مانکی دی. لوفی
Monkey D. Luffy
وابسته به
پیشه
کاپیتان
رهبر ناوگان بزرگ
رهبر مشترک اتحاد
زندانی زندان بزرگ (قبلا)
راهزن (قبلا)
خاستگاه
سکونت
کوه کولوبو (قبلا)
روسیوکاینا (قبلا، موقتی)
لقب
سن
۱۷ (چپتر ۱ تا ۵۹۷)
۱۹ (بعد از تایماسکیپ)
تولد
جایزه
میوه شیطانی
نوع میوه
صداپیشه
مانکی دی. لوفی (Monkey D. Luffy) که همچنین با نام لوفی کلاه حصیری شناخته میشود، شخصیت اصلی و قهرمان مانگا و انیمهی وان پیس است.
او بنیانگذار و کاپیتان مشهور و قدرتمند دزدان دریایی کلاه حصیری است و همچنین قدرتمندرین مبارز این گروه محسوب میشود. رویای بزرگ او تبدیل شدن به پادشاه دزدان دریایی به واسطهی یافتن گنج افسانهای وان پیس است، گنجی که از گول دی. راجر، پادشاه پیشین دزدان دریایی به جا مانده است. او باور دارد که پادشاه دزد دریایی آزادترین فرد در دنیا است.
او پسر رهبر انقلابی یعنی مانکی دی. دراگون، نوهی یک مارین قهرمان یعنی مانکی دی. گارپ، برادر قسم خوردهی پرتگاس دی. اس و برادر یک ارتشی انقلابی به نام سابو، و همین طور فرزندخواندهی کورلی دادان است. خانواده او دارای ارادهی دی. هستند. لوفی سن هفت سالگی به طور تصادفی گومو گومو نو می را خورد و بدنش لاستیکی شد.
لوفی با مشکلاتی که برای دولت جهانی ایجاد کرد و همینطور چالشهایی که در برابر شیچیبوکای، مارین، و یونکو داشت به شهرتی جهانی رسید و در اکثر این تقابلها به پیروزی رسید. او به خاطر رویدادهایی چون انیس لابی، حمله به یک اشرافی جهانی در مجمع الجزایر سابودی، نفوذ و فرار از ایمپل داون (و ایجاد یک شورش بزرگ به طور غیرمستقیم)، و پیوستن به نبرد مارینفورد، به عنوان فردی «بیپروا» و در مواردی «دیوانه» شناخته شده است. از این رو او نه به خاطر حمله به سه قدرت برتر دولتی، بلکه به خاطر زنده ماندن از رویارویی با مهرههای کلیدی هر یک از آنها مشهور است. زمانی که لوفی به یک اشراف جهانی مشت زد کاملا از تمام عواقب کارش و میراث آن نجیبزاده مطلع بود. این اتفاق باعث شد تا لوفی را «عنصر خطرناک آینده» خطاب کنند. بعد از حملهی او به سرزمین توتو و اقداماتش علیه یکی از چهار امپراتور یعنی بیگ مام، توسط خبرگزاریهای جهانی به عنوان پنجمین امپراتور در نظر گرفته شد.
لوفی یکی از یازده دزد دریایی بود که به طور همزمان به رد لاین رسیدند، افرادی که همه دارای جایزهای بیش از ۱۰۰ میلیون بلی بودند و در مجموع با عنوان «بدترین نسل» شناخته میشدند. تمام اقدامات مذکور به اضافهی موارد دیگر باعث شد تا جایزهی شکار او به رقم ۱٬۵۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ بلی برسد. پس از حمله به اونیگاشیما و شکست دادن کایدو، دیگر عضو چهار امپراتور، جایزه او به ۳٬۰۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ بلی افزایش یافت.
