کارل منفرد
Carl Manfred
وابسته به
مارکوس (سرپرست)
اندروید بینام (سرپرست، قابل تعیین)
خانواده
لئو منفرد (پسر)
مارکوس (همانند پسر)
تاریخ تولد
۱۳ جولای ۱۹۶۳ (۷۵ سال)
تاریخ مرگ
۲۰۳۸ (قابل تعیین)
- ۵ نوامبر
- ۱۰ نوامبر
مکان مرگ
خانه کارل منفرد (قابل تعیین)
نژاد
انسان
جنسیت
مذکر
وضعیت
قابل تعیین
بازیگر
لkس هنریکسن
کارل منفرد (Carl Manfred) یک انسان و نقاش مشهور در Detroit: Become Human است. او صاحب یک اندروید به نام مارکوس است.
او یک پاراپلژی است و ظاهرا شرایط پزشکی ذکر نشده دیگری هم دارد، بنابراین مارکوس به عنوان پرستار و دستیار او عمل میکند. کارل، مارکوس را مانند پسر خود میداند و به او نقاشی و همین طور ادبیات و موسیقی میآموزد و به نوعی روح او را پرورش میدهد.
بیوگرافی
پیش از بازی
کارل منفرد در ۱۳ جولای ۱۹۶۳ به دنیا آمد.
او یک هنرمند و نقاش است. او در دهه ۲۰۲۰ تبدیل به رهبر دستنشانده «جنبش نئو-نمادگرایی» شد. بعد از دورهای یک ساله وارد دوران سیاهی از زندگی خود شد و به مصرف الکل و مواد مخدر روی آورد (احتمالا بعد از تصادف سختش). تا آنجایی که همگان میدادند، کارل ظاهرا چند ماه قبل از نوامبر سال ۲۰۳۸ دوباره به کار خود بازگشت.
کارل پسری به نام لئو دارد که در سال ۲۰۱۰ متولد شد. لئو نتیجه ارتباط کارل با یکی از طرفداران بدون نام او بود. کارل، لئو را به عنوان فرزندش تصدیق میکرد و از او حمایت مالی میکرد اما تا نوجوانی او را ندیده بود. آنها رابطهای تنشزا با هم داشتند، لئو فکر میکرد که کارل او را هیچ وقت نمیخواسته و بنابراین هیچ علاقهای به او نداشت. لئو همچنین به یک ماده مخدر بینام (احتمالا یخ قرمز) اعتیاد داشت و این موضوع نیز مانعی در رابطهی آنها بود.
کارل در نقطهای یک تصادف شدید داشت که در آن کارکرد پاهایش را از دست داد و فلج شد. بعد از این اتفاق او برای چندین سال منزوی و افسرده شد. یکی از دوستان او یعنی الیجا کامسکی، موسس سایبرلایف یک نمونه اولیه از اندروید مدل RK200 با نام مارکوس را به کارل هدیه داد. مارکوس سرپرست و همدم کارل در کهنسالی بود. مارکوس چیزهایی در مورد موسیقی و ادبیات از کارل آموخت و به فلسفههای او در مورد دنیا و بشریت گوش فرا میداد. کارل تحت مراقبت مارکوس انگیزه خود برای زندگی و نقاشی را دوباره به دست آورد و رابطه کارل با مارکوس مانند یک رابطه پدر و پسری شده بود.
اگرچه وجود مارکوس کیفیت زندگی کارل را بهبود داده بود و باعث خرسندی او شده بود، اما تنش رابطه او با پسرش لئو بیشتر شد. لئو نسبت به مارکوس و رابطه او با کارل حسادت میکرد و باور داشت که پدرش مارکوس را بهتر از او میداند.
شکسته شده
در چپتر شکسته شده کارل و مارکوس شبهنگام از موزه هنر مدرن بازگشتند. آنها متوجه حضور لئو در استودیو شدند، کسی که در حال دزدی آثار هنری کارل بود. کارل عصبانی شد و به مارکوس گفت تا لئو را از خانه خارج کند. لئو نیز آشفته شده بود و به مارکوس ضربه میزند، کارل در این موقعیت به مارکوس گفت که از خود دفاع نکند. اگر مارکوس دستور کارل را دنبال کند و حملات لئو را تحمل کند، کارل به واسطه حمله قلبی خواهد مرد. سپس لئو به ماموران پلیس دروغ خواهد گفت که مارکوس دلیل مرگ کارل است، به این ترتیب پلیس به سمت مارکوس شلیک خواهد کرد. اگر مارکوس نسبت به ضربات لئو مقاومت کند، لئو در اثر هل دادن سرش به جسمی برخورد خواهد کرد و بیهوش خواهد شد. در این لحظه کارل به مارکوس خواهد گفت که قبل رسیدن پلیس فرار کند چرا که باور داشت ماموران او را مقصر خواهند دانست. با این حال پلیس پیش از این که مارکوس بخواهد کاری انجام دهد به محل رسید.
اگر کارل بمیرد، در هفتههای بعدی مجموعهای از نقاشیهای او به حراج گذاشته خواهد شد.
چپترها
- نقاش
- شکسته شده
- شب روح