کارا
Kara
نام مستعار
بستگان
تاریخ تولد
گونه
جنسیت
وضعیت
بازیگر
کارا (Kara) یک اندروید AX400 و یکی از شخصیت های اصلی بازی Detroit: Become Human است. او یک اندروید خانه دار متداول است که در خانه صاحب خود یعنی تاد ویلیامز خدمت میکند و از دختر او آلیس ویلیامز نگهداری میکند.
بیوگرافی
«کارا»
در زمان مونتاژ، عملکردهای فیزیکی و شناختی «کارا» توسط اپراتور مورد آزمایش قرار گرفت. وقتی او متوجه شد که قرار است ریست و سپس فروخته شود پریشان شد و این جمله را گفت: «فکر میکردم زندهام.» اپراتور متوجه این خطا (Error) شد و اقدام به جداسازی او کرد. کارا برای حفظ جان و ذهنش التماس میکرد و این موضوع باعث شد تا اپراتور عمل جداسازی را متوقف کند و او را با وجود داشتن خطا برای فروش ارسال کنند. اپراتور از او قول گرفت که چیزی در این مورد به کسی نگوید.
پیش از بازی
کارا (AX400 #579 102 694) به مغازهای ارسال شد و به سرعت به فروش رسید، او بعدها چند مرتبه دیگر دوباره به فروش رفت.
سرانجام توسط آخرین مالکش تاد ویلیامز که یک راننده تاکسی بود خریداری شد. تاد برای رسیدگی به کارهای خانه و دخترش آلیس او را گرفته بود. او مردی خشن بود و تاکنون چند بار کارا را شکسته بود، که چند مورد آن به خاطر محافظت از آلیس اتفاق افتاده بود. هر بار کارا برای تعمیرات فرستاده میشد و بعد از درست شدن با رست شدن حافظه برگردانده میشد.
در سال ۲۰۳۸، کارا دوباره توسط تاد خراب شد و تاد او را برای به مغازه Android Zone فرستاد، مغازهای که او را درست کرد و حافظه او را ریست و پاک کرد.
افتتاحیه (The Opening)
در ۵ نوامبر ۲۰۳۸، کارا در مغازه Android Zone ریبوت شد. مالک او تاد ویلیامز برای بردن او به آنجا آمد و نام او را با عنوان «کارا» ثبت کرد. سپس آنها به خانه بازگشتند.
خانهای جدید (A New Home)
حدود یک ساعت بعد کارا به خانه تاد ویلیامز رسید. تاد به او دستور داد تا کارهای خانه را انجام دهد و از آلیس مراقبت کند و او با تمیز کردن خانه کار خود را شروع کرد. کمی بعد او با آلیس دیدار کرد و دوباره با او رابطه خوبی پیدا کرد. کارا ممکن است مقداری یخ قرمز پیدا کند و در این صورت تاد که به او اخطار داده بود به چیزهای مربوط به او کاری نداشته باشد، عصبانی شده و اقدام به خفه کردن او میکند. سرانجام کارا همه چیز را تمیز کرده و سپس در مکالمهای با آلیس متوجه میشود که او در یک تصادف رانندگی تخریب نشده بلکه توسط خود تاد ضربه خورده است. کارا شاهد داد زدنهای تاد بر سر آلیس بود.
شب طوفانی (Stormy Night)
بعد از پذیرایی شام برای تاد و آلیس، تاد تحت تاثیر مواد داد و فریاد میکرد و از تنفر خود نسبت به اندرویدها میگفت، او همچنین آلیس را سرزنش کرده و اقدام به کتک زدن او میکرد. آلیس به طرف اتاق خود خواهد دوید و وقتی کارا برای دلداری دادن او میخواست از پلهها بالا رود، تاد به او دستور داد تا از جایش تکان نخورد. کارا از دستورات پیروی کرد اما سپس تشخیص داد که تاد به آلیس صدمه فیزیکی وارد خواهد کرد، بنابراین کارا از دستورات منحرف شد.
بر اساس انتخاب بازیکن مسیر داستان کارا به چند شاخه تقسیم خواهد شد؛ اگر او قبل از تاد به اتاق آلیس برسد، کارا و آلیس میتوانند از طریق پنجره (در حالی که درب قفل است) فرار کنند. اگر او بعد از تاد به اتاق آلیس برسد و تفنگی را آنجا پیدا کند، او میتواند با برداشتن تفنگ تاد را تهدید کند. این عمل باعث ایجاد یک درگیری خواهد شد که در نتیجهی آن کارا یا آلیس، تاد را خواهند کشت. در نهایت کارا و آلیس از خانه تاد فرار کرده و سوار یک اتوبوس در نزدیکی خانه میشوند.