قدرتها و تواناییها
لوفی به عنوان کاپیتان دزدان دریایی کلاه حصیری بر اعضای گروهش اقتدار دارد، گروهی که هر یک از اعضای آن بسیار قدرتمند و بدنام هستند. با وجود شخصیت بیپروای لوفی، اما تمام اعضای گروه به او اعتماد کامل دارند.
او همچنین یکی از دوازده دزد دریایی است شناخته شده با نام «بدترین نسل» است، گروهی از افراد که به خاطر اقدامات جسورانه و بزرگی که علیه دولت جهانی انجام دادهاند مشهور شدهاند و همه در زمان رسیدن به جزایر سابودی دارای جایزه شکار بیش از ۱۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ بلی بودند. لوفی همچنین مدعی ناوگان بزرگ کلاه حصیری است که از هشت گروه قدرتمند دنیای جدید تشکیل شده و در مجموع شامل ۵۶۰۰ نفر است که همهی آنها قسم خوردهاند تا در شرایط نیاز تحت فرمان او خدمت کنند.
لوفی به عنوان یکی از چهار امپراتور در سن ۱۹ سالگی، به یکی از قدرتمندترین دزدان دریایی جهان تبدیل شد.
تواناییهای فیزیکی
قدرت
با وجود ساختار بدنی کوچکی که لوفی نسبت به سایر مبارزان جهان دارد اما او توانایی فیزیکی خود به طور قابل توجهی پرورش داده است. پدربزرگ او یعنی گارپ از کودکی تمرینات سخت و طاقتفرسایی را به او داده و او را در سنین پایین در مناطق نسبتا خطرناکی رها کرده تا خودش رشد کند و قوی شود.
لوفی برای افزایش نیروی فیزیکی از گیرهای میوهی شیطانی خود استفاده میکند و به همین واسطه تاکنون از پس دشمنان قدرتمندی چون بلونو، راب لوچی، و دوفلامینگو برآمده است.
لوفی دارای سرعت، چابکی و عکسالعمل شگرفی است. او هنگام مبارزه با دراکیول میهاوک در نبرد مارینفورد قادر به جاخالی دادن از ضربههای این شمشیرزن بزرگ جهان بود. بعد از دو سال تمرین او حتی در حالت گیر سوم نیز قادر به جاخالی دادن از حملات شد. لوفی در برابر شارلوت کاتاکوری با وجود تعداد زیاد حملاتی که این فرماندهی شیرینی داشت اما قابلیت خود در گریز از حملات را به خوبی نشان داد.
لوفی همچنین قادر است از لحاظ روانی قدرت فیزیکی خود را بالا ببرد و این موضوع را هنگام رویارویی با جانگو و دزدان دریایی گربه سیاه نشان داده است. همچنین او در زمان نبرد علیه فاکسی نیز با مبدل شدن به یک افرو قدرتهای مبارزهای خود را افزایش داد.
پایداری
لوفی قادر است ضربات فیزیکی بسیار زیادی را دریافت کند و بدون از دست دادن هشیاری خود به نبرد ادامه دهد. او در مقطعی از دوران کودکی خود توسط پورشمی به شدت مورد شکنجه قرار گرفت تا رازی را افشا کند اما لوفی در برابر اقدامات او مقاومت کرد. او در زمان حضورش در آلاباستا توسط کروکودیل سمی شد اما قادر بود تا زمان شکست این شیچیبوکای هوشیار بماند. لوفی در یکی از نبردهای قابل توجه در مقابل شارلوت کاتاکوری بیش از ۹ ساعت ضرباتی را دریافت کرد اما او روی پای خود ایستاد تا کاتاکوری سقوط کند. با این حال میزان پایداری لوفی بینهایت نیست و او در تقابل با کایدو با یک ضربهی گرز او از حال رفت.
