ریشه قارچ (Fungus root) یک ابر-کلنی قارچی باستانی بود که در کوهستانی در اروپای شرقی وجود داشت. این ارگانیسم بیشتر در اعماق زمین و زیر ویرانههای یک تمدن باستانی ناشناخته وجود داشت. این کلنی مورد پرستش یک فرقه پاگانیسم مدرن بود که آن را خدای سیاه مینامیدند.
تاریخچه
این که چگونه و از چه زمانی این ارگانیسم ایجاد شده مشخص نیست. آنچه مشخص است این است که این ارگانیسم از بدن افرادی که مرده بودند تغذیه میکرده و هوشیاری آنها را در خود حفظ میکرده است، و این که در سال ۱۹۱۹ توسط میراندا کشف شده است. پس از یک قرن برنامه ریزی، در سال ۲۰۲۱ رشد این ریشه قارچی به واسطه تغذیه روستا شروع شد. این ریشه با مصرف DNA هر ارگانیسمی قادر به تولید نسخههایی از افراد بود. سرانجام این کلنی با یک انفجار قدرتمند که در هسته آن صورت گرفت از بین رفت و از این رو کل قارچها و همچنین قربانیان آلوده شدهی آن پاکسازی شد.
بیولوژی
قابل توجهترین ویژگی این قارچ توانایی جذب ژنتیک قربانیان و ذخیره هوشیاری آنها درون خود است. مادر میراندا با تماس با این قارچ توانست با موفقیت از خرد بالایی برخوردار شود. این قارچ همچنین تواناییهای احیاکنندگی بالایی را از خود نشان داده است. میراندا با کمک این ریشه به جداسازی اعضای بدن رزماری وینترز و همچنین ادغام مجدد آنها پرداخت با این هدف که هوشیاری دختر از دست رفتهی خودش را در قالب رزماری احیا کند.