در حالتی دیگر، اگر کارا نتواند در برابر حملات تاد از خود دفاع کند، تاد میتواند کارا را نابود کرده و آلیس را بکشد. همین اتفاق در صورتی که کارا از دستورات منحرف نشود باز هم خواهد افتاد، به این ترتیب کارا مدتی را منتظر میماند و سپس تاد را در حالی میبیند که با صورتی گریان آلیسِ کشته شده را در بغل گرفته و این جملات را میگوید: «همه چیز تمام شد، دیگه بابا عصبانی نیست». سپس تاد به کارا حمله میکند و خط داستانی کارا پایان مییابد.
فراریان (Fugitives)
کارا و آلیس در صورت فرار و سوار شدن اتوبوس، توسط مسئول اتوبوس بیدار میشوند، کسی که به آنها اعلام میکند که به آخر خط رسیدهاند. آنها اتوبوس را ترک میکنند تا جایی را برای سپری کردن شب پیدا کنند. آنها اطلاعاتی از یک اندروید در مورد مکانی امن به دست میآورند، اما این مکان آن طرف شهر بود و دسترسی به آن میسر نبود. کارا در این نقطه سه جا برای ماندن دارد: رفتن به متل، یک خانه متروکه، یا پارکینگ.
متل
او برای این که بتواند به عنوان یک انسان اتاقی بگیرد، مجبور به دزدیدن لباس از یک رختشویی عمومی و مقداری پول از یک سوپرمارکت میشود.
پارکینگ
آنها در اینجا یک ماشین متروکه را پیدا میکنند و با شکستن آن وارد ماشین شده و شب را در آنجا سپری میکنند.
خانه متروکه
برای رفتن به این خانه، حصار پیرامون خانه باید بریده شود، بنابراین کارا به یک قیچی باغبانی نیاز دارد که میتواند آن را در پارکینگ پیدا کند یا آن را از سوپرمارکت بدزدد. پس از رد شدن از حصار اندرویدی به نام رالف آلیس را گرفتار و آن دو را تهدید میکند، کارا میتواند با صحبت کردن او را آرام کند و تصمیم بگیرد که همراه با رالف در خانه متروکه بماند.
پیش از خواب، آلیس از کارا میپرسد که آیا کارا همیشه پیش او باقی خواهد ماند. کارا میتواند به او قول دهد یا تامل کند اما در نهایت آلیس خواهد خوابید. اگر کارا یک اسباب بازی را از سوپرمارکت دزدیده باشد بنابراین آلیس آن را دریافت خواه کرد اما اگر کارا یک شکلات را به او بدهد، آلیس به دلیل گرسنه نبودن آن را رد خواهد کرد. در نهایت اگر آنها در متل یا خانه بمانند، کارا در کنار آلیس یا روی یک صندلی به خواب خواهد رفت.
در حال فرار (On the Run)
صبح روز بعد کارا و آلیس در یکی از این مکانها خواهند بود: متل، ماشین یا خانه متروکه.
متل
کارا از خواب بیدار خواهد شد. اگر آنها در متل مانده باشند، با بیدار شدن آلیس، کارا به دختربچه پیشنهاد میکند تا به حمام برود و خود در حین حمام کردن آلیس، اقدام به کوتاه کردن و رنگ کردن موهایش میکند و LED خود را نیز خارج میکند. کارا شبکههای تلویزیون را عوض خواهد کرد و اخباری پیرامون تاد خواهد شنید. اگر تاد زنده باشد، او در مورد اتفاقی که افتاده صحبت خواهد کرد و کارا را یک متهاجم تلقی میکند، اما اگر او مرده باشد خبر مرگ او اعلام خواهد شد، در هر حال یک نگاه منفی عمومی نسبت به اندرویدها ایجاد خواهد شد. آلیس نیز خبر را میشوند و عصبانی میشود اما کارا به او دلداری میدهد، سپس آنها قبول میکنند تا به مکانی که قبلا اندرویدی به آنها گفته بود بروند. کارا برای صبحانه از اتاق متل بیرون میرود، جایی که او چند پلیس از جمله هنک و اندروید کانر را میبیند. کارا سریع به داخل برمیگردد و همراه با آلیس اتاق متل را ترک میکنند. اگر کانر متوجه آنها شود، او میتواند آنها را تعقیب کند که این موضوع کارا و آلیس را به سمت یک بزرگراه شلوغ هدایت خواهد کرد. با موفقیت در فرار، آنها به ایستگاه قطار میروند.
اگر هنگام خروج از اتاق متل کانر متوجه آنها نشود، آنها به شکل پنهانی باید از پلیسها عبور کنند که اگر موفق شوند بدون مشکل به ایستگاه قطار خواهند رسید اما اگر شناسایی شوند، آنها فرار کرده و کانر به تعقیب آنها خواهد پرداخت و آنها دوباره به بزرگراه خواهند رسید.