لوفی بعد از زنده ماندن از سم ماجلان، نوعی مصونیت نسبت به اکثر سموم را در خود توسعه داد و به همین سبب بدنش در مقابل گازهای سمی سزار کلاون مقاوم بود. با این حال او بعدها بعد از خوردن پوست یک سنگماهی زرهپوش قربانی سم آن شد؛ به طور کلی هر فرد با خوردن پوست این ماهی خواهد مرد اما مقاومت لوفی باعث شد تا او به حالت کما برود.
تحمل
لوفی از تحمل خارقالعادهای بهره میبرد که این موضوع از پایداری و ارادهی او نشات میگیرد. لوفی این سرسختی و تحمل را به تدریج از دوران کودکی خود و زمانی که به دنبال اس از مسیر خطرناک کوه کولوبو تا ترمینال گری عبور میکرد، به دست آورده است. از قابل توجهترین نقاط زندگی او از لحاظ تحمل میتوان به بعد از نبرد با ماجلان و تحمل او در برابر سم مرگباری که وارد بدنش شده بود اشاره کرد؛ او نه برای زنده ماندن جنگید بلکه تنها در عرض ۲۰ ساعت با کمک هورمونهای کششی ایوانکو و ارادهی خودش دوباره هشیاری خود را به به دست آورد. او پس از آن با کمترین زمان استراحت به مارینفورد رفت و برای نجات جان اس درگیر جنگ بزرگی شد.
در انیس لابی نیز لوفی نمایش دیگری از تحمل خود را به همه نشان داد. او با وجود این که توسط راب لوچی مجروح شده بود و چندین بار به طور مکرر از گیر دوم و گیر سوم استفاده کرده بود و محدودیتهای خود را پشت سر گذاشته بود، اما قادر به ایستادگی در مبارزه بود تا لوچی را شکست دهد.
ارادهی عظیم لوفی در تریلر بارک نیز دیده شد. او در این زمان قادر بود ۱۰۰ سایه را بدون مشکلی در بدن خود جای دهد در حالی که یک فرد عادی تنها قادر است دو یا سه تا از آنها را داشته باشد.
میوه شیطانی
لوفی در سن ۷ سالگی به طور ناخواسته میوه شیطانی گومو گومو را خورده است. این میوه شیطانی یک ویژگی لاستیکی به بدن او داده است که او را قادر میکند هر قسمت از بدنش را به هر سمتی کش دهد و دوباره به حالت قبل برگراند.
در ابتدا لوفی قادر به کنترل کش دادن اجزای بدن خود نبود اما بعد از ده سال تمرین در جزیره داون قادر به کنترل آن شد. این میوه برای دسترسی به مکانهای دور نیز مفید است چرا که او با کشش دست خود قادر است جایی از یک مکان دور را بگیرد و با رها کردن بدن خود به آن مکان هدایت شود.
از لحاظ هجومی او قادر است مشتها، لگدها، و ضربات سر خود را در فواصل بلند و با سرعت بالا رها کند، و با پیج دادن به هر یک از بخشهای بدن خود حتی قدرت ضربه را افزایش دهد. از لحاظ تدافعی نیز لوفی با ضرباتی که قابل برش نیستند صدمه نمیبیند، از این رو لوفی در برابر مشتها (بدون آغشته شدن به هاکی بوسوشوکو) و اغلب گلولهها مقاوم است. همچنین او با سقوط از ارتفاعات بلند هیچ مشکلی ندارد. او قادر است بدن خود را باد کند و اجسام پرتاب شده به سمتش را نیز دفع کند.
در طول آرک کشور وانو مشخص شد که این میوه در واقع یک میوه شیطانی افسانهای از نوع زوئن است که با نام هیتو هیتو نو می، مدل: نیکا شناخته میشود. این میوه به کاربر اجازه میدهد تا به تجسم نیکا، خدای خورشید همیشه بازیگوش تبدیل شود که برای رهایی بردگان و نشاندن لبخند بر لبان مردم شناخته شده است. به گفته پنج ارشد، نیکا به دلیل لبخندی که میتواند بر چهره دیگران بیاورد با نام «جنگجوی رهاییبخش» شناخته میشود و این که «در تمام دنیا قدرتی مضحک تر از این وجود ندارد».
