سوارتالفهایم
Svartalfheim
حاکم
بومیان
زیستبوم
پایتخت
بخشی از
باسها
نمایشها
سوارتالفهایم (Svartalfheim) یکی از نه قلمرو از درخت جهان و خاستگاه دورفها است. دورفها که به دلیل مهارتهای معماری، آهنگری و سازندگان برجسته شهرت دارند، توانایی تجاری و مالی بینظیری در این قلمرو دارند و با دقت از منابع تقریبا نامحدود خود در همزیستی کامل با دنیای خود استفاده میکنند. به لطف مدیریت خردمندانه آنها، احتمالا سوارتالفهایم رشد و رونق بیشتری نسبت به هر قلمروی دیگری کرده است.
محیط گرم و مرطوب این قلمرو و همچنین زمینشناسی خاص آن، به توسعهی زیرساختهای دورفها در سراسر قلمرو کمک کرده است و تاسیس کارگاهها و گودالهای متعدد را تسهیل کرده است، که دورفها از این طریق سنگهای معدنی با کیفیت استخراج میکنند. آنها با نشان دادن استعداد بی نظیر خو در معماری، خانههای نفیسی در این قلمرو ساختهاند. سوارتالفهایم که به طور سنتی با آهنگری و تسلیحات مرتبط است، غنیترین قلمرو از نظر مواد معدنی و منابع طبیعی محسوب میشود و که این موضوع آن را به قلب مالی قلمروهای نورس تبدیل کرده است.
با وجود اینکه دورفها مردمی نسبتا ناپذیرا و با احتیاط هستند و نمیخواهند اسرار دنیای خود را به اشتراک بگذارند یا با نژادهای دیگر مخلوط شوند، اما در توجه آسیر هستند، خدایانی که برای اطمینان از سلطهی خود به سلاحهای با کیفیت بالا و منابع معدنی سوارتالفهایم نیاز داشتند. اودین به لطف توصیههای بهترین شریکش، به جای تسخیر قلمروی دورفها، با زیرکی به باجگیری از آنها با ابزارهای اقتصادی میپرداخت. از آنجایی که سوارتالفهایم در موقعیتی برای نبرد نبود، آسیر به تدریج با راه اندازی دکلهای معدن و برداشت سنگ معدن برای تسلیحات، یک صنعتی سازی اجباری را تحمیل کرد که همه به نفع آسگارد بود. شهرها و تاسیسات کلیدی تحت نظارت آسیر قرار گرفتند و بسیاری از سیستمهای هشدار به صورت هوشمندانه نصب شدند. علاوه بر آن، دورفها مهارتهای خود را برای ساختن ماشینهای جنگی با فناوری پیشرفته برای کمک به اودین ارائه میکردند.
آلودگی محیطی ناشی از این کمپین صنعتیسازی در نهایت دورفها را وادار کرد تا برای به دست آوردن غذای بیشتر به آسگارد تکیه کنند و به آرامی تسلط اودین در این قلمرو تقویت شد. پدر همگان برای اینکه دورفها را تحت نظارت خود نگه دارد و حمایت سوارتالفهایم را داشته باشد، به آنها رفتاری ممتاز نسبت به سایر قلمروها داشت. این سیاست حیلهگرانه بسیار موفقیتآمیز بود، زیرا از این طریق حتی جنبشهای مقاومت ناکارآمد در این قلمرو به سرعت سرکوب میشد، در حالی که بناهایی نیز برای شکوه و جلال پدر همگان برپا میشد. آنچه که قرار بود توافقی دوستانه بین دو قلمرو باشد، به تدریج تبدیل به یک اتحاد محکم شد، واقعیتی که هر دو طرف به آن اذعان داشتند. مرزهای سیاسی و اقتصادی بین آسگارد و سوارتالفهایم به حدی قوی بود که حتی در زمان راگناروک، قلمرو دورفها تا آخر به آسیر وفادار ماندند. اودین همچنین دسترسی به سوارتالفهایم را مهر و موم کرد،تا غنای این قلمرو برای آسگارد بماند و به هیچکس به جز آسیر و خود دورفها اجازه بازدید از آن را نداشته باشند.
اما پس از قرنها انزوا و اندکی پس از پایان فیمبولوینتر، این سد شکسته شد زیرا کریتوس، آترئوس و میمیر برای یافتن و نجات خدای جنگ نورس، که در سوارتالفهایم اسیر شده بود، به این قلمرو سفر کردند. این سه با موفقیت تیر را آزاد کردند یا اینطور فکر میکردند، و بعدا برای ساخت یک سلاح نفیس به نام نیزه دروپنیر به این دنیا بازگشتند. زمانی که حمله نهایی علیه آسگارد انجام شد، سوارتالفهایم عملا هیچ حمایتی از مهاجمان نکرد و بهجای آن بهطور غیرمستقیم در کنار آسگارد با ماشینهای جنگی دورفها جنگید. پس از نابودی آسگارد، سلطهی آسیر بر سوارتالفهایم فروپاشید و این قلمرو در نهایت استقلال خود را به دست آورد.
سوارتالفهایم یک مکان اصلی در God of War: Ragnarök است. ظاهرا این یکی از بزرگترین قلمروهای بازی پس از واناهیام است و دارای طیف گستردهای از مناظر کشفنشده است.