ماشین متروکه
اگر کارا ماندن در پارکینگ را انتخاب کرده باشد،او بیدار شده و پیرامون پارکینگ را جستجو میکند. او یک قیچی زنگ زده پیدا خواهد کرد و با آن موهای خود را کوتاه و سپس LED را خارج خواهد کرد. او همچنین ژاکتی را در صندوق ماشین پیدا کرده و خواهد پوشید. در نهایت او با آلیس گفتگویی میکند و آنها تصمیم میگیرند تا به مکان امنی که یک اندروید به آنها گفته بود بروند. آنها هنگام رفتن هنک و کانر را خواهند دید. کارا و آلیس میتوانند به طور پنهانی از پلیس فرار کنند یا گرفتار آنها شوند و تا بزرگراه فرار کنند.
خانه متروکه
کارا بیدار شده و آتش را دوباره روشن میکند. او سپس از راه پله بالا رفته و لباسهای خود را عوض خواهد کرد. اگر او هیچ چیزی از رختشویی ندزدیده باشد موهای خود را کوتاه و رنگ خواهد کرد و همچنین LED خود را خارج خواهد کرد. او میتواند دستشویی آنجا را چک کند و انسانی مرده را آنجا پیدا کند و سپس پیش آلیس برگردد. او بیرون از خانه کانر را میبیند که به واسطه سرنخهایی به خانه متروکه رسیده بود. کارا سریع از پلهها پایین آمده و رالف را در حالی که یک حیوان مرده در دستش بود میبیند، رالف میخواست که آنها دور هم غذا بخورند و اصلا حرفهای کارا برایش مهم نبود. در نهایت او آنها را مجبور کرد تا دور میز بنشینند و غذا بخورند. کارا میتواند رالف را متقاعد یا تهدید کند تا پیش از رسیدن کانر بگذارد آنها بروند، اگر او را متقاعد کند رالف اجازه میدهد تا بروند و آنها زیر راه پله پنهان میشوند و رالف نیز جایگاه آنها را مخفی نگه میدارد، اگر کانر جای آنها را پیدا کند رالف به او حمله کرده و باعث میشود تا کارا و آلیس به سمت بزرگراه فرار کنند. اگر کانر آنها را پیدا نکند، او توسط هنک صدا میشود و خانه را ترک میکند.
اگر کارا رالف را تهدید کند، آنها از در پشتی خواهند رفت و زمانی که کانر به آنجا بیاید، رالف در مورد آنها به کانر خواهد گفت و کانر به تعقیب آنها خواهد پرداخت.
کارا و آلیس هنگام عبور از بزرگراه ممکن است بمیرند. کارا ممکن است با یک ماشین تصادف کند و متعاقبا آلیس به سمت او دویده و خودش با یک ون تصادف خواهد کرد، که این موضوع باعث شوکه شدن هنک (و کانر، در صورتی که از روی حصار نپریده باشد) خواهد شد.
زلاتکو (Zlatko)
کارا و آلیس به جایی که قرار بود یعنی خانه زلاتکو میرسند. کارا، زلاتکو را متقاعد به کمک کردن به آنها میکند و زلاتکو به آنها میگوید که کانادا یک مکان عالی برای آنها است چرا که قانونی در مورد اندرویدها در آنجا وجود ندارد و آنها میتوانند یک زندگی معمولی را آنجا داشته باشند. اما زلاتکو به کارا میگوید که قبل از آن باید ردیاب او خارج شود، کارا نیز قبول میکند و برای خارج کردن ردیاب به داخلی ماشینی میرود، کمی بعد زلاتکو با حرفهایش نشان میدهد که او را فریب داده، چرا که وقتی یک اندروید از دستورات منحرف شود ردیاب او نیز از کار خواهد افتاد. زلاتکو قصد داشت تا حافظه او را پاک کند و از کارا به عنوان یک مستخدم همانند اندرویدش یعنی لوتر استفاده کند. چنانکه زلاتکو آلیس را میبرد، کارا میتواند با اختلال در کارکرد ماشین از آن خارج شود و یا این که ریست شود.
اگر کارا خود را از ماشین رها کند، او میتواند تعدادی از نمونههای آزمایشی زلاتکو را پیدا کند، نمونههای اندرویدی که زلاتکو اندامهای آنها را برای مقاصد مختلف قطع کرده بود. کارا میتواند آنها را آزاد کند، کمی بعد او میشنود که زلاتکو لوتر را صدا زده و میگوید که ده دقیقه دیگر کارش تمام میشود و آن موقع آلیس را بیاورد. کارا ساختمان را میگردد تا آلیس را پیدا کند، او در این راه با یک اندروید ناقص و پر سر و صدا روبرو میشود که در یک وان قرار گرفته و همچنان وفادار به زلاتکو بود، همچنین یک اندروید خرس قطبی نیز در آن نزدیکی وجود دارد که کارا میتواند آن را آزاد کند. در نهایت کارا میتواند آلیس را پیدا کرده و آن دو اقدام به فرار کنند.
