حلقههای قدرت (Rings of Power) بیست حلقه جادویی بودند که در عصر دوم ساخته شدند. هفده تای آنها توسط سائورون برای اغوا کردن حاکمان سرزمین میانه به شر ایجاد شد. سائورون در قالب موجودیتی خیرخواه به نام آناتار، به الفهای آهنگر ارگیون به رهبری کلبریمبور نحوه ساخت این حلقهها را آموزش داد. نوزده حلقه ساخته شد: سه حلقه برای الفها، هفت حلقه برای دورفها و نه حلقه برای انسانها. یک حلقه اضافی نیز به نام حلقه یگانه توسط خود سائورون در کوه نابودی ساخته شد. نوزده حلقه قدرت دیگر به حلقه یگانه مرتبط و وابسته بودند. کاربران این حلقهها میتوانستند توسط دارنده حلقه یگانه کنترل شوند.
حلقههای شناخته شده
حلقههای کوچکتر
الفهای توصیف شده در رمان سیلماریلیون، حلقههای جادویی بسیاری ساختند، اما این حلقهها تنها تمرینی برای این صنعتگران بودند. سرنوشت نهایی آنها ناشناخته است، همچنین معلوم نیست که آیا قدرت آنها به قدرت یگانه مقید بوده است یا نه. اگر این گونه بوده باشد، پس قدرتشان با نابودی حلقه یگانه از بین رفته است.
سه حلقه
کلبریمبور سه حلقه را خودش ساخت و سائورون هرگز آنها را لمس نکرد. این حلقهها ناریا (حلقه آتش)، ننیا (حلقه سرسخت) و ویلیا (حلقه هوا) نامیده شدند. ناریا ابتدا توسط در اختیار گیل-گالاد قرار گرفت که بعدا آن را به سیردان داد و در آخر به گندالف رسید. گیل-گالاد همچنین در ابتدا مالک ویلیا بود که پس از مرگش به الروند ارث رسید. ننیا نیز فقط در اختیار گالادریل بود.
آنها مخفی ماندند و محل نگهداریشان تا پایان عصر سوم فاش نشد تا اینکه حلقه یگانه نابود شد و سائورون، ارباب تاریکی سرنگون شد. این حلقهها به جای نامرئی کردن صاحبشان، خودشان نامرئی بودند. گالادریل مالکیت یکی از حلقهها را به فرودو بگینز داد و پس از دریافت این حلقه قادر به دیدن حلقه او شد. بعدا، در هنگام سفر به پایین رود آندوین، فرودو با آراگورن در مورد آن صحبت کرد که آراگورن به او توصیه کرد در بیرون از لورین درباره آن صحبت نکند.
هر یک از سه حلقه دارای ویژگیهای خاصی بودند، اما قدرت آنها محدود بود. در جریان شورای الروند، الروند اظهار داشت که نه ریوندل، نه لورین و نه بندرگاههای خاکستری (محل سه حلقه الف) توان مقاومت در برابر قدرت موردور را ندارند.
هفت حلقه
سائورون هفت حلقه را به اربابان دورف تقدیم کرد. ممکن است آنها در میان هفت قبیله دورف در تاریخ سرزمین میانه تقسیم شده باشد.
دورفها از حلقههای خود برای ایجاد گنجینههای افسانهای استفاده کردند (که به نوبه خود اژدهایان را جذب میکرد)، اما طبق بخشهایی از کتاب سیلماریلیون، سائورون نتوانست حاملان دورفها را وادار به تسلیم شدن در برابر اراده خود کند. در واقع، حلقهها حتی آنها را نامرئی نمیکرد و دورفها از برخی از اثرات مخربتر حلقهها مصون بودند. اعتقاد بر این است که سرسختی طبیعی دورفها، و همچنین این واقعیت که تنها اربابان دورف قدرتمند آنها را در اختیار داشتند، آنها را در برابر کنترل سائورون مقاوم میکرد. در حالی که به طور صریح بیان نشده است اما حلقهها احتمالا به اربابان دورفها طول عمر بیشتری میدادند. اثر خالص این حلقهها به ارمغان آوردن ثروت هنگفت برای صاحب آن و همچنین تشدید حرص و طمع آنها بود که در نهایت به نابودی صاحبانشان منجر میشد. در زمان جنگ حلقه چهار حلقه با آتش اژدها سوخت و بقیه دوباره در اختیار سائورون قرار گرفت.
قدرتمندترین این هفت حلقه احتمالا آن حلقه بود که توسط کلبریمبور به دورین سوم داده شد (اگرچه توسط سائورون ساخته شده بود) و از پدر به پسرش منتقل شد تا اینکه سرانجام به وارث دورین یعنی ترین دوم رسید که او نیز در سال ۲۸۴۵ عصر سوم توسط نکرومانسر (سائورون در لباسی مبدل) اسیر شد و به زندان افتاد و حلقه از او گرفته شد.
کمی قبل از شروع جنگ حلقه، فرستادهی سائورون در کوه تنها به داین دوم نزدیک شد و به دورفها پیشنهاد داد که سه حلقه بازمانده به دورفها بازگردانده شود، و در عوض آنها کمک کنند تا حلقه یگانه را پیدا کنند. داین قبول نکرد زیرا طبق تجربه دورفها میدانست که سائورون غیرقابل اعتماد است.