در کشور وانو پس از «مرگ» ظاهری و سومین باخت لوفی در برابر کایدو، میوه شیطانی او بیدار شد و به او قدرتهای فوق العادهای داد که حتی دولت جهانی به شدت از آن میترسد. از جمله تواناییهای شگفت انگیز، تقویت بدن لاستیکی او و اعطای آزادی بیشتر به او است. علاوه بر این، لوفی دارای پیشرفتهای رایج مرتبط به میوههای زوئن مثل قدرت، سرعت، و نرخ بهبودی سریعتر است. او همچنین توانایی اعطای خواص لاستیکی خود به محیط اطرافش را نشان داده است.
لوفی در طول ماجراجوییهای خود روشهای مختلف مبارزه را به واسطهی قدرت میوه شیطانی خود کشف کرده است که تحت عنوان دنده یا گیر شناخته میشوند.
گیر ۲: گیر دوم اولین بار در انیس لابی دیده شد. در این حالت لوفی سرعت جریان خون خود را افزایش میدهد و به لطف ماهیت لاستیکیاش میتواند فشار بیشتری را تحمل کند. گیر دوم قابلیتهای فیزیکی لوفی را تا حد زیادی افزایش میدهد و به او اجازه میدهد به راحتی از سرعت حرکت کاربران سورو پیشی بگیرد.
گیر ۳: گیر سوم اولین بار در انیس لابی دیده شد. لوفی با دمیدن مقدار زیادی هوا در انگشت شست خود میتواند استخوانهای قسمت خاصی از بدنش را باد کند و آن را به اندامی غول پیکر تبدیل کند. این قسمتهای متورم میتوانند در مقیاس عظیم آسیب وارد کنند و به راحتی درهای فولادی و ساختمانهای بزرگ را تخریب کنند. و قدرت گیر سوم زمانی بزرگتر شد که لوفی در طول آرک کشور وانو یاد گرفت که چطور آن را با هاکی ترکیب کند.
گیر ۴: گیر چهارم در طول آموزش دو ساله لوفی در روسوکاینا فرا گرفته شد و اولین بار در درسروزا دیده شد. لوفی با دمیدن به بازوی خود، ماهیچههای کل بدن خود را باد میکند و آن را با هاکی بوسوشوکو میپوشاند. او میتواند سه حالت به خود بگیرد؛ فرم اول، باندمن نام دارد که تبدیل کردن خود به یک توپ لاستیکی است و باعث میشود که همیشه در حال پرش باشد. او با جمع کردن دستها و پاهایش میتواند ضرباتی با قدرت ویرانگر را وارد کند. فرم دوم تانکمن است که لوفی را بسیار بزرگتر میکند و تواناییهای دفاعی او را افزایش میدهد و به او اجازه میدهد از بدن خود به عنوان سلاحی برای پس زدن حملات حریف استفاده کند. فرم سوم اسنیکمن است که در این حالت او لاغرتر است و بر حملات تمرکز دارد. فرم سوم فاقد قابلیتهای دفاعی دو فرم دیگر است و به لوفی افزایش فوقالعادهای در سرعت حمله میدهد.
گیر ۵ (بیداری): گیر پنجم در اوج یورش به اونیگاشیما ایجاد شد. در نتیجهی این رویداد لوفی میوه شیطانی خود را برای اولین بار پس از قرن تهی بیدار کرد. پس از بیدار شدن، لوفی آزادی بیشتری به دست آورد و بسیاری از تواناییهای جدید مانند توانایی دستکاری آزادانه شکل و اندازه بدنش را نشان داد. او در این حالت به جای تمرکز بر روی سخت کردن بدنش با هاکی بوسوشوکو، یک سبک مبارزاتی کارتونیتر را دنبال میکند و همچنین میتواند به محیط اطراف خود خواصی مشابه لاستیک بدهد.