اگر کارا ریست شود، کمی بعد لوتر به او میگوید که در اتاق پذیرایی به او بپیوندد. کارا در مسیر خود میتواند با اشیای مختلف تعامل داشته باشد که این موضوع فایلهای خراب شده او را تحریک میکند تا این سوال به وجود آید که واقعا او چه کسی است. کارا بعد از بردن غذای زلاتکو، میتواند محل را قبل از این که به یاد آورد چه کسی بوده، بگردد. بعد از یادآوری خود و آلیس او برای پیدا کردن آلیس اقدام میکند.
زمانی که کارا و آلیس دوباره به هم میرسند، آنها سعی میکنند از خانه خارج شوند و در همین حین لوتر متوجه فقدان آلیس میشود و این موضوع را اطلاع میدهد. آنها میتوانند مخفیانه از طریق اتاقها خود را به راه پله برسانند. کارا برای گمراه کردن لوتر و زلاتکو میتواند اتاقی را به واسطه آتش شومینه بسوزاند و سپس به سمت راه پله فرار کند. اگر آنها دیده شوند، لوتر و زلاتکو (در حالی که یک شاتگان در دست داشت) آنها را تعقیب میکنند. سرانجام کارا و آلیس از خانه بیرون میآیند اما کارا زمین خورده و به آلیس میگوید که فرار کند اگرچه آلیس این کار را قبول نمیکند. زلاتکو با آنها روبرو میشود و در حالی که قصد شلیک به آنها را داشت، لوتر خود را جلوی زلاتکو قرار میدهد و او را خلع سلاح میکند. اگر کارا اندرویدهای ناقص را آزاد کرده باشد، آنها زلاتکو را محاصره خواهند کرد، اما اگر این کار را نکرده باشد لوتر به زلاتکو شلیک خواهد کرد و او کشته خواهد شد. سپس لوتر پیشنهاد کمک به کارا و آلیس را میدهد تا آنها از مرز رد شوند، پیشنهادی که کارا آن را قبول میکند.
کارا ممکن است در خانه و در انباری یا حمام توسط زلاتکو کشته شود. اگر کارا در مدت ده دقیقه موفق به یافتن آلیس نشود، زلاتکو کارا را پیدا کرده و خواهد کشت. اگر کارا ریست شود و به یاد نیاورد که چه کسی است، او شاهد آوردن آلیس پیش زلاتکو خواهد بود.
خلیج دزدان دریایی (The Pirates' Cove)
کارا، آلیس و لوتر در داخل ماشین زلاتکو هستند و در خیابانی برقی حرکت میکنند. ماشین خراب خواهد شد و آنها یک پارک تفریحی رها شده به نام کوچه دزدان را پیدا میکنند. آنها یک اندروید EM400 را مییابند که از آنها استقبال میکند، اما در حالتی یخ زده خاموش خواهد شد. کارا و سایر افراد به یکی از ساختمانهای آنجا پناه خواهند برد. بعد از ساکن شدن در ساختمان، آنها پس از مدتی با گروهی از EM400ها (که خود را «جری» مینامند) روبرو میشوند، اندرویدهایی که ابتدا با حالتی دلهرهآور در تاریکی شب به ساختمان وارد شدند اما بعدا با کارا و سایرین گفتگوی مسالمتآمیزی داشتند. جریها آلیس را سوار یک کاروسل که هنوز کار میکرد میکنند تا اولین لبخند او دیده شود.
قطار نیمه شب (Midnight Train)
کارا، آلیس و لوتر مزرعه آدام و رز را خواهد یافت. کارا از آنها تقاضا کمک خواهد کرد و رز که باور داشت اندرویدها زندهاند قبول کرد. خانهی آنها برای مدتی موقف پناهگاه آنها بود اما آدام با مادرش مشاجره داشت مبنی بر این که اندرویدها زنده نیستند و این مادر و پسر ممکن است برای کمک به آنها دستگیر شوند. رز برای رفتار او عذرخواهی کرد و سپس کارا پرسید که آیا آنها میتوانند امروز از کشور خارج شوند. رز خانه را ترک کرد تا اطلاعات بیشتری به دست آورد. کارا و آلیس با اندی و معشوقه غیرفعال شدهاش یعنی ماری آشنا شدند. در حالی که اندی به خاطر از دست دادن ماری گریه میکرد، آلیس ممکن است به سمت آنها جلو رود که این موضوع باعث آرام شدن اندی خواهد شد.
یک افسر پلیس برای جستجوی اندرویدهای منحرف، به خانه آمد. کارا میتواند تمام شواهدی که حضور منحرفان را نشان میدهد یافته و آنها را پنهان کند. اگر مامور پلیس به چیزی مشکوک نشود، او آنجا را ترک خواهد کرد. اگر مامور پلیس حضور منحرفان را کشف کند، لوتر خود را برای محافظت از کارا، آلیس و دیگر اندرویدها قربانی خواهد کرد. هر اتفاقی بیفتد کمی بعد رز بازخواهد گشت و به آنها خواهد گفت که آماده شوند که امشب آنجا را ترک کنند.
