جوکر
Joker
کارگردان
تهیهکننده
نویسندگان
جوکر (Joker) فیلمی محصول سال ۲۰۱۹ و اقتباسی آزادانه از شخصیتی به همین نام از کمیکهای دیسی است. داستان فیلم جوکر روایتگر زندگی آرتور فلک است و چگونگی تبدیل شدن او به جوکر را به تصویر میکشد. در حالی که شخصیتهای آشنایی از شهر گاتهام در فیلم حاضر هستند اما هیچ اثری از بتمن در آن وجود ندارد.
این فیلم ربطی به دنیای سینمایی کنونی دیسی ندارد و یک قطعه مستقل از برادران وارنر محسوب میشود. در حالی که ابتدا فیلم جوکر، فیلمی مستقل و بدون دنباله قلمداد میشد اما بنا برگفتهی کارگردان فیلم یعنی تاد فیلیپس صحبتهایی برای دنبالهی این فیلم با برادران وارنر انجام شده است.
داستان فیلم جوکر
داستان فیلم جوکر در سال ۱۹۸۱ جریان دارد، زمانی که آرتور فلک به همراه مادرش پنی در شهر گاتهام زندگی میکنند و آرتور به عنوان یک دلقک استخدامی مشغول به کار است. شهر در اثر بیکاری، جرم و جنایات و مشکلات اقتصادی در حال فروپاشی است و بسیاری از مردم به سبب این مشکلات فقیر شدهاند.
آرتور از یک اختلال عصبی رنج میبرد و این اختلال باعث شده تا او در زمانهای نامناسب و بیجا بخندند. آرتور به خاطر همین موضوع به طور مرتب به یک مددکار خدمات اجتماعی مراجعه میکند و از او داروهایی را دریافت میکند. در مقطعی از داستان فیلم جوکر، آرتور پس از این که در کوچهای توسط گروهی از بچههای خیابانی مورد ضرب و شتم قرار گرفت، همکار او یعنی رندال اسلحهای را به منظور محافظت به او قرض داد. آرتور همچنین در مقطعی با همسایه آپارتمانی خود یعنی سوفی که مادری مجرد است دیدار کرد و او را به استندآپ کمدی خود دعوت کرد.
زمانی که آرتور در بیمارستانی مشغول اجرا و سرگرم کردن کودکان بود، اسلحهی او از جیبش خارج شد و به زمین افتاد. آرتور به خاطر این نقض آشکار از کار خود اخراج شد. رندال به دروغ گفت که آرتور خودش اسلحه را خریده است. پس از آن آرتور برای بازگشت به خانه به مترو رفت اما او در یک واگن خلوت توسط سه تاجر مست که متعلق به شرکت وین بودند، مورد آزار و ضرب و شتم قرار گرفت. او برای دفاع از خود به دو نفر از آنها شلیک کرد و نفر سوم را نیز در حین فرار مورد شلیک قرار داد. این قتلها به طور ناخواسته یک جنبش اعتراضآمیز علیه ثروتمندان گاتهام را آغاز کرد، و معترضان بر اساس آن قاتل ناشناس ماسکهای دلقک بر صورت خود گذاشتند. مدتی بعد آرتور متوجه شد که بودجههای مربوط به برنامه خدمات اجتماعی نیز کاهش یافته است و به این ترتیب او دیگر قادر به ملاقات با مددکار اجتماعی و دریافت داروهای خود نیست.
مدتی بعد سوفی در یکی از اجراهای استندآپ کمدی آرتور شرکت کرد، با این حال اجرای آرتور به خاطر خندههای غیر قابل کنترل او ضعیف بود و شوخیهای او به خوبی ارائه نشد. موری فرانکلین، مجری محبوب تاک شو در یکی از برنامههای خود با نشان دادن کلیپهایی از آرتور به تمسخر او پرداخت.
در ادامهی داستان فیلم جوکر، آرتور در مقطعی یک نامه را در خانهی خود پیدا کرد که از طرف مادرش پنی، به میلیاردر معروف و نامزد شهرداری یعنی توماس وین نوشته شده بود. در این نامه ادعا شده بود که آرتور فرزند نامشروع توماس است. مدتی بعد دو کارآگاه از پلیس شهر گاتهام برای مشارکت احتمالی آرتور در قتلهای قطار بررسیهایی انجات دادند. پس از آن پنی بیمار شد و در بیمارستان بستری شد. آرتور برای گرفتن جواب پاسخهایش به عمارت وین رفت و در آن جا با پسر توماس یعنی بروس ملاقات کرد. آرتور پس از یک درگیری با خدمتکار خانواده وین یعنی آلفرد پنیورث اقدام به فرار کرد.