هاکی
لوفی از افراد بسیار معدودی است که قادر به استفاده از هر سه فرم هاکی است.
هاکی هائوشوکو
لوفی از هاکی هائوشوکو که نوعی هاکی نادر است بهرهمند است. او چندین مرتبه از این هاکی به طور ناخواسته استفاده کرده است، از جمله در نبرد مارینفورد و زمانی که ایس در حال اعدام بود.
بعدها سیلورز ریلی در جزیره روسوکاینا نحوهی استفاده از این نیرو را به او آموخت و بعد از دورهی دو سالهی تایماسکیپ او با ارادهی خودش قادر به استفاده از این هاکی شد.
هاکی کنبونشوکو
لوفی در دوره تایم اسکیپ نحوهی استفاده از هاکی کنبونشوکو را فرا گرفت. این هاکی او را قادر میکند تا حضور افراد را حس کند و عکسالعملش در جاخالی دادن از حملاتی چون گلولهها به طور قابل ملاحظهای افزایش دهد.
هاکی بوسوشوکو
لوفی نحوهی استفاده از هاکی بوسوشوکو را نیز در دورهی دوساله تایماسکیپ آموخت. او به طور منظم از این هاکی به منظور افزایش قدرت دفاعی و هجومی خود در نبردهای دنیای جدید استفاده کرد. لوفی به واسطهی این هاکی قادر است به کاربرانی که از میوه شیطانی لوگیا یا موارد مشابه به آن استفاده میکنند ضربه بزند. حالت گیر چهارم او به طور قابل توجهی از هاک یبوسوشوکو استفاده میکند و این موضوع به این خاطر است که محدودیت زمانی این حالت پوشش داده شود.
تاریخچه
تولد و کودکی
لوفی در روستای فوشا و به عنوان فرزند مانکی دی. دراگون و زنی ناشناس متولد شد. پدرش او را تحت مراقبت پدربزرگش یعنی مانکی دی. گارپ قرار داد، کسی که کارهای خطرناک زیادی را برای تقویت کردن لوفی انجام داد، مثل پرتاب کردن او به یک دره عمیق، تنها گذاشتن او در طبیعت و بستن او به بادکنک.
شنکس و کلاه حصیری
وقتی لوفی ۶ ساله بود، شنکس و دزدان دریایی مو قرمز در روستای فوشا مستقر شدند. در زمانی که آنها در روستا بودند، تکتیانداز این گروه یعنی یاسوپ چندین بار به لوفی گفته بود که پسری هم سن و سال او دارد که نامش اوسوپ است. لوفی خیلی دوست داشت که به دزدان دریایی مو قرمز بپیوندد، و پس از نزدیک که آنها در این روستا بودند، او برای این که ثابت کند فردی قوی است یک چاقو را در زیر چشم چپ خود فرو کرد.
در مقطعی که مو قرمزها به بار روستا رفته بودند، لوفی میوهی گومو گومو را که یک صندوقچه بود پیدا کرد و آن را به عنوان یک وعده غذایی خورد، بدون آن که بداند چه چیزی است. در همین زمان هیوگوما، یک راهزن کوهستانی هیگوما به همراه گروهش وارد بار شدند. متصدی بار ماکینو به آنها اطلاع داد که دزدان دریایی موهای قرمز تمام نوشیدنیهای موجود را مصرف کردهاند و هنگامی که شنکس آخرین بطری را به او پیشنهاد کرد، هیگوما آن را به سر شنکس کوبید. شنکس واکنش خاصی نشان نداد و هیگوما قبل از ترک کردن آنجا بیشتر او را سرزنش کرد. لوفی از این که شنکس تلافی نکرده بود عصبانی بود و وقتی که خواست آنجا را ترک کند، شنکس بازوی لوفی را گرفت و باعث کش آمدن آن شد. دزدان دریایی مو قرمز از کش آمدن دست لوفی شوکه شدند و پی بردند که لوفی میوه شیطانی را که خورده است خورده است. آنها به لوفی گفتند که به خاطر خوردن این میوه او دیگر تا پایان عمر قادر به شنا کردن نخواهد بود.