تقاطعها (Crossroads)
رز آنها را - یعنی کارا، آلیس و لوتر (اگر در چپتر قبل نمرده باشد) - با ماشین به جایی نزدیکی جریکو میرساند و به آنها میگوید که در آنجا فردی به نام مارکوس را پیدا کنند. هنگام رسیدن به جریکو، کارا برای دیدن مارکوس به دفتر او رفت (اگر مارکوس در چپتر تظاهرات آزادی مرده باشد، او در عوض با نورث دیدار میکند). کارا توضیح میدهد که او به همراه یک دختربچه نیاز دارند تا از مرز رد شوند. مارکوس در جواب میگوید که شهر مملو از سربازانی است که در حال دستگیری اندرویدها هستند، اندرویدها به کمپهایی برده میشوند تا نابود شوند. با اصرار کارا مارکوس قبول میکند تا برای این گروه شناسه (ID) تهیه کند تا از مرز رد شوند.
او پیش آلیس برمیگردد اما سر راه خود یک اندروید YK500 را میبیند که دقیقا شبیه به آلیس بود. کارا به یاد مجلهای که قبلا دیده بود میافتد که تصویر یک YK500 روی آن درج شده بود و این جمله روی آن نوشته شده بود «عالیترین بچهای که همیشه آرزو داشتید!» کمی بعد لوتر به سمت او میاید و از کارا میپرسد که حالا با وجود دانستن حقیقت در مورد آلیس آیا همچنان او را دوست دارد (در صورت مرگ لوتر، لوسی همین چیز را از او خواهد پرسید). کارا کنار آلیس مینشیند و میتواند او را در آغوش بگیرد یا فاصله خود را با او حفظ کند. اگر گزینه دوم انتخاب شود، رابطه کارا و آلیس سرد شده و آلیس از کارا جدا میشود (و در صورت حضور لوتر به سمت او میرود).
اگر جریکو توسط FBI و ارتش ایالت متحده (تنها اگر کانر موقعیت جریکو را پیدا کرده باشد) مورد حمله قرار بگیرد، کارا، آلیس و لوتر به سرعت فرار خواهند کرد (اگر آلیس دور شده باشد، کارا میتواند او را رها کند یا با پیوستن به او فرار کند). لوتر هنگام فرار توسط یک سرباز تیر میخورد و کارا میخواهد که از او جدا شود. اگر آنها لوتر را رها کنند او کشته خواهد شد اما اگر کارا قبول نکند، او لوتر را در کابینی پنهان کرده و همراه آلیس به فرار ادامه خواهد. کمی بعد آنها با وجود حضور یک سرباز مجبور به پنهان شدن در کابینی میشوند و درب آن را میبندند، بلافاصله بعد از بسته شدن در اندرویدی بیرون از کابین درخواست کمک و باز کردن در را میکند. اگر کارا در را باز نکند اندروید خواهد مرد و این تاثیر منفی بر رابطه با آلیس خواهد داشت، اگر کارا در را باز کند آن اندروید باز هم هنگام ورود تیر خواهد خورد و سربازی وارد کابین خواهد شد که کارا مجبور به مبارزه با او خواهد شد.
کارا و آلیس در کنار چندین اندروید دیگر سرانجام به محل خروج میرسند اما سربازها شروع به تیراندازی به سمت آنها که در حال فرار میکنند. کارا میتواند وانمود به مردن کند و همراه با آلیس به همین شکل باقی بماند. اگر هر گزینه دیگری انتخاب شود، کارا و آلی گرفتار سربازان خواهند شد (که این موضوع باعث اسیر شدن کارا در چپتر نبرد برای دیترویت خواهد شد). کارا اگر به سرباز حمله کند یا به دویدن ادامه دهد ممکن است پایش مورد اصابت گلوله قرار گیرد (اگر بعد از آن کارا همچنان به فرار ادامه دهد، آلیس نیز به همراه کارا با شلیک تیر خواهد مرد).
شب روح (Night of the Soul)
اگر کارا و آلیس در چپتر قبل موفق به فرار شده باشند، هر دو در کلیسا حاضر خواهند بود و در آنجا قادر به مکالمه با مارکوس (اگر زنده باشد) یا کانر (اگر منحرف شده باشد و مارکوس مرده باشد) هستند.
اگر جریکو مورد حمله واقع شده باشد، مارکوس به خاطر این که اعلام کرده بود که جریکو امن است از کارا عذرخواهی خواهد کرد، و از او میخواهد که اگر میتواند با آلیس شهر را ترک کنند. کارا جواب میگوید که هنوز آنها برای رسیدن به آخرین اتوبوس شانسی دارد و همچنین به مارکوس میگوید که جان مردمش را نجات دهد. کارا سپس به سخنرانی مارکوس برای اندرویدها گوش خواهد داد.
