جینبه
Jinbe
وابسته به
پیشه
اقامت
لقب
سن
تولد
جایزه
اولین نمایش
صداپیشه
جینبه (Jinbe) ملقب به شوالیهی دریا یکی از اعضای دزدان دریایی کلاه حصیری و همچنین سکاندار این گروه است. او به عنوان دهمین عضو رسمی گروه کلاه حصیری محسوب میشود و تنها عضو جذب شده از جریزهی فیشمن است. رویای او تحقق خواستهای است که کاپیتان سابقش یعنی ببر ماهیگیر (Fisher Tiger) هنگام مرگش داشت؛ همزیستی و برابری میان انسانها و آدم-ماهیها.
او یک صیاد کوسهنهنگ است که بعد از ببر ماهیگیر دومین کاپیتان دزدان دریایی خورشید محسوب میشد. او همین طور از یازده سال پیش تا زمان نبرد مارینفورد عضو شیچیبوکای بود. بعدها وگاپانک جینبه را به عنوان یکی از سرافیمها یعنی اس-شارک برای جایگزین کردن شیچیبوکایها کلونسازی کرد.
نام او اولین بار توسط یوساکو، وقتی که در مورد شیچیبوکای توضیح میداد مورد اشاره قرار گرفت. با این حال او مدتها بعد و در زمان آرک ایمپل داون به طور رسمی معرفی شد. او عنوان شیچیبوکای خود را در جنگ مارینفورد رد کرد و خود را با دزدان دریایی ریشسفید متحد کرد. بعد از مرگ ریشسفید گروه او برای محافظت از جزیرهی فیش-من اتحادی را با بیگ مام شکل داد. او در زمان نبرد مارینفورد رابطهای دوستانه با مانکی دی. لوفی پیدا کرد و بعدها برای جلوگیری از کودتای دزدان دریایی فیش-من علیه خانوادهی سلطنتی نپتون و پادشاهی ریوگو با لوفی و گروهش متحد شد. لوفی او را برای پیوستن به کلاه حصیریها دعوت کرد اما او این پیشنهاد نگه داشت تا روابط خود را با بیگ مام قطع کند. او بعدا در زمان آرک جزیرهی سراسر کیک به طور رسمی یک کلاه حصیری شد. او برای محافظت از خدمهی قبلیاش در برابر خشم بیگ مام در سرزمین توتو باقی ماند و در زمان آرک کشور وانو به کلاه حصیریها بازگشت.
اولین جایزهی تعیین شده برای جینبه ۷۶٬۰۰۰٬۰۰۰ بلی بود اما بعدا این جایزه به ۲۵۰٬۰۰۰٬۰۰۰ بلی افزایش یافت. بعد از این که او از شیچیبوکای کنار رفت، جایزهی او به ۴۳۸٬۰۰۰٬۰۰۰ بلی رسید. به دنبال یورش به اونگاشیما، جایزه او به رقم ۱٬۱۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ بلی رسید.
جینبه همچنین شخصیت محوری داستان جانبی «سفر تکی جینبه، شوالیه دریا» است.
تاریخچه
دوران ببر ماهیگیر
جینبه در کنار آرلونگ، ماکرو و فیشر تایگر در یتیم خانهای بزرگ شد که به منطقه فیش-من تبدیل شد. او در سنین پایین در دوجو کاراته فیش-من تمرین کرد و در دوران کودکی کمربند مشکی را در رشته کاراته فش-من به دست آورد.
حدود پانزده سال قبل از خط داستانی فعلی، جینبه یکی از سربازان ارتش نپتون بود. در حالی که آن زمان اوتوهیمه برای مردمش موعظه میکرد، اما جینبه اظهار داشت که موعظه او به جایی نمیرسد. در مقطعی هنگامی که آرلونگ مشغول آزار و اذیت یک سرباز جدید در ارتش نپتون بود، جینبه با تمسخر به آرلونگ دستور داد که او را رها کند، که آرلونگ با تهمت به او اطاعت کرد. جینبه و آرلونگ پس از اینکه فیشر تایگر از یک ماجراجویی به جزیره بازگشت، هر کدام به یک اندازه به گرمی با او احوالپرسی کردند. پس از حمله فیشر تایگر به مری ژوا و تبدیل شدن او به دشمن دولت جهانی، جینبه از ارتش استعفا داد و به دزدان دریایی خورشید پیوست.
