دثاستروک
Deathstroke
نام واقعی
اسلید جوزف ویلسون
اولین نمایش
New Teen Titans #2
خالق
- مارو ولفمن
- جورج پرز
وابسته به
- لیگ بیعدالتی
- انجمن سری شروران ویژه
- لیگ آدمکشان (گهگاه)
قابلیتها
آدمکش خبره
بازیگران
- آنتونیو ساباتو جیآر
- مایکل هوگن
- جفری سی. رابینسون
- مانو بنت
- جو مانگانیلو
اسلید ویلسون که اغلب با نام دثاستروک ترمیناتور یا به طور خلاصه دثاستروک (Deathstroke) خطاب میشود، به عنوان بزرگترین آدمکش تمام DC Comics شناخته میشود. او در چند مقطع با بتمن روبرو شده است. او در زمان تقابل خود با تایتانهای نوجوان در برابر افرادی چون نایتوینگ، سایبورگ، ریون، استارفایر و بیست بوی مبارزه کرد. او در مجموعهی انفرادی خود نیز در مقاطعی با نایتوینگ جنگیده است، موضوعی که نشان میدهد دثاستروک یکی از اعضای گالری مجرمین نایتوینگ است نه بتمن. او همچنین پدر رز ویلسون است.
پیشینه
اسلید ویلسون شانزده ساله بود که با جعل سن خود به ارتش ایالات متحده پیوست. او بعد از گذراندن خدمت در کشور کره بعدها به کمپ واشنگتن پیوست و در همان مقطع به مقاوم سرگردی ترفیع پیدا کرد. در اوایل دهه ۱۹۶۰ او با کاپیتان ادلاین کین دیدار کرد، کسی که وظیفه داشت به منظور پیشبینی وقوع آشفتگی در ویتنام، سربازان جوان را با فنون جدید جنگ آموزش دهد. کین از مهارت اسلید شگفتزده شد و خیلی زود او را به کنوانسیونهای جنگاوری اختصاص داد. کین بلافاصله عاشق اسلید شد و مطمئن بود که او تواناترین مبارزی که است که تاکنون دیده است. کین پیشنهاد آموزش خصوصی در جنگ چریکی را به اسلید داد و کمتر از یک سال اسلید تمام شکلهای مبارزه را فرا گرفت و به درجه ستوان کلنل ترفیع پیدا کرد. شش ماه بعد او با ادلاین ازدواج کردند و ادلاین اولین فرزندشان را باردار شد. با شدت پیدا کردن جنگ در ویتنام، اسلید از کشور خارج شد. ادلاین نیز در کشور خود پسرشان گرنت را به دنیا آورد.
مدتی بعد ویلسون برای یک آزمایش پزشکی داوطلب شد، آزمایشی که طراحی شده بود تا با شبیهسازی غده آدرنال قابلیتهای سربازان را افزایش دهد. این آزمایش آن طور که باید پیش نرفت و اسلید به کما رفت. با این حال زمانی که او به هوش آمد پی برد که قادر است از ۹۰٪ ظرفیت مغزش استفاده کند، و توان او، پایداری او و چابکیاش به سطحی فرا انسانی رسیده بود. پس از آن او سعی کرد دوباره به ارتش بپیوندد اما ارتش این موضوع را نپذیرفت. اگرچه وضعیت او پایدار بود اما او دچار افسردگی شد و از خدمت کردن به کشورش ناامید شد. در این مقطع فرزند دوم او به نام جوزف در راه بود. اسلید که قادر به ادامهی کارش در ارتش نبود روی به شکار کردن آورد. او تبدیل به یک شکارچی معروف جهانی شد و ثروت هنگفتی را به دست آورد.
چند سال بعد گروهی از مزدوران به عمارت ویلسون نفوذ کردند و پسر جوان او را ربودند. ادلاین قصد داشت جلوی آنها را بگیرد اما یک نارنجک مانع نجات دادن پسرش شد. زمانی که اسلید از این ماجرا مطلع شد دیگر نمیتوانست حقیقت را از همسرش پنهان کند. او اذعان کرد که تنها یک شکارچی معروف نیست بلکه یکی از کشندهترین قاتلان به نام دثاستروک ترمیناتور است. او به ادلاین قول داد تا پسرشان را نجات دهد.