از بین میرفتند، او میتوانست صعود بیدردسری داشته باشد. برای رسیدن به این هدف، او به یک نیمه-خدا عدنیایی به نام دایگون نیاز داشت تا یک موجود با عنصر آتش را شکست دهد. انرژی خداگونه دایگون از پیروزی مقابل این موجود میتوانست چنین کشتار بزرگی را رقم بزند. با این حال، بسیاری از جنگجویان دیگر نیز به دنبال این قدرت بودند. اگر دایگون شکست میخورد و اگر جنگجوی دیگری بلیز را شکست میداد، نقشههای شیناک محقق میشد. شیناک بیش از همه نگران شائو کان، منفورترین دشمن من بود. او پیشنهاد کرد که وانمود کنم بیمیل هستم اما به اتحاد جدید کوان چی بپیوندم تا به این خائن نزدیک بمانم. از این طریق میتوانستم او را تا میدان نبرد نهایی دنبال کنم و از رسیدن او به بلیز جلوگیری کنم. وقتی دایگون بالاخره پیروز میشد، همه جنگجویان کشته میشدند و باری دیگر حاکم اوتورلد میشدم. انگیزه اضافی دیگر برای من شوجینکو بود که در سیاهچال شائو کان به سر میبرد و از آن من میشد. من به این خدای ارشد سقوط کرده اعتماد نداشتم و مشکوک به خیانت کردن او بودم. اگر همه چیز همانطور که او برنامهریزی کرده بود پیش میرفت، به احتمال زیاد من هم در میان کشتهشدگان بودم. اما من پیشنهاد او را پذیرفتم تا خودم را از ندررلم نفرینشده رها کنم. شیناک که از اوضاع راضی بود، یک پورتال را فراخواند. سپس دستانش را بالا برد و مشتهایش را گره کرد و با فریادی اهریمنی روحم رها شد و از ندررلم آزاد شدم. من در بدن اصلیام، غرق در خون اژدها از خواب بیدار شدم. در مقابل من شنگ سونگ، کوان چی و دشمن منفورم، شائو کان ایستاده بودند. من به عنوان مهرهی شیناک ظاهر شدم و به اتحاد کوان چی پیوستم. شائو کان هرگز به بلیز نخواد رسید اما اگر به دایگون هم اجازه پیروزی بدهم یک احمق خواهم بود. وقتی موجود عنصر آتشین را خودم کشتم و پاداش آن را برای خودم گرفتم، سر شیناک را خواهم داشت. اوناگا به هیچکس خدمت نمیکند!»