ادار
Adar
در عصر دوم اورکها از یک فرد مرموز به نام ادار یا «ارباب-پدر» پیروی میکردند. به گفته گالادریل او یکی از اولین الفهایی بود که توسط مورگوت دستگیر و شکنجه شده بود. برخی از الفهای سیلوان و انسانهای سرزمینهای جنوبی ابتدا به این فکر میکردند که آیا او میتواند مظهر سائورون باشد، اگرچه این موضوع باعث خشم ادار اشد. این الف سقوط کرده زمانی ستوان سائورون بود اما به تدریج به خاطر ظلم ارباب تاریکی به اورکها سرخورده شد و به او خیانت کرد.
او که قدرت «خداگونه» اربابان سابقش را نداشت، به دنبال یک دسته-شمشیر مرموز بود که به او اجازه دهد به برنامههایش برسد. تحت فرمان آدار، تعداد زیادی از اورکها سکونتگاههایی در سرزمینهای جنوبی، مانند هوردرن را ویران کردند و مردم آنجا را به بردگی گرفتند. آنها از اسیرها برای حفر کانالها و تونلهایی استفاده کردند که بعدا به فوران اورودروین (کوه نابودی) کمک کرد. اگرچه آدار اکنون خودش را صاحب موردور میدانست، اما خبر بازگشت سائورون به ارگیون باعث شد او وارد عمل شود. آدار به این امید که یک بار برای همیشه ارباب سابق خود را نابود کند، لشکری جمع کرد و ارگیون را محاصره کرد. در پایان، او توسط «فرزندان» خود، که سائورون را به عنوان ارباب تاریکی جدیدشان پذرفته بودند، مورد خیانت قرار گرفت و کشته شد.
پیشینه
سالهای درختان و عصر اول
گالادریل تصور میکرد که ادار یکی از اولین الفهایی بوده است که توسط مورگوث در سالهای درختان در اوتومنو تباه شده است. نسلهای بعدی نژاد اورکها او را «پدر» خود میدانستند و با کمال میل از او پیروی میکردند. پس از شکست مورگوت، ادار ابتدا در مأموریت سائورون خدمت کرد تا راهی برای تسلیم کردن سایر فرمهای حیات کشف کند. با این حال ادار که از ظلم سائورون به اورکها سرخورده شده بود، به سائورون پشت کرد و به او ضربه زد و قرنها بعد معتقد بود که سائورون را کشته است. برای سالهای متمادی، ادار رهبر بخش بزرگی از اورکهای بازمانده بود.