نه حلقه
۹ حلقهی انسانهای فانی همان حلقه هایی بودند که در میان مردانی محکوم شده برای تبدیل شدن به نازگول پخش شد. آنها حلقههایی در دست داشتند که توسط سائورون کنترل میشد و آنها خدمتکاران شیطانی او بودند. در سرتاسر مجموعه ارباب حلقهها به هیچ کدام از این افراد به طور خاص اشاره نشده است به جز رهبر آنها که پادشاه جادوگر آنگمار نامیده میشد. نفر دومی در میان آنها وجود داشت که در داستانهای ناتمام به او با عنوان خمول، ایسترلینگ سیاه اشاره شده است.
در خطی از نوشتهی تالکین یعنی «نه مرد فانی محکوم به مرگ» به سرنوشت انسانها اشاره شده است، که آنها در میان مخلوقات منحصر به فرد ارو برای عبور از آردا به جایی هستند که برای الفها ناشناخته میماند. در واقع همین عدم قطعیت و حسادت انسانها نسبت به جاودانگی الفها در قلمروی فرخنده بود که سائورون از آن سوء استفاده کرد و منجر به نابودی نومنور شد.
تأثیر حلقههای نه گانه بر این مردان این بود که هر کدام قدرت و ثروت زیادی به دست میآوردند و جادوگرانی قدرتمند میشدند. همچنین به نظر میرسید که آنها زندگی ابدی دارند زیرا پیر نمیشدند. با این حال، پس از مدتی زندگی برای آنها غیرقابل تحمل شد و وقتی حلقهها را در دست داشتند، اغلب اشباح و هذیانهای سائورون را مشاهده میکردند. آنها یکی پس از دیگری با توجه به ماهیت انسانی و ناتوانی ذاتی در مقاومت در برابر شیطان، تحت کنترل دائمی سائورون قرار گرفتند و تبدیل به کسانی شدند که فقط به دستور سائورون عمل میکردند. آنها برای همیشه نامرئی باقی ماندند، به جز برای الفهایی که زمانی در سرزمینهای نامیرا زندگی میکردند و همین طور مایاهایی مانند سائورون و جادوگران. آنها همچنین برای هر کسی که حلقه یگانه را به دست میکرد قابل رویت بودند (اینکه آیا حلقههای دیگر این توانایی را اعطا میکردند ناشناخته است). همچنین به نظر میرسد که زندگی و قدرت آنها با زندگی سائورون پیوند خورده است و آنها چیزی بیش از بسط اراده او هستند. هنگامی که قدرت سائورون ضعیف بود، خود این اشباح نیز نسبتا ناتوان بودند. اما با قویتر شدن سائورون، آنها نیز بسیار قدرتمندتر میشدند، تا جایی که احتمالا پادشاه جادوگر میتوانست از نظر قدرت با گندالف سفید برابری کند.
مشخص نیست که این ۹ حلقه از نظر فیزیکی در کجا نگهداری میشدند. در شورای الروند تاریخچه حلقههای قدرت مورد بحث قرار گرفت و گفته شد که سائورون «[حلقههای] نهگانه را برای خودش جمع کرده است»، اگرچه گفته میشد «نهگانهای که نازگول آنها را نگه میدارند». زمانی که نازگولها دیده میشدند، هیچ اشارهای به وجود نه حلقه نشده است، و به ویژه زمانی که پادشاه جادوگر کشته شد، تالکین او را با حلقهای توصیف نکرده است، و نه گندالف و نه آراگورن نسبت به اتفاقی که پس از آن برای حلقه افتاده است ابراز نگرانی نکردند. این بدان معناست که نازگولها حداقل حلقههای خود را به طور دائم به دست نداشتند.
حلقه یگانه
حلقه یگانه که مخفیانه توسط سائورون در قلب کوه نابودی ساخته شد، قدرت تسلط بر نوزده حلقه قدرت دیگر را داشت. قصد سائورون این بود که از طریق حلقههای قدرت به ذهن سایر حاملان حلقه فرمان دهد. قصد اولیه او این بود که حلقهها را به الفهای دارای قدرت و نفوذ بدهد. سپس سائورون قصد داشت حلقه یگانه را بسازد تا با تسلط بر حلقههای کوچکتر، بر افکار سایر حاملان حلقه تأثیر مستقیم داشته باشد. اگر او موفق به چنین کاری میشد، میتوانست بدون نیاز به اقدام نظامی بر الفها تسلط پیدا کند. با این حال، برای موفقیت این طرح، حلقه یگانه میبایست به طور قابل توجهی قویتر از سایر حلقهها میبود و سائورون برای رسیدن به این هدف، مقدار زیادی از قدرت خود را در حلقه قرار داد. حلقه یگانه تمام قدرتهای حلقههای دیگر را داشت، اما تا حد بسیار زیادی قدرتهایی منحصر به فرد داشت. در حالی که نقشه سائورون به طور کامل موفقیتآمیز نبود، اما وجود حلقه یگانه روی انگشت او به این معنی بود که حلقههای دیگر نمیتوانستند با خیال راحت مورد استفاده قرار بگیرند. علاوه بر این، به عمد یا ناخواسته قدرت شخصی سائورون تا زمانی که حلقه را به دست داشت، به شدت افزایش مییافت و به او قدرت نظامی میداد که بدون حلقه هرگز نمیتوانست به آن دست پیدا کند.