بر پایه سیستم حالت روشن حالت تاریک

امپراتوری شرقی

اشتراک‌گذاری

امپراتوری شرقی

Eastern Empire

امپراتوری شرقی - وقتی به عنوان یک اسلایم تناسخ یافتم

روماجی

رودرا نام اول ناسکا

حاکم

رودرا نام اول ناسکا

اعضای مهم

ولگریند
گادرا (قبلا)

موقعیت

شرق جنگل جورا
شمال دامنه میلیم

شهرها

پایتخت امپراتوری ناسکا

ساکنان

انسان‌ها

جمعیت

+۸۰۰ میلیون

اولین نمایش

جلد ۱۲ (لایت ناول)

امپراتوری شرقی (Eastern Empire) به نام رسمی امپراتوری متحد شرقی ناسکا نامریوم اولمریا، یک ملت نظامی بزرگ است که به عنوان قدرتمندترین کشور در جهان شناخته می‌شود.

پیش‌زمینه

گفته شده است که تاریخ این امپراتوری باستانی است و پایه‌های آن توسط ملتی در دو هزار سال پیش گذاشته شده است. پادشاهی کوچک و دیرینه ناسکا به تدریج ملت‌های بزرگ پادشاهی جادویی نامریوم و اتحادیه شرقی اولمریا را جذب کرد و به دین ترتیب امپراتوری امروزی به وجود آمد.

قدرت نظامی بالای این کشور ستون فقرات آن است. در طول دو هزار سال گذشته، این کشور تحت فرمانروایی امپراتور «رودرا نام اول نسکا»، یک امپراتوری فوق‌العاده قدرتمند بوده است و هر گونه نشانه‌ای از شورش توسط ملت‌های جذب شده را از بین برده است. این موضوع همانند یک هژمونی عمل می‌کند و بر دولت‌های زیردست تسلط دارد.

امپراتور به عنوان فردی مطلق‌گرا توصیف شده است که در یک خاندان اصیل از اربابان متولد شد که همه نام رودرا را یدک می‌کشند.

اعتقاد بر این است که تنها دلیلی که این امپراتوری هنوز به جنگل جورا حمله نکرده است این است که آن‌ها در حال آماده‌سازی هستند. چند قرن پیش، آن‌ها سعی کردند ولدورا را تحت سلطه خود درآورند، اما این اژدهای آن‌ها را قبل از این که حتی بتوانند ابراز پشیمانی کنند نابود کرد. در آن روز حدود صد هزار نفر جان خود را از دست دادند و این شهر که به عنوان دروازه حمله به جنگل جورا تقویت شده بود، از بین رفت. دردناکی این شکست صدها سال با آن‌ها همراه بود.

سیاست و مرام

در امپراتوری شرقی، بخش سیاسی و بخش نظامی به عنوان دست چپ و راست امپراتور عمل می‌کنند. او هم دارای تسلط سیاسی و هم فرماندهی نظامی است و از اقتدار مطلق برخوردار است.

این اقتدار در مورد ملت‌هایی که به امپراتوری ضمیمه شده‌اند نیز صادق است. تمام سرزمین‌های ادعا شده توسط این امپراتوری در مالکیت آن قرار داد و از همین رو نیروهای دفاعی در آنجا مستقر شده‌اند، که این نیروها به عنوان هدیه‌ای سخاوتمندانه از امپراتور در نظر گرفته می‌شوند. اگر یکی از ملت‌های تابع شرایط را نپذیرد و شورشی به راه اندازد، با پاکسازی روبرو خواهد شد. امپراتوری طوری عمل می‌کند که حتی فکر شورش نیز از بین ببرد و ریشه‌های ایجاد شورش قطع شود.

به این شکل، امپراتوری قادر شده است تا نظم را حفظ کند. از یک سو ترس از استبداد، و از سوی دیگر، تامین معیشت رعیت‌های وفادار باعث شده تا یک سیاست هویج و چماق صورت گیرد. از طریق همین شیوه، امپراتوری با کنترل کامل استبدادی خود توانسته صلح و رفاه را حفظ کند. این سیاست در از بین بردن کامل هر گونه شورش در استان‌ها نیز موثر بوده است.

صفحات دیگر