ویکی ویچر

بر پایه سیستم حالت روشن حالت تاریک

Hearts of Stone

اشتراک‌گذاری

قلب‌های سنگی

Hearts of Stone

Hearts of Stone - ویچر

توسعه‌دهنده

CD Projekt RED

ناشر

CD Projekt

کارگردان

کونراد توماسکوویچ

نویسنده

مارچین بلاکا

موتور

REDengine 3

پلتفرم‌ها

  • مایکروسافت ویندوز
  • پلی‌استیشن 4
  • ایکس‌باکس وان

تاریخ انتشار

۱۳ اکتبر ۲۰۱۵

سبک

تک-نفره

درجه سنی

بزرگسال

Hearts of Stone اولین بسته گسترش‌دهنده برای بازی The Witcher 3: Wild Hunt است. داستان Hearts of Stone پیرامون تماس گرالت ریویا با یک مرد مرموز به نام گانتر اودیم، و ارتباط‌های این فرد با یک اشراف‌زاده‌ی نفرین شده به نام اولگیرد ون اورک است.

Hearts of Stone در تاریخ ۱۳ اکتبر ۲۰۱۵ برای پلتفرم‌های ویندوز، پلی‌استیشن 4 و ایکس‌باکس وان در دسترس قرار گرفت. این بسته با نقدهای مثبت منتقدان روبرو شد و از دو سایت آی‌جی‌ان و گیم‌اسپات نمره‌ی ۹ از ۱۰ را دریافت کرد.

داستان Hearts of Stone

داستان Hearts of Stone با دریافت قراردادی از یک اشراف‌زاده به نام اوگیرد ون اورک آغاز می‌شود. قراردادی که بر اساس آن گرالت باید یک هیولای وزغ در فاضلاب اوکسنفورت را از بین ببرد. گرالت در طول این ماموریت با یک طبیب و آشنای قدیمی به نام شانی روبرو می‌شود. زمانی که گرالت موفق به کشتن هیولای وزغ شد پی برد که این هیولا در واقع شاهزاده اوفیری بوده است که نفرین شده است. با روشن شدن این موضوع نگهبانان به خاطر قتل این شاهزاده اقدام به دستگیری گرالت کردند تا او را اعدام کنند.

گرالت در انتظار اعدامش در مسیر اوفیر بود که مردی مرموز به نام گانتر اودیم به او نزدیک شد. اودیم به گرالت کمک کرد تا فرار کند اما در عوض از گرالت خواست تا به بدهی او به ون اورک، همان فردی که به گرالت ماموریت کشتن وزغ (شاهزاده اوفیری) را داده بود، رسیدگی کند. اودیم به گرالت گفت که بر اساس قراردادش با ون اورک، او باید سه خواسته‌ی ون اورک را محقق کند.

گرالت با ون اورک روبرو شد و پی برد که او به بهای از دست دادن احساساتش قدرت جاودانگی پیدا کرده است، و این موضوع به او یک «قلب سنگی» داده است. ون اورک به نفرین کردن شاهزاده اوفیری اعتراف کرد و دلیلش هم این بود که اوفری قصد داشته با معشوقه‌ی او یعنی آیریس ازدواج کند. او سه خواسته‌ی خود را به گرالت گفت: اول این که یک شب برادرش ولودیمیر را سرگرم کند، دوم این که با تصاحب خانه ماکسیمیلیان بورسودی (یک شی) از خانواده بورسودی انتقام بگیرد، و در آخر یک رز بنفش را به دست آورد تا او آن را به آیریس بدهد. پس از این دیدار گرالت با اودیم ملاقات کرد و اودیم به او گفت که برآورده کردن این خواسته‌ها ناممکن است چرا که خانه‌ی ماکسیمیلیان بورسودی در یک مخزن بسیار امن قرار دارد، و دیگر این که ولودیمیر و آیریس سال‌ها است که مرده‌اند. با این حال اودیم قبول کرد که به گرالت کمک کند.

با کمک اودیم، گرالت موفق شد روح ولودیمیر را برای یک شب به بدنش بازگرداند تا او بتواند در یک مهمانی شرکت کند. پس از انجام کار، اودیم ولودیمیر را تبعید کرد که نشان می‌داد او از جادویی قدرتمند بهره می‌برد. سپس گرالت در یک ماموریت سرقت شرکت کرد تا خانه ماکسیمیلیان بورسودی را به دست آورد. او پی برد که داخل این شی یک وصیتنامه است که تمام ثروت بورسودی را به خیریه اهدا کرده است. پس از آن گرالت برای به دست آوردن رز آیریس از دو به کمک دو موجود شیطانی که در ظاهر یک گربه و یک سگ بودند وارد قلمرویی فرا طبیعی شد که در آنجا شاهد گذشته‌ی آیریس و ون اورک، و مرگ ناراحت‌کننده آیریس بود. در این مقطع از داستان Hearts of Stone بازیکن قادر است رز را از روح آیریس بگیرد و او را از «بست بودن» به این دنیا آزاد کند، یا این که آن رز را پیش او باقی بگذارد. در هر صورت گرالت آخرین خواسته ون اورک را محقق خواهد کرد به ملاقات او خواهد رفت.

گرالت در طول مسیر خود پی برد که اودیم در حقیقت یک موجود شیطانی باستانی و پلید است که افراد را به سمت معامله کردن برای محقق کردن آرزوهایشان و به منظور گرفتن روح آن‌ها جذب می‌کند، اما این افراد از عوارض جانبی این معامله‌ها بی‌خبر هستند. زمانی که گرالت با ون اورک دیدار کرد، سه خواسته‌ی او برآورده شده بود و به همین سبب اودیم برای گرفتن روح او آمد.

پایان داستان Hearts of Stone

در پایان داستان Hearts of Stone، گرالت این اختیار را دارد که به اودیم اجازه دهد روح ون اوروک را بگیرد، یا این که برای نجات دادن او مداخله کند. اگر گرالت کاری انجام ندهد، اودیم اقدام به کشتن ون اورک خواهد کرد، روح او را خواهد گرفت، و گرالت را با یک آرزو پاداش خواهد داد. اگر گرالت مداخله کند، او با ریسک از دست دادن روح خود به چالش کشیده خواهد شد. در صورتی که گرالت موفق به حل معمای اودیم شود، اودیم مجبور به رها کردن هر دوی گرالت و ون اورک خواهد شد. به این ترتیب ون اورک دوباره فانی می‌شود و احساسات خود را به دست می‌آورد و بلافاصله برای اقدامات و اشتباهات گذشته‌ای پشیمان می‌شود. او شمشیر خانوادگی خود را به گرالت خواهد داد و یک زندگی آزاد از دست اودیم را شروع خواهد کرد.

منابع

صفحات دیگر