جینبه در طول نبرد با تفنگداران دریایی، خشونت خود را با ضرب و شتم تفنگداران بیهوش نشان داد. او آنها را به خاطر نادیده گرفتن بردهداری و جرم خواندن آزادی بردگان تحقیر میکرد. دزدان دریایی خورشید در طول مدتی که در گرند لاین پرسه میزدند، با تفنگداران دریایی متعددی مبارزه کردند، از جمله گروهی که توسط دریابان کادار رهبری میشدند. بعد از این نبرد، تایگر با جینبه و آرلونگ گفتگو کرد و به آنها گفت که انسانها را نکشند، در غیر این صورت این به معنای زیر پا گذاشتن معیارهای اخلاقیشان خواهد بود. تایگر در ادامه گفت که هدف نهایی آنها آزادی مظلومان و نه تبدیل شدن به قاتلانی خونسرد است. این مورد برای آرلونگ خوشایند نبود و او به تایگر پیشنهاد کرد که با استفاده از بیرحمی میتوانند ترس را در انسانها ایجاد کنند. جینبه به سر آرلونگ زد تا او را ساکت کند. بعدا، تایگر به تنهایی با جینبه صحبت کرد و نگرانیهای خود در مورد رویکرد آرلونگ را مطرح کرد.
چند سال بعد، دزدان دریایی خورشید از جزیرهای دیدن کردند که یک برده سابق مری ژوا به نام کوالا در آن زندگی میکرد. ساکنان آنجا راهی برای بازگرداندن این دختر به وطن نداشتند، بنابراین از دزدان دریایی خورشید خواستند تا او را ببرند. پس از گرفتن این دختر، جینبه با دیدن اینکه او چقدر آسیب دیده است همدردی خود را نشان داد.
جینبه سعی کرد بفهمد چرا این دختر تا این حد از آنها میترسد، که او توضیح داد که این موضوع صرفا به دلیل عدم شناخت آنها بوده است. همانطور که سفر دزدان دریایی خورشید ادامه یافت، کوالا با جینبه و سایر دزدان دریایی بیشتر گرم گرفت. با این حال، هنگامی که دزدان دریایی خورشید به زادگاه او رسیدند، آنها در کمین تفنگداران دریایی به رهبری دریابان استرابری قرار گرفتند، که باعث شد جینبه و سایرین کشتی را رها کنند و یک کشتی دریایی را بدزدند. از بخت بد فیشر تایگر، او در جریان این نبرد به شدت مجروح شد. پس از فرار از دست تفنگداران دریایی، جینبه همراه با بقیه دزدان دریایی خورشید دور تخت فیشر تایگر جمع شدند و او به برده بودن خود در گذشته اعتراف کرد و همین طور اعتراف کرد که با وجود تلاشهایش اما نتوانسته است از نفرت به انسانها دست بردارد. جینبه برای فیشر تایگر آرزو کرد که زنده بماند، اما او سرانجام جینبه و سایر خدمه گریان را ترک کرد و جان داد.
بعد از مرگ ببر
پس از مرگ تایگر و دستگیری آرلونگ، جینبه میراث تایگر فیشر را ادامه داد و کاپیتان جدید خدمه شد. جینبه با خواندن روزنامهای در مورد مرگ تایگر متوجه شد که آرلونگ در مورد نحوه مرگ او دروغ گفته است. دزدان دریایی خورشید با دشمنان بیشتری جنگیدند، اما جینبه با اراده تایگر مبنی بر اینکه کسی را نکشند ادامه داد. یک روز، خفاشی پیامرسان از طرف دولت برای جینبه ارسال شد که حاوی یک دعوتنامه برای پیوستن او به هفت جنگسالار بود. چو پیشنهاد کرد که دزدان دریایی خورشید باید از این فرصت استفاده کنند و نامی برای خود دست و پا کنند، اما جینبه به خدمه گفت که در فکر پذیرش پیشنهاد دولت است. او سپس با پادشاه نپتون صحبت کرد و به او در مورد برنامه خود برای تقویت پیوند بین گونهها گفت.
