آزموند سدلر
Osmund Saddler
آزموند سدلر (Osmund Saddler) که اغلب با نام لرد سدلر شناخته میشود، رهبر لوس ایلومینادوس، یک فرقه نئوپیگنیسم و سازمان شبه نظامی بود. او رئیس تحقیقات تسلیحات بیو ارگانیک بود که در یک منطقه منزوی در اسپانیا سکونت داشت. در اوایل دهه ۲۰۰۰، سدلر بر فرقهای در این منطقه کنترل پیدا کرد که از طریق سلاحهای انگلی کنترلکنندهی ذهن به نام پلاگا صورت گرفته بود و در راستای برنامههای او برای تسلط بر جهان بود. او در سال ۲۰۰۴ و در جریان ماموریت USSTRATCOM که برای نجات اشلی گراهام، دختر رئیس جمهور اجرا میشد، کشته شد.
پیشزمینه
آزموند سدلر از نوادگان گانادوهایی بود که به همراه سه تا از اجدادش به خاطر پرستش لاس پلاگاس از منطقه والدلوبوس تبعید شدند و مجبور شدند تا در جزیرهای در آن نزدیکی زندگی کند. این موضوع که او چگونه توانست موادی را برای تحقیقات تسلیحات بیو ارگانیک به دست آورد و یک سازمان شبه نظامی را تأمین مالی کند، ناشناخته است.
سدلر در اوایل دهه ۲۰۰۰ وارد این منطقه شد و قصد داشت پلاگا را به دست آورد تا یک نفوذ مالی و نظامی را در صحنهی جهانی داشته باشد. همانطور که در فولکلور محلی ثبت شده است، لاس پلاگاس در خرابههای باستانی در زیر قلعهی دژبان اول پنهان شده بود. سدلر برای دسترسی به این ویرانهها، رامون سالازار جوان را جذب کرد تا امکان دسترسی به قلعهی او را به دست آورد. سدلر از طریق سالازار توانست با کمک یک تیم حفاری به خرابهها دسترسی پیدا کند. او و تیمش در انتظار یافتن بقایای فسیلشده بودند که با شگفتی متوجه شدند که تیم حفاری به واسطه تنفس هاگهای روی بقایا به پلاگا مبتلا شدهاند و این پلاگا کاملا رشد کرده است.
سدلر شروع به تحقیق بر روی این انگلها کرد و آنها را اصلاح ژنتیکی کرد تا در پروژهای به رهبری دکتر لوئیس سرا مقاومتر کند. یک زیرگونه جدید نیز مهندسی شد که در میان انگلها غالب بود و سایر میزبانها را مجبور میکرد تا از آن اطاعات کنند.
تغییر کیش پدر بیتورس مندز که کشیش و رئیس دهکده بود، نشانگر گسترش قابل توجه قدرت این فرقه بود. مندز کشیش دهکده و همچنین از بزرگان آن بود که هم امور سیاسی و هم مذهبی منطقه را رهبری میکرد. سدلر با تبدیل کردن او به یک مرید، توانست تقریبا تمام جامعه روستایی را متقاعد کند که کاتولیک را ترک کنند و به فرقهی او بگروند. با تزریق پلاگاها به عنوان بخشی از آیین این فرقه، روستاییان به زودی تحت کنترل سدلر قرار گرفتند. هنگامی که این روند کامل شد، او از آنها به عنوان نیروی کار و امنیت استفاده کرد و به آنها دستور داد که هر متخلفی را بکشند. در همین حال او تصویر عادی روستا و روزمرگی روستاییان را حفظ کرد تا از سوء ظن دولت اسپانیا جلوگیری کند.