دزدان دریایی مو قرمز مدتی بعد به دریا زدند و لوفی نیز از بدنه لاستیکی جدید خود لذت میبرد. در روزی دیگر که لوفی در بار نشسته بود، گروه هیگوما دوباره بازگشت. لوفی با آنها درگیر شد و آنها به سرعت بر او غلبه کردند. قبل از این که هیگوما بتواند لوفی را بکشد، دزدان دریایی مو قرمز وارد شدند و مردان هیگوما به راحتی شکست خوردند. با این حال، هیگوما یک بمب دودی را پرتاب کرد و با لوفی به دریا گریخت. در دریا، هیگوما لوفی را به درون آب انداخت و یک پادشاه دریایی معروف به «ارباب ساحل» قبل از این که برای خوردن لوفی اقدام کند هیگوما را خورد. با این حال، شنکس به موقع وارد عمل شد و لوفی را از دست این پادشاه دریا نجات داد. با این حال این اقدام شنکس به بهای از دست دادن دست چپش تمام شد که لوفی از این اتفاق بسیار ناراحت شد.
بعدها، دزدان دریایی مو قرمز آماده شدند تا برای همیشه روستای فوشا را ترک کنند و لوفی نیز تصمیم گرفته بود که خودش به تنهایی به دریا برود. شنکس به خاطر ضعیف بودن لوفی طعنهای به او زد و در جواب گفت که روزی تبدیل به پادشاه دزدان دریایی میشود و خدمهای قویتر از شنکس را تشکیل میدهد. سپس شنکس کلاه حصیری خود را به لوفی داد و به او گفت که وقتی یک دزد دریایی بزرگ شد آن را برگرداند.
خانواده جدید لوفی: راهزنان و برادران
پس از رفتن دزدان دریایی مو قرمز، گارپ لوفی را به کوه کلوبو برد و او را تحت مراقبت یک راهزن کوهستانی به نام کرلی دادان و خانواده دادان قرار داد. او همچنین لوفی را به پورتگاس دی. ایس معرفی کرد، اگرچه ایس نسبت به لوفی رفتار سردی داشت. هر روز ایس از مخفیگاه خانواده دادان دور میشد و لوفی سعی میکرد تا او را تعقیب کند. ایس برای متوقف کردن لوفی موانعی را در مسیر او قرار میداد، اما لوفی همچنان دنبال کردن او را ادامه می داد.
سرانجام، لوفی به گری ترمینال رسید، جایی که ایس به همراه پسر دیگری به نام سابو در حال شماردن پول بودند. هنگامی که لوفی به سمت آنها رفت، ایس و سابو او را گرفتند و در مورد کشتن او صحبت کردند تا رازشان را حفظ کنند. در همین حین پورچمی از دزدان دریایی بلوجم در حال قدم زدن در جنگل بود. در حالی که ایس و سابو از او پنهان شدند اما لوفی توسط او دستگیر شد. پورچمی لوفی را به پایگاه خود برد و از او در مورد پولی که ایس و سابو از خدمهاش دزدیده بودند بازجویی کرد. لوفی از پاسخ دادن به او امتناع کرد، حتی زمانی که پورچیمی تا سر حد مرگ او را کتک زد. ایس و سابو سپس به پایگاه آمدند و با ضرب و شتم پورچمی لوفی را آزاد کردند.
لوفی، آس، و سابو به خاطر به اشتراک گذاشتن به "برادران قسم خورده".
