ری تودوروکی
Rei Todoroki
نام مستعار
جنسیت
کوسه
خانواده
اولین نمایش
صداپیشه
ری تودوروکی (Rei Todoroki) همسر انجی تودوروکی و مادر تویا، فویومی، ناتسو و شوتو تودوروکی است.
تاریخچه
ری در خانواده هیمورا به دنیا آمد. زمانی که او یک زن جوان بود، انجی تودوروکی به خانوادهاش پیشنهاد ازدواج داد. خانواده ابراز خوشحالی کردند و از این که تودوروکی نامزد بعدی قهرمان شماره ۱ ژاپن بود، مفتخر شدند. ری میدانست که این یک ازدواج عجیب است، اما به خاطر خانوادهاش با انجی ازدواج کرد.
انجی با این ازدواج به دنبال داشتن پسری بود که هم وارث کوسه آتشی خودش باشد و هم کوسه یخی ری. پسر اول آنها، تویا تودوروکی این شرایط را برآورده نکرد، اما با قدرت آتشی بالایی به دنیا آمد، و از این رو انجی تصمیم گرفت او را آموزش دهد. با این حال او همچنان به دنبال فرزندی با کوسه دوگانه آتش و یخ بود و به گفتهی انجی، ری میخواست که فرزندان بیشتری داشته باشد. فرزند دوم آنها فویومی بود که فقط کوسه یخی مادرش را به ارث برد.
علیرغم این واقعیت که هیچ یک از فرزندانشان کوسهی ایدهآل مورد نظر انجی را نداشتند، اما شرایط خانوادگی کمترین مشکلی داشت، زیرا انجی از زندگی خود راضی بود و ری نیز نسبتا شاد بود. با این حال، زمانی که موهای فرزند اولشان شروع به سفید شدن کرد و کوسه خودش منجر به سوزاندن بدنش شد، وضعیت تغییر کرد. انجی ناگهان آموزش پسرش تویا را متوقف کرد و به او گفت که این به نفع خودش است. ری و انجی به بیمارستان رفتند تا بفهمند چه اتفاقی برای او افتاده است. به آنها اطلاع داده شد که بدن تویا همانند مادرش در برابر دمای انجماد مقاومت دارد و نه در برابر شعلههای آتشی قدرتمند.
متأسفانه تویا از توقف تمرین امتناع کرد و هر بار که پدرش امتناع میکرد به تنهایی به این کار ادامه میداد و بیشتر و بیشتر میسوخت. انجی تصمیم گرفت به تلاش برای داشتن فرزندی با کوسه دوگانه ادامه دهد. اما ری به انجی گفت که داشتن فرزندان بیشتر بسیار ظالمانه خواهد بود، به خصوص که تویا میدانست پدرش از فرزندانش چه میخواهد.
در نهایت فرزند بعدی آنها ناتسوئو متولد شد که همچنان الزامات آنها را برآورده نکرد. تمام این وضعیت از نظر روانی روی ری تأثیر گذاشت و تویا نیز ناامیدتر میشد. چند سال بعد، ری شوتو را به دنیا آورد که وارث حالت نیمه سرد و نیمه گرم بود، همان چیزی که انجی انتظارش را میکشید.
تویا به سختی قبول کرد که کوچکترین برادرش ممکن است از او پیشی بگیرد، بنابراین بدون توجه به سوختگیها به تمرینات کوسه خود با شدت بیشتری ادامه داد. این باعث شد تا او و پدرش در خانه با هم مشاجره کنند و این در حالی بود که ری به همراه شوتو که یک بچه شیرخوار بود شاهد این صحنه بودند. انجی از پسرش خواست که یک بار برای همیشه از رویاهایش دست بکشد و به او گفت که چیزهایی فراتر از دنیای قهرمانان وجود دارد، اما تویا زیر بار نمیرفت و اذعان میکرد که خود انجی این جاه طلبیها را در او روشن کرده است. او با شعلههای آتشی خود به سمت مادرش رفت تا به شوتو حمله کند.
انجی از وقوع اتفاق بدی جلوگیری کرد، اما همین جریان روی ری تاثیر منفی داشت. آن شب، انجی تصمیم گرفت که اجازه ندهد دیگر فرزندانشان به شوتو نزدیک شوند. او همچنین به ری گفت که قصد دارد شخصی را استخدام کند تا مراقب بچهها باشد، زیرا او همچنان مشغول کار قهرمانی خود بود، اما از او خواست که هرگز نگذارد تا تویا از نگاهش دور شود. ری که هنوز تحت تأثیر این واقعه بود، به او گفت که تویا فقط میخواهد که انجی به او توجه کند.