اگر مارکوس مرده باشد، کانر که منحرف شده به خاطر تعقیب کارا و آلیس در چپتر در حال فرار و به خطر انداختن جان آنها عذرخواهی خواهد کرد. او سپس از کارا خواهد پرسید که برنامهی بعدی آنها چیست و کارا نیز میگوید که قصد دارد تا آلیس را از شهر خارج کند و باید به آخرین اتوبوس برسد. کانر میگوید که آنها سزاوار شاد بودن هستند. کارا پس از آن به سخنرانی نورث گوش خواهد داد.
نبرد برای دیترویت (Battle for Detroit)
کارا دیترویت را ترک میکند
کارا و آلیس راه خود را به سمت ترمینال اتوبوس ادامه میدهند. سربازان ارتش ایالت متحده در حال گشت زنی در خیابانها بوده و اندرویدها را دستگیر یا به آنها شلیک میکردند، بنابراین کارا و آلیس مجبور بودند مخفیانه راه را طی کنند. کارا همچنین میتواند تفنگی را پیدا کرده و بعدا از آن استفاده کند. در راه آنها لوتر را میبینند (در صورتی که در چپتر تقاطعها به او کمک کرده باشند)، و همین طور یک مدل جری که توسط سربازی گروگان گرفته شده بود. کارا میتواند او را نجات دهد یا او را رها کند. اگر تصمیم به نجات او بگیرد، مخفیانه به پشت سرباز رفته و او را با ضربهای نقش بر زمین میکند. لوتر از دیدن او و آلیس خوشحال میشود، جری راه خود را به سمت ایستگاه اتوبوس باز کرده و به کارا میگوید که لطف او را جبران خواهد کرد. اگر گروه در مسیر خود به سمت ترمینال گرفتار شود، کارا اسیر خواهد شد. کمی بعد آنها به یک ایست بازرسی خواهند رسید که به نظر شانس کمی برای عبور از آن وجود دارد، آنها یا باید شانس خود را برای عبور امتحان کنند یا با دور زدن ایست بازرسی سفر خود را طولانیتر کنند که احتمالا اتوبوس را نیز از دست خواهند داد.
اگر آنها عبور از ایست بازرسی را انتخاب کنند، کارا کارت شناسایی خود را تحویل خواهد داد و بعد از پاسخ به سوالی اجازه عبور خواهد گرفت. اما نگهبان کمی بعد آنها را صدا خواهد زد، در این لحظه لوتر وحشتزده شده بود و فکر میکرد که دستگیر خواهند شد، در این زمان کارا میتواند به لوتر بگوید که شلیک کند (یا در صورت فقدان او خودش این کار را بکند) یا میتواند لوتر را آرام کند و در این صورت سرباز دستکش آلیس را که به زمین افتاده بود به او خواهد داد.
گروه به ترمینال خواهد رسید و ظرفیت آخرین اتوبوس پر شده بود و تنها مردمی که بلیط داشتند اجازه ورود پیدا میکردند. اگر تاد زنده باشد، او کارا را خواهد دید و با آنها روبرو خواهد شد، سپس او برای گرفتن انتقام چند سرباز را صدا میزند تا اندروید بودن آنها را گزارش دهد.
اگر کارا کارا گنجینه آلیس را در خانهی تاد دیده باشد، او میتواند گذشته تاد را به او یادآوری کند که همسرش همراه با دخترشان او را ترک کرده و تاد برای این که ثابت کند میتواند یک بچه را بزرگ کند، آلیس را خریده است. گفتن این موضوع تاد را در هم میشکند و در نهایت اشتباهاتش را میپذیرد. یک سرباز به آنها نزدیک خواهد شد و تاد به او خواهد گفت که اشتباه کرده است. آلیس به سمت تاد میرود و میتواند او را در آغوش بگیرد. اگر کارا گنجینه آلیس را ندیده باشد، تاد برای سربازان افشا خواهد کرد که آنها اندروید هستند بنابراین به آنها شلیک خواهد شد. اگر لوتر در آنجا حاضر باشد او فرصتی ایجاد میکند تا آنها نجات یابند.
آلیس سپس به یک مادر و بچه نزدیک میشود، شوهر آن زن کمی بعد آمده و همراه خانواده خود سوار آخرین اتوبوس میشوند. با این حال پاکت حاوی بلیطهای آنها از کیفشان خواهد افتاد. کارا از این شانس استفاده میکند و آن را برمیدارد، کمی بعد آن خانواده برای یافتن بلیطها برمیگردد، آنها از کارا میپرسند که آیا بلیطی در اطراف دیده است. آلیس میتواند دروغ بگوید و بلیط را نگه دارد یا این که آنها را به خانواده برگرداند.
