ویکی رزیدنت ایول

بر پایه سیستم حالت روشن حالت تاریک

لوئیس سرا ناوارو

اشتراک‌گذاری

لوئیس سرا ناوارو

Luis Serra Navarro

لوئیس سرا ناوارو - رزیدنت ایول

تاریخ تولد

حدود ۱۹۷۶

تاریخ مرگ

۲۰۰۴

ملیت

اسپانیایی

پیشه

محقق/زیست‌شناس داروسازی آمبرلا (اواسط دهه ۱۹۹۰)
محقق/زیست‌شناس لوس ایلومینادوس (۲۰۰۴)
خبرچین «سازمان» (۲۰۰۴)

جنسیت

مذکر

اولین نمایش

داپیشه

رینو رومانو (۲۰۰۵)
آندره پنا (۲۰۲۳)

دکتر لوئیس سرا ناوارو (Luis Serra Navarro) که بیشتر با نام لوئیس سرا شناخته می‌شود، یک زیست‌شناس اسپانیایی بومی از منطقه‌ای دورافتاده در اسپانیا و کارمند سابق شرکت آمبرلا بود.

پس از ترک شغل و بازگشت به خانه، او توسط آزموند سدلر در فرقه لوس ایلومینادوس استخدام شد تا در مورد انگل پلاگا تحقیق کند. هدف واقعی این تحقیقات بدون اینکه دکتر سرا بداند کمک به تقویت ژنتیکی پلاگا در برابر هرگونه مقاومت احتمالی و همچنین مهندسی چندین سلاح بیو ارگانیک بود.

دکتر سرا پس از آگاهی از هدف واقعی این تحقیقات به سرعت به ایلومینادوس خیانت کرد و نمونه‌ای از پلاگا و تمام تحقیقات خود را در ازای حفظ امنیت خود به سازمانی ناشناس ارائه داد. متأسفانه او حین اقداماتش برای تضعیف تلاش‌های سدلر در نهایت کشته شد.

پیش‌زمینه

دکتر سرا در یک روستای کاتولیک متدین به نام والدلوبوس واقع در منطقه کوهستانی کم جمعیت به همین نام در اسپانیا به دنیا آمد و بزرگ شد. اهالی آنجا انزواطلبانی سنت‌گرا بودند که از اغلب از فناوری‌های مدرن اجتناب کرده بودند. مادر سرا در هنگام زایمان فوت کرد و سرپرستی او به پدربزرگش سپرده شد.

دکتر سرا از دوران کودکی نسبت به دنیای اطراف خود کنجکاو بود. او اغلب سعی می‌کرد در سفرهای شکار پدربزرگش را دنبال کند و مجذوب افسانه‌ها و داستان‌ها به ویژه داستان های دن کیشوت شده بود. پدربزرگش گفته بود که اگر او در این روستای منزوی گیر نکرده بود، عالمی شایسته می‌شد.

در نوجوانی، پدربزرگ سرا در حین شکار مورد حمله یک گرگ درنده قرار گرفت. پیرمرد موفق شد خود را به کابین خانواده برگرداند اما در نتیجه‌ی این حمله به یک بیماری ناشناخته مبتلا شد و وضعیتش رو به وخیم شدن رفت. شایعه در مورد «جنون» در میان روستاییان شکل گرفته بود. خبر بیماری عجیب پدربزرگ به زودی به رئیس فعلی دهکده رسید، کسی که به بیتورس مندز اعتماد کرد تا از گسترش عفونت جلوگیری کند. به این ترتیب، یک شب در حالی که سرا از خانه بیرون رفته بود، در بازگشت به خانه متوجه شد که کابین خانواده‌اش در آتش سوخته و پدربزرگش در میان شعله‌های آتش ناپدید شده است. در نوشته‌های مندز آورده شده که که تمام دهکده با شوک و وحشت برای تماشا جمع بودند، با این حال حتی پس از خاموش شدن آخرین شعله، سرا همچنان بدون هیچ حرفی نگاه می‌کرد و تا سپیده‌دم تکان نخورد. پس از آن او از روستا ناپدید شد.

سرا پس از ترک کردن آنجا تصمیم گرفت تا در دنیای مدرن و به یاد پدربزرگش نامی برای خود دست و پا کند و در یک دانشگاه دولتی ثبت نام کرد و به عنوان یک زیست شناس نخبه مدرکی گرفت. پس از آن، پتانسیل دکتر سرا توسط همتایانش مورد توجه قرار گرفت و شهرت او توجه شرکت معتبر داروسازی آمبرلا را جلب کرد و این شرکت او را استخدام کرد. دکتر سرا در طول مدت تصدی خود در این شرکت، چندین داروی بدون نیاز به نسخه تولید کرد که متاسفانه همه آن‌ها قبل از رسیدن به قفسه‌ها متوقف شدند. در مقطعی، دکتر سرا به بخشی از آزمایشگاه ششم آمبرلا در اروپا تبدیل شد، که بر تحقیقات ادامه‌دار روی NE-α نظارت می‌کرد، انگلی که می‌توانست با ربودن سیستم عصبی قربانی، کنترل میزبان را به دست بگیرد. با این حال، لوئیس از این شرکت و کارش ناامید شد و استعفا داد.

در سال ۱۹۹۸، پس از انتشار گسترده‌ی خبر حادثه تخریب شهر راکون، تحقیقات بین‌المللی توسط نهادهای مختلف دولتی و سازمان‌های مجری قانون برای یافتن و احضار همه افراد مرتبط صورت گرفت. با این حال، در این زمان، دکتر سرا به خاستگاه منزوی خود در والدلوبوس بازگشته بود بدون اینکه ردی از هویت یا محل اختفای خود باقی بگذارد.

صفحات دیگر