طی یک رویداد عمومی، آرتور موفق به دیدار با توماس شد و موضوع نامه را برای او مطرح کرد. اما توماس به او اعلام کرد که پنی تنها یک مستخدم که از نظر وضعیت روانی نیز ناپایدار بوده است، و این که پنی مادر واقعی آرتور نیست. آرتور با انکار کردن این موضوع، به بیمارستان ایالتی آرکام رفت و پرونده مربوط به پنی را سرقت کرد. این پرونده نشان میداد که آرتور در کودکی رها شده و پنی او را به فرزندخواندگی قبول کرده است، و موضوع مهم دیگر این که پنی مادری سهلانگار بوده که اجازه داده دوستش از آرتور در زمان بچگی سوء استفاده فیزیکی کند و همین موضوع منجر به یک آسیب روانی در آرتور شده است. آرتور در آشفتگی این واقعیتها به بیمارستان پنی رفت و او را به قتل رساند. او سپس به خانه بازگشت و وارد آپارتمان سوفی شد اما سوفی که از حضور آرتور وحشتزده بود به او گفت که خانهاش را ترک کند. این موضوع نشان داد که تمام برخوردهای قبلی آرتور و سوفی تنها توهمات درون سر آرتور بوده است.
در ادامه داستان آرتور به دلیل محبوبیت غیرمنتظره ناشی از کلیپهایی که از او پخش شده بود، به عنوان مهمان به برنامه موری دعوت شد. زمانی که آرتور در حال آماده کردن لباسها و آرایش سر و صورت خود بود، همکاران سابق او یعنی گری و رندال به ملاقات او آمدند. در این مقطع آرتور رندال را به خاطر اتفاقات گذشته به قتل رساند اما گری را به دلیل رفتار خوبی که در گذشته داشت رها کرد. او در مسیر رفتن به استودیو توسط دو کارآگاه در قطاری که حامل تودهای از معترضان دلقک بود مورد تعقیب قرار گرفت. یکی از کارآگاهان به طور تصادفی یکی از معترضان را کشت که این موضوع باعث تحریک شدن شورش شد. آرتور نیز در آشوب ایجاد شده اقدام به فرار کرد.
آرتور قبل از اجرای زنده نمایش از موری درخواست کرد تا او را با عنوان «جوکر» معرفی کند، واژهای که موری قبلا برای تمسخر او استفاده کرده بود. آرتور ابتدا با استقبال گرمی روبرو شد اما کمی بعد شروع به گفتن جوکهای وحشتناکی کرد. او به کشتن مردان در قطار اعتراف کرد و درباره این که چگونه جامعه او را رها و تمسخر میکند، شعارهایی سر داد. آرتور قبل از این که دستگیر شود موری را کشت. شورشها در سراسر گاتهام گسترش پیدا کرد. یکی از شورشیان در کوچهای خانوادهی وین را گرفتار کرد و توماس و همسرش مارتا را به قتل رساند. گروهی از آشوبگران به وسیلهی یک ماشین آمبولانس با ماشین پلیس حامل آرتور تصادف کرده و او را آزاد کردند. او به عنوان یک قهرمان توسط جمعیت مورد ستایش قرار گرفت و با تشویق آنها شروع به رقصیدن کرد.
در پایان داستان فیلم جوکر، آرتور در بیمارستان ایالتی ارکام زندانی شد. وقتی او در حال خندندن به خودش بود، روانپزشکش از او خواست تا جوک را برای او هم تعریف کند؛ آرتور در جواب به او گفت که «تو نمیفهمی». در صحنهی بعدی او در سالن بیمارستان در حال تعقیب و گریز از پرستاران دیده شد، و ردپای خونین او میداد که آرتور پزشک خود را به قتل رسانده است.
بازیگران
- واکین فینیکس در نقش آرتور فلک/جوکر
- رابرت دنیرو در نقش موری فرانکلین
- زازی بیتز در نقش سوفی دوموند
- فرانسس کانروی در نقش پنی فلک
- برت کالن در نقش توماس وین
- مارک مارون در نقش جین یوفلند
- گلن فلشلر در نقش رندال
- لی گیل در نقش گری
- برایان کالن در نقش همکار آرتور
- بیل کمپ در نقش کارآگاه گریتی
- شی ویگام در نقش کارآگاه برک
- جاش پیس در نقش هویت وان
- دانته پریرا-اولسون در نقش بروس وین
- داگلاس هاج در نقش آلفرد پنیورث
- کری لوئیس پیوترلو در نقش مارتا وین
- برایان تایری هنری در نقش کارل
تولید
توسعه
واکین فینیکس بین سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵، نسبت به بازی کردن در نقش یک شرور کمیک بوکی مثل جوکر، در قالب یک فیلم با بودجهی پایین ابراز علاقه کرده بود. فینیکس پیش از این از بازیگری در دنیای سینمایی مارول امتناع کرده بود چرا که او ملزم به ایفای نقش شخصیتهایی چون هالک و دکتر استرنج بود و این موضوع با ایدهی او در تضاد بود.