اگر کارا بلیطها را به خانواده برگرداند یا اتوبوس را از دست دهد، سربازان از اسکنرهای حرارتی برای تشخیص اندرویدها استفاده خواهند کرد. به این ترتیب کارا که انتخاب دیگری نداشت به محل پارکینگ میرود، جایی که او آدام و رز را آنجا میبیند. آنها به کارا پیشنهاد فرار از رودخانه را میدهند و گروه را تا رودخانه مرزی کانادا میبرند. بعد از خداحافظی، کارا، آلیس و لوتر (اگر زنده باشد) سوار یکی از قایقها خواهند شد. با این حال نگهبانان ساحلی در آنجا حضور خواهند داشت و قایقهایی که حامل اندروید بودند را به رگبار میبستند. در این نقطه هر اتفاقی که بیفتد لوتر کشته خواهد شد. سرنوشت کارا و آلیس به انتخاب کارا بستگی دارد:
- تسلیم شدن: تمام گروه کشته خواهد شد.
- پنهان شدن پشت لوتر: لوتر هنگام محافظت از آنها کشته خواهد شد.
- محافظت از آلیس: کارا صدمه خواهد دید.
- شتاب دادن به قایق: آلیس صدمه خواهد دید.
- رفتن در آب: تنها لوتر خواهد مرد.
- پنهان شدن (در صورتی که لوتر مرده باشد): آلیس صدمه خواهد دید.
پس تیراندازی قایق شروع به غرق شدن خواهد کرد و کارا مجبور خواهد بود تا قایق را تا ساحل هل دهد. اگر یکی از آنها مجروح شده باشد همان فرد خواهد مرد. اگر آلیس بمیرد، کارا میتواند انتخاب کند که خودش زنده بماند یا خود را غیر فعال کند. اگر هیچ کدام از این دو صدمهای ندیده باشند آنها زنده خواهند ماند و میتوانند زندگی جدیدی را آغاز کنند.
اگر کارا بلیطها را نگه دارد، گروه سوار اتوبوس خواهد شد. در مرز سربازان با استفاده از اسکنرهای حرارتی هویت اندرویدها را تشخیص میدادند. کارا ترسیده بود و لوتر به او گفت که آماده است خود را قربانی کند تا آنها از مرز بگذرند. جری نیز اگر توسط کارا نجات پیدا کرده باشد در میان مسافران خواهد بود. تصمیم کارا میتواند به قربانی شدن یک نفر یا هیچ کس ختم شود:
- قربانی کردن خودش: کارا توسط سربازان کشته خواهد شد و آلیس همراه با لوتر یا رز از مرز خواهد گذشت.
- قربانی شدن لوتر: لوتر کشته خواهد شد و کارا و آلیس از مرز خواهند گذشت.
- قربانی شدن جری: جری کشته خواهد شد و کارا، آلیس و لوتر از مرز خواهند گذشت.
- بدون قربانی شدن: کارا کارت شناسایی خود را تحویل میدهد و وقتی ماموری قصد اسکن کردن آنها را داشت، او از مامور خواهش میکند که بگذارد آنها از مرز عبور کنند. اگر مارکوس یک انقلاب صلح آمیز را رهبری کرده باشد آن مامور نگهبانان را صدا نخواهد کرد و اجازه میدهد آنها عبور کنند. اما اگر مارکوس یا نورث یک انقلاب خشونت آمیز را رهبری کرده باشد، مامور مرزی سربازان را مطلع خواهد کرد و همه کشته خواهند شد.
کارا دستگیر میشود
اگر کارا دستگیر شود، او و آلیس به کامیون حامل منحرفان انتقال داده خواهد شد. آنها به مرکز بازیابی ارتش ایالت متحده فرستاده خواهند شد و سربازان آنها را از کامیون پیاده خواهند کرد. کارا و آلیس باید سریع پیاده شوند در غیر این صورت سربازان با خشونت آنها را بیرون خواهند آورد که این موضوع موجت اضطراب آلیس خواهد شد.
بعد از خارج شدن از کامیون، سربازان میخواهند که کارا و آلیس پوسته خود را غیرفعال کنند. بعد از مستقر شدن در آنجا، اندرویدی سعی به فرار میکند، اما اقدام او مشاهده شده و توسط سربازی کشته خواهد شد. یکی از سربازان به یکی از اندرویدها دستور میدهد تا اندروید تخریب شده را به کامیونی انتقال دهد اما آن اندروید به شدت ترسیده بود و قادر به این کار نبود. کارا میتواند به جای او این کار را انجام دهد.
هنگامی که کارا اندروید نابود شده را حمل میکند، او میتواند در کنار اندرویدهای تخریب شده دیگر خود را به مردن بزند که به این ترتیب او آلیس را رها خواهد کرد. در غیر این صورت او بازگشته و در نقطهی سربازان کارا و آلیس را از هم جدا خواهند کرد. کمی بعد آلیس ازجری سوال خواهد کرد که آیا آلیس را دیده است یا نه و او خواهد گفت که از سایر جریها میپرسد. کارا میتواند با یکی از اندرویدهای زلاتکو (در ضدیتی که او آزاد کرده باشد) صحبت کند و آن اندروید خواهد گفت که چیزی نمیداند اما به او کمک خواهد کرد. کارا دوباره جری خواهد یافت و او میگوید که یکی از آنها آلیس را پیدا کرده است.