پس از این حادثه، لوفی، ایس و سابو با هم دوست شدند و با هم به ماجراجوییهای زیادی پرداختند و در سراسر پادشاهی گوا شناخته شدند. یک روز آنها به رستورانی در گوا رفتند و بدون پرداخت پول آنجا را ترک کردند. در حین فرار مردی سابو را صدا زد، اما سابو به او پاسخی نداد. پس از فرار از شهر، لوفی و ایس، سابو را مجبور کردند تا در مورد آن مرد بگوید. سابو اعتراف کرد که آن مرد پدرش و از اعضای اشرافی گوا بوده است. سابو به دلیل مشغله کاری خانوادهاش فرار کرده بود. لوفی، ایس و سابو سپس رویاهای خود را با هم به اشتراک گذاشتند و تصمیم گرفتند تا در سن ۱۷ سالگی به عنوان دزد دریایی به دریا بروند. از آن پس آنها خود را برادران قسم خورده یکدیگر اعلام کردند و پیوندشان محکمتر شد.
این سه برادر به ماجراجویی و تقویت تواناییهای خود ادامه دادند و لوفی در تلاش بود تا از تونایی میوه شیطانی خود به درستی استفاده کند. با این حال، در مقطعی پدر سابو از دزدان دریایی بلوجم خواست تا لوفی و ایس را دستگیر کنند تا سابو مجبور به بازگشتن به خانوادهاش شود. سابو با این شرط که دزدان دریایی بلوجم به لوفی و ایس آسیبی نرسانند، موافقت کرد تا به خانه بازگردد. بعد از رفتن سابو، بلوجم لوفی و ایس را به کار گرفتند تا جعبههای اطراف گری ترمینال را جابجا کنند. چند روز بعد، بلوجم به این دو برادر گفت که در آن شب به او کمک کنند تا گری ترمینال را بسوزاند. لوفی و ایس نپذیرفتند و بلوجم در مورد مکان گنج ربودهشده از آنها پرسید. آنها چیزی نگفتند و از این رو به تیری در گری ترمینال بسته شدند. با فرا رسیدن شب، دزدان دریایی بلوجم گری ترمینال را به آتش کشیدند و ایس موفق شد تا خودش و لوفی را آزاد کند. دزدان دریایی بلوجم سپس این دو را وادار کردند تا مکان گنجشان را بگویند، اما ایس با آزاد کردن هاکی هائوشوکوی خود بیشتر آنها را زمینگیر کرد، و کمی بعد خانواده دادان برای کمک رسیدند. لوفی به همراه خانواده دادان از گری ترمینال گریخت، در حالی که ایس و کرلی دادان برای مبارزه با بلوجام ماندند.
روز بعد، ایس و دادان که به شدت مجروح شده بودند به کوه کلوبو بازگشتند. با این حال، دوگرا، یکی اعضای خانواده دادان بعدا به لوفی و ایس اطلاع داد که سابو در حالی که به دریا میرفته توسط یک اشراف جهانی کشته شده است. این خبر آنها را ویران کرد و لوفی به ساحل رفت و تمام شب را گریه کرد و ایس نیز صبح روز بعد نزد او رفت. لوفی به ایس قول داد که هرگز نمیرد و قسم خورد که قویتر شود. در هفت سال بعدی، آن دو به ماجراجویی و تمرین ادامه دادند تا قویتر شوند، و لوفی یاد گرفت که با حرکات کششی خود مشتهای بلندی را پرتاب کند. زمانی که لوفی ۱۴ ساله بود، او با ایس ۱۷ ساله که میخواست به عنوان یک دزد دریایی به دریا برود، خداحافظی کرد. زمانی که یک پادشاه دریایی برای مقابله با لوفی ظاهر شد، او با تکنیک گومو گومو نو پیستول این موجود را ناکار کرد. وقتی لوفی دریانوردی خود را شروع کرد، نقشهای را برای جذب ده خدمه طراحی کرد با این هدف که روزی تبدیل به پادشاه دزدان دریایی شود.