از طرفی تاد فیلیپس نیز چندین بار پیشنهاد کارگردانی فیلمهای کمیک بوکی را دریافت کرده بود اما او این پیشنهاها را رد کرده بود و این نوع فیلمها را «پر زرق و برق» میدانست. او ایدهای متفاوت از ساخت یک فیلم کمیک بوکی از شخصیت جوکر را در ذهن داشت. فیلیپس ایدهی خود را با برادران وارنر در میان گذاشت. پیش از این فیلیپس به خاطر ساخت فیلمهای کمدی مثل خماری، مدرسه قدیمی و سفر جادهای شناخته میشد اما او با فیلم جدیدترش یعنی سگهای جنگ (۲۰۱۶) با وجود حفظ عناصر طنز وارد قلمرویی ناآرامتر شده بود. فیلیپس به این موضوع اشاره داشت که DC Films باید با تولید فیلمهای مستقل با بودجه پایین به رقابت با Marvel Studios بپردازد. بعد از اکران موفقیت آمیز فیلم واندر ومن (۲۰۱۷)، دیسی فیلمز نیز تصمیم گرفت دنیای سینمایی دیسی را کمرنگتر کند.
در اکتبر سال ۲۰۱۹ خبری مبنی بر ناراحتی جرد لتو برای از دست دادن نقش جوکر پخش شد. لتو پیش از این در فیلم نه چندان موفق جوخهی انتحار نقش جوکر را بازی کرده بود و از بابت ساخت فیلم مستقل جوکر با بازی واکین فینیکس ابراز ناراحتی کرد.
برادران وارنر در ابتدا لئوناردو دیکاپریو را برای نقش جوکر به فیلیپس پیشنهاد داده بودند اما فیلیپس اعلام کرده بود که تنها فرد مورد نظر او برای این نقش فینیکس است.
فیلمنامه
فیلیپس و سیلور فیلمنامه جوکر را در سال ۲۰۱۷ نوشتند و روند نوشتن آن حدود یک سال طول کشید. به گفته تهیهکنندهی فیلم یعنی اما تیلینگر کاسکوف، تایید این فیلمنامه از طرف برادران وارنر مدتی به طول انجامید که بخشی از این تاخیر به خاطر نگرانی در مورد محتوای آن بود. بر اساس گفته فیلیپس گرچه مضامین فیلمنامه ممکن است انعکاسی از جامعه مدرن باشد، اما قرار نبوده که این فیلم سیاسی باشد. در حالی که قبل از این جوکر در چندین فیلم ظاهر شده بود، اما فیلیپس فکر میکرد که امکان تولید یک داستان جدید از این شخصیت وجود دارد. وی به نیویورک تایمز گفت: «این تنها تعبیری دیگر است، همانند تعابیر افراد از مکبث».
فیلمنامه جوکر دارای الهاماتی از فیلمهای اسکورسیزی همانند راننده تاکسی، گاو خشمگین، سلطان کمدی، و همچنین الهاماتی از سهگانه خماری از فیلیپس است. سایر فیلمهایی که فیلیپس برای مطالعه شخصیت از آنها بهره گرفته است فیلمهای دههی ۱۹۷۰ مثل سرپیکو (۱۹۷۳) و دیوانه از قفس پرید (۱۹۷۵)، و فیلم صامت مردی که میخندد (۱۹۲۸) بوده است. فیلیپس اعلام کرده است که جوکر جدا از لحن، با فرم کارهای قبلی او مثل خماری تفاوتی ندارد.
به دلیل نمایش شخصیت جوکر به عنوان یک استند-آپ کمدیِ شکست خورده در این فیلم، فرض میشد که الهاماتی از از کمیک Batman: The Killing Joke گرفته شده باشد اما فیلیپس اعلام کرد که «هیچ چیز از کمیک بوکها را دنبال نکرده است». البته او بعدا روشن کرد که منظور از این جمله عدم الهام گرفتن از کمیک بوکها برای تولید این فیلم بوده است.
فیلیپس و سیلور، داستان اصلی و متداول جوکر در مورد افتادن این شخصیت در اسید و بدریخت شدن او را داستانی غیرواقعی میدانستند. به این ترتیب آنها با استفاده از عناصری از این شخصیت یک داستان ابتکاری را نوشتند که تا حد ممکن قابل باور باشد. در واقع عدم ارتباط داستان فیلم جوکر به داستان اصلی کمیکها باعث شد تا فیلیپس و سیلور آزادانهتر و خلاقانهتر فیلمنامه را بنویسند. با این حال آنها سعی کردهاند تا وضعیت «چند گزینهای» از گذشتهی جوکر را حفظ کنند که این موضوع ناشی از بیماری و هذیانهای او بود و در واقع ممکن است تمام این خط داستانی یک هذیان در ذهن او باشد. خود فیلیپس هم تفسیر از این فیلم را باز اعلام کرده است.