هنگامی که شوتو پنج ساله شد، انجی آموزش بیرحمانه او را شروع کرد. ری سعی کرد در این وضعیت مداخله کند اما تنها توسط انجی مورد حمله فیزیکی قرار گرفت. با وجود این، او از پسرش حمایت کرد و او را تشویق کرد که روزهای سخت را پشت سر بگذارد. هنگامی که شوتو در این باره ابراز نگرانی کرد که روزی همانند پدرش شود، ری به او اطمینان داد که میتواند هر آنچه که میخواهد باشد.
در همین حین، اوضاع در مورد تویا بدتر میشد، زیرا او برای آموزش مخفیانه کوسه خود به صورت مخفیانه بیرون میرفت. یک روز، ری او را در حال آماده شدن برای رفتن به کوه گرفت و به او التماس کرد که با همکلاسیهایش بازی کند، اما تویا نپذیرفت و گفت که در دنیایی متفاوت از آنها زندگی میکند. ری که نگران بود که پسرش هنوز میخواهد یک قهرمان شود، به او توصیه کرد که باید فراتر از دنیای قهرمانها نگاه کند و چیزهای دیگر را کشف کند. او میخواست که تویا دنیای واقعی را تجربه کند و شخصیت خود را شکل دهد.
تویا که از اظهارات مادرش عصبانی بود، سر او فریاد زد و باعث شد ری دچار شوک شود. تویا به او گفت که از این حقیقت آگاه است که خانوادهی او را به انجی فروختند زیرا فقیر بودند، بنابراین او ری را هم مقصر میدانست. این سخنان آنقدر روی ری تأثیر گذاشت که نتوانست مانع او شود.
زمان گذشت و آموزش مخفیانه دائمی تویا باعث شد تا کوسه او به چیزی قدرتمندتر تبدیل شود و بتواند شعلههای آبی تولید کند. بنابراین او مطمئن بود که پدرش بالاخره پتانسیل او را تشخیص میدهد، اما وقتی این موضوع را به او گفت، انجی از شرایط بدنی او مضطرب و عصبانی شد. انجی که ناامید شده بود، عصبانیت خود را از روی ری خالی کرد و او را به خاطر اینکه تویا را متوقف نکرده مورد ضرب و شتم قرار دارد و باعث شد که شوتو سر او فریاد بکشد.
بدرفتاری انجی باعث شد که ری شروع به از دست دادن روانش بکند، و او گاهی چهره شوهرش را در فرزندانش میدید که برایش دردناک بود. یک روز در حالی که او با مادرش تلفنی صحبت میکرد و در مورد اینکه دیگر ثباتی برای بزرگ کردن پسرش ندارد توضیح میداد، از حضور ناگهانی شوتو در در خانه وحشت کرد. او با دیدن موهای زرشکی او ناگهان آب جوش را از کتری نزدیکش به صورت شوتو ریخت که به شدت سوخت. او بلافاصله به واقعیت برگشت و با گریه از پسرش عذرخواهی کرد.
شوتو نسبت به این حادثه دیدگاه بدی نداشت، در عوض آن را متوجه پدرش میدانست که مادرش را رنجونده بود. مدتی پس از این واقعه، ری در بخش روانپزشکی بستری شد.
مدت کوتاهی پس از آن، تویا به دلیل بیتوجهی پدرش، کنترل کوسهی خود را از دست داد و تمام کوه را در شعلهور کرد، به طوری که ظاهرا خودش در آتش سوخت و جان باخت. ری پس از اطلاع از این موضوع به قدری حالش وخیم شد که شوتو برای مدت نامعلومی اجازهی ملاقات با او را پیدا نکرد.
تواناییها
تواناییهای کلی: با وجود اینکه ری به خاطر میراثش خانواده هیمورا دارای یک کوسه قدرتمند است، اما او زنی بیتجربه است که برخلاف پسرانش دابی و شوتو یا همسرش اندور هیچ تجربهی رزمی یا تکنیکهای مبارزه ندارد. با این حال، او نوعی مهارت در استفاده از کوسه خود دارد و مثلا وقتی روی صورت شوتو آب جوش ریخته شد، قادر به خنک کردن آن بود.
کوسه
شبنم یخی (Frost): کوسه ری به او توانایی تولید و دستکاری یخ از بدن خود را میدهد. این کوسه یخی بسیار قدرتمند است، به طوری که انجی را تحت تأثیر قرار داد تا فرزندی از ری داشته باشد که دارای ترکیبی از این کوسه و کوسه آتشی خودش باشد.
بر خلاف گتن، از خویشاوندان دور او، این کوسه میتواند به ارادهی کاربر خود یخ تولید کند. او قادر نیست از این کوسه قدرتمند برای مدتهای طولانی استفاده کند، زیرا استفاده بیش از حد میتواند باعث ایجاد سرمازدگی در بدنش شود.