بر پایه سیستم حالت روشن حالت تاریک

جودی آلوارز

اشتراک‌گذاری

جودی آلوارز

Judy Alvarez

جودی آلوارز - سایبرپانک

نام‌های مستعار

جود
پانچین جودی
رانیتا

سن

۲۱-۲۵

تولد

اویل دهه ۲۰۵۰
لاگونا بند، بدلندز

خانه

آپارتمان جودی، کابوکی

جنسیت

مونث

خانواده

میکو میدا (معشوقه سابق)
وی (معشوقه، انتخابی)
بیانسا (همسر)
آینارا آلوارز (مادربزرگ)

وابسته به

کلادز (قبلا)
ماکس (قبلا)

پیشه

ویرایشگر برین‌دنس

نقش

صداپیشه

کارلا تاسارا

جودی آلوارز (Judy Alvarez) یک تکی ماهر برین‌دنس و عضوی از باند ماکس است. او آپارتمان خود را در شمال شرق کابوکی، واتسون دارد.

بیوگرافی

اوایل زندگی

جودی در لاگونا بند، شهر کوچکی در حومه روستایی نایت سیتی به دنیا آمد. پدرش هرگز در اطراف او نبود و مادرش نیز در کودکی فوت کرد. او هنوز یک عکس از او دارد، اما دیگر به سختی می‌تواند مادرش را به یاد بیاورد. جودی در عوض توسط پدربزرگ و مادربزرگش بزرگ شد. پدربزرگش اهل فن بود و همه آنچه را که می‌دانست به او آموخت. او همچنین عاشق شنیدن داستان‌های پدربزرگش بود. آینارا، مادربزرگش دارای خلق و خوی تندمزاجی بود و ظاهرا جودی هم این خصوصیت را به ارث برده است.

جودی زمانی که در زادگاهش بزرگ می‌شد با بچه‌های دیگر معاشرت می‌کرد. گاهی اوقات هاکی خیابانی با رولر بلید بازی می‌کرد، اگرچه بچه‌ها اغلب او را به خاطر نداشتن والدینش و فقیر بودنش مسخره می‌کردند. او همچنین دوست داشت همبرگرهای Flo's Diner که تنها غذاخوری شهرش بود بخورد.

در حوالی سال ۲۰۵۷، جودی عروسک جنی چپمن را پنهان کرد زیرا فکر می‌کرد فقط بازنده‌ها با آن بازی می‌کنند. با این حال، آنچه جودی واقعا می‌خواست این بود که جنی متوجه او شود و به او پیشنهاد داد تا عروسک گم شده‌اش را پیدا کند.

جودی علیرغم اینکه مذهبی نبود اما گاهی اوقات از کلیسای شهرش دیدن می‌کرد، فقط به این دلیل که آنجا بود. یک بار وقتی کسی در آن اطراف نبود، او به داخل این ساختمان رفت و در محراب ایستاد و از خود پرسید که چگونه می‌تواند ذهن آن‌ها را بخواند و همه چیز را در مورد آن‌ها بداند. او سپس فریادی کشید تا صدای ساختمان را بررسی کند، اما وقتی اکو برگشت او ترسید و فرار کرد. جودی به نوعی از علاقه‌اش نسبت به جنی احساس گناه می‌کرد.

دهه ۲۰۶۰

در مقطعی حدود سال ۲۰۶۲، منطقه لاگونا بند توسط NC Dam Ltd خریداری شد و ساکنان آنجا مجبور به تخلیه شدند زیرا این شرکت برنامه‌هایی برای تبدیل کردن این منطقه به یک مخزن داشت. اگرچه در ماه‌های بعد اعتراضاتی صورت گرفت، اما ساکنان در نهایت از خانه‌های خود بیرون رانده شدند. جودی و پدربزرگ و مادربزرگش به یک آپارتمان اجاره‌ای در نایت سیتی نقل مکان کردند، اما پدربزرگ و مادربزرگ او از این کلان‌شهر متنفر بودند و چند سال بعد آن را ترک کردند. آن‌ها به شمال و به اورگان نقل مکان کردند در حالی که جودی ماند و آپارتمان را مال خود کرد.

هنگامی که جودی شانزده ساله بود، به دلیل سرقت یک ماشین آتش‌نشانی محکوم و بازداشت شد. در واقع، جودی آن را ندزدیده بود و فقط آن را رها شده در یک محوطه زباله پیدا کرده بود. او تصمیم گرفت این مشکل را حل کند - که نیم سال طول کشید - و سپس پلیس او را در اولین سواری‌اش دستگیر کرد. آن‌ها حرف‌های جودی را باور نکردند و اقدام به بازداشت او کردند. سال‌ها بعد، جودی سعی کرد به خاطر آنچه که فکر می‌کرد «دستگیری غیرقانونی یک نوجوان» بود، غرامتی را دریافت کند. او با یک وکیل تماس گرفت، به این امید که بتواند غرامتی را از شورای شهر دریافت کند، اما این وکیل جودی را رد کرد و اظهار داشت که دستیابی به چنین چیزی بسیار دشوار است و ارزش زحمت را ندارد. جودی که فکر می‌کرد آن زن نیز او را باور نکرده است، از این پرونده صرف نظر کرد.

دهه ۲۰۷۰

جودی مدتی را به عنوان یک تکنسین برین‌دنس در کلادز کار کرد. او در آنجا با اکثر دال‌ها، از جمله اولین پارکر، تام کالدرا، و میکو میدا آشنا شد که رابطه‌ای به آخری عمیق‌تر شد.

در مقطعی او کلادز را ترک کرد تا و به عنوان یک تکنسین برین‌دنس و ادیتور در بار لیزی مشغول به کار شد و در این فرآیند به باند ماکس پیوست. او باور داشت که این باند می‌تواند زندگی مردم نایت سیتی را بهبود بخشد.

صفحات دیگر