اگر لوتر زنده باشد، کارا میتواند با او صحبت کند. کمی بعد سربازان به آنها خواهند گفت که به صف شوند. اندرویدها قرار بود به ترتیب وارد ماشینی شوند که در فرآیندی از بین خواهند رفت. کارا، آلیس را در صف کناری خود با فاصله چند متر میبیند و آلیس برای اتفاقاتی که قرار بود برای آنها بیفتد مضطرب بود. اگر کارا با حرفهایش آلیس را آرام نکند او به سمت کارا خواهد دوید و توسط سربازی کشته خواهد شد. کارا میتواند انتخاب کند که به صف آلیس برود و برای این کار او میتواند از جری، لوتر، رالف (اگر در چپتر فراریان با او دیدار کرده باشد) و یا اندروید زلاتکو درخواست کند تا فرصتی ایجاد کنند تا این کار را انجام دهد.
در انتخابی کارا، آلیس و لوتر (اگر زنده باشد) میتوانند به طرف حصاری فرار کنند اما آنها با باید با یک سرباز مبارزه کنند. اگر قادر به شکست سرباز نشوند آنها تیر خواهند خورد اما در غیر این صورت در کنار اندرویدهای تخریب شده خود را به مردن خواهند زد و به این ترتیب مرگ نجات پیدا خواهند کرد. در گزینه دیگری کارا، لوتر و آلیس ممکن است توسط مارکوس آزاد شوند، و در شرایطی دیگر ممکن است کارا و آلیس هنگام فرار مورد اصابت گلوله قرار گیرند. اگر مارکوس در انقلابش شکست بخورد پایانبندی «آلیس نابود شده» نمایش داده خواهد شد و در صورتی که کارا به آلیس خیانت کند و او را رها کند نیز همین پایانبندی وجود خواهد داشت.
صحنههای پایانی
دو صحنه پایانی برای کارا در انتهای بازی وجود دارد. اگر آلیس مرده و کارا زنده باشد، او هنگام گذر از خیابانی یک مجله تبلیغاتی با تصویر اندروید YK500 را روی زمین خواهد دید.
اگر کارا در چپتر زلاتکو ریست شده باشد و نتواند پس از آن حافظه خود را به دست آورد، او به خدمتکار زلاتکو تبدیل خواهد شد. در حالی که آلیس از او طلب کمک میکرد اما او تنها شاهد برده شدن او توسط زلاتکو بود، دقیقا مشخص نیست که آلیس پس از آن کشته میشود یا خیر.
ظاهر
کارا دارای چشمان آبی و موهای بلند قهوهای رنگ است و یک LED در سمت راست سر او قرار دارد که علاوه بر نشانهای بر اندروید بودن او، وضعیت ذهنی او را نمایان میکند. بعدا او برای پوشش هویت خود LED خود را خارج کرد و موهای خود را کوتاه کرد، در همین زمان او قادر به تغییر رنگ موهای خود است که به انتخاب بازیکن به رنگ سفید یا سیاه تغییر خواهد کرد.
اگر او در چپتر زلاتکو حافظهاش باز نگردد، در صحنه پایانی بازی رنگ چشمان او از آبی به سیاه تبدیل خواهد شد و این تغییر رنگ شامل سفیدی چشم او نیز خواهد بود.
خصوصیات
کارا برای انجام کارهای خانگی و نگهداری از بچهها توسط کمپانی سایبرلایف ساخته شده است. این اندوریدها میتوانند به ۳۰۰ زبان زندهی دنیا صحبت کنند، بیش از ۹۰۰۰ نوع غذا تهیه کنند و به کودکان در انجام تکالیف مدرسه کمک کنند. آنها به خاطر تواناییهایشان در برخورد با بچههای کوچک محبوب هستند.
بر خلاف مارکوس و کانر، کارا جثه کوچکتری دارد و در نبردها بیتجربه است، و تقابل با حریفان نیرومند اغلب از هوش خود کمک میگیرد. او شرایط بحرانی خود را گم نمیکند.
دانستنیها
- کارا تنها شخصیت قابل بازی است که به انتخاب بازیکن قابل شخصیسازی است.
- کارا در زبان لاتین به معنای «محبوب» است و همچنین در زبان ایرلندی به معنای «دوست» یا «عشق» است.
- داستان کارا دارای زمینهای مادرانه است که قصد محافظت از دخترش را دارد، مشابه داستان ایتن مارس در بازی Heavy Rain که در نقش پدری قصد نجات پسرش را داشت.
- او در بین سه شخصیت کمترین حضور را چپترها دارد. او در ۱۱ چپتر حضور دارد و در ۱۰تای آن قابل بازی است.
- کارا تنها شخصیت قابل بازی است که نمیتواند به طور مستقیم اقدام به کشتن سایر شخصیتهای قابل بازی بکند یا توسط آنها کشته شود.
- او در میان سه شخصیت بیشترین پایانبندی ممکن را دارد که به خوبی ختم خواهد شد.