با پذیرش جینبه در شیچیبوکای، آرلونگ آزاد شد. آرلونگ خشم خود را نسبت به جینبه نشان داد و به او گفت که تبدیل به کاپیتان دزدان دریایی آرلونگ خواهد شد. آرلونگ به جینبه گفت اگر میخواهد جلوی او را بگیرد باید او را بکشد. گستاخی آرلونگ باعث درگیری میان آنه شد و آرلونگ بشدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت. با حل و فصل ماجرا، جینبه و آرلونگ راه خود را جدا کردند. جینبه از اینکه آرلونگ نتوانسته بود اراده تایگر فیشر را درک کند ابراز ناامیدی کرد. آلادین به جینبه اطمینان داد که اگر آرلونگ زیادهروی کند، آنها جلوی او را میگیرند.
مدتی بعد، زمانی که یک اشراف جهانی به این جزیره رسید، غوغایی در جزیره فیش-من رخ داد. جینبه و گروه دزدان دریایی خورشید در جزیره حضور داشتند. بردگان سابق فش-من سعی کردند این اشرافی را بکشند، اما اوتوهیمه آنها را متوقف کرد و سپس برای مردم موعظه کرد که نفرت خود را به فرزندانشان منتقل نکنند. جینبه پس از شنیدن سخنان او، آخرین کلمات فیشر تایگر را به یاد آورد. هنگامی که ملکه توسط این اشرافی تهدید شد، جینبه شاهد توانایی شیراهوشی در صدا زدن پادشاهان دریا بود. جینبه و همه حاضران از این توانایی متحیر شدند. پس از همراهی اوتوهیمه با اشرافی برای رفتن به سطح، مردم جزیره با نگرانی منتظر بودند. جینبه به کودکانی که نگران اوتوهیمه نگران بودند گفت که تنها کاری که میتوانند انجام دهند این است که به ملکه ایمان داشته باشند.
ملکه سالم بازگشت و با در دست داشتن نامهی حمایت یک اشراف جهانی، سرانجام نظر شهروندان جزیره فیش-من را به دست آورد و حمایت و رای آنها را دریافت کرد. اما این توافق کوتاه مدت بود. یک روز در پلازای گیونکورد، ناگهان جعبهای که حاوی تمام امضاها بود آتش گرفت، و در سردرگمی بعدی، اوتوهیمه مورد اصابت گلوله قرار گرفت. جینبه به سربازان دستور داد تا از خانواده سلطنتی محافظت کنند. پس از مرگ اوتوهیمه، هودی جونز ادعا کرد که مجرم را دستگیر کرده است و این فرد یک دزد دریایی انسان است. جینبه به هودی گفت که به خاطر آرمانهای ملکه ساکت بماند، اما هودی از آن امتناع کرد.
بعدا جینبه در کنار آلادین در مراسم خاکسپاری اوتوهیمه شرکت کرد و سخنرانی فوکابوشی را از طریق پخش تصویری تماشا کرد.
حدود دو سال قبل از شروع داستان اصلی، پورتگاس دی. ایس سعی داشت دزد دریایی ریشسفید را به چالش بکشد، کسانی که از جزیره فیش-من محافظت میکردند. در آن زمان جینبه آماده مبارزه با ایس بود، زیرا او ریشسفید را به چشم یک قهرمان میدید. این دو دزد دریایی به مدت پنج روز بدون وقفه با هم جنگیدند و نزدیک بود همدیگر را بکشند تا اینکه سرانجام از شدت خستگی فرو ریختند. پس از پیوستن ایس به دزدان دریایی ریشسفید، او و جینبه رابطه دوستانهتری پیدا کردند.