ویکی وان پیس

بر پایه سیستم حالت روشن حالت تاریک

جولری بونی

اشتراک‌گذاری

جولری بونی

Jewelry Bonney

جولری بونی - وان پیس

وابسته به

دزدان دریایی بونی

پیشه

کاپیتان دزد دریایی

خاستگاه

اقیانوس جنوبی

نام مستعار

کانی

لقب

خورنده بزرگ

سن

۱۲
۲۲-۲۴ (ظاهر)

تاریخ تولد

۱ سپتامبر

جایزه

۳۲۰٬۰۰۰٬۰۰۰ بلی

میوه شیطانی

توشی توشی نو می (به معنی سن)

نوع میوه

اولین نمایش

چپتر ۴۹۸
قسمت ۳۹۲

صداپیشه

ریکو کیئوچی
ریکو تاکاگی (+۸۸۸)

جولری بونی (Jewelry Bonney) که همچنین با نام «خورنده بزرگ» شناخته می‌شود، او کاپیتان دزدان دریایی بونی و یکی از دوازده دزد دریایی است که به عنوان بدترین نسل از آن‌ها یاد می‌شود.

بونی دختر جینی و دخترخوانده بارتولومیو کوما، پادشاه سابق پادشاهی سوربت است. بونی بیشتر عمر خود را در کلیسای کوما گذارنده است چرا که به یک بیماری نادر به نام فلس یاقوت کبود مبتلا بود که از مادرش به ارث برده بود. تلاش‌های زیادی از جانب پدرش برای درمان او انجام شد که موفقیت‌آمیز بود. اگرچه بونی معمولا از توانایی خود در دستکاری سنش استفاده می‌کند و به عنوان یک زن جوان ظاهر می‌شود، اما در واقع او هنوز یک دختربچه است که در دوازده سالگی خود به سر می‌برد.

او پس از رسیدن به مجمع الجزایر سابودی، جایزه او ۱۴۰٬۰۰۰٬۰۰۰ بلی بود. دو سال بعد این رقم به ۳۲۰٬۰۰۰٬۰۰۰ بلی افزایش یافت. او یکی از همراهان دزدان دریایی کلاه حصیری در طول آرک اگ‌هد است.

توانایی‌ها و قدرت‌ها

جولری بونی  به عنوان کاپیتان دزدان دریایی بونی، اختیار کاملی بر خدمه‌ی خود دارد. به عنوان یکی از اعضای بدترین نسل، او یک دزد دریایی قدرتمند است.

بیش از هفت سال پیش، بونی به بیماری بسیار نادر فلس یاقوت کبود مبتلا شد، همان بیماری که مادرش را کشت. به دلیل این بیماری، پوست بونی به منابع نور طبیعی حساس شد. پس از تکمیل یک درمان تجربی در پیوند سلول‌های بنیادی، بونی به طور کامل درمان شد و توانست بدون هیچ آسیبی با نور تماس پیدا کند.

نفوذ و مخفی‌کاری

بونی یک مخفی‌کار بسیار ماهر است، زیرا او دو بار موفق به فرار از دست دولت جهانی شده است. به همین ترتیب او به لطف میوه شیطانی‌اش در نفوذ کردن، مخفی‌کاری، دزدی، بازیگری و بازی‌های ذهنی مهارت دارد. راب لوچی نیز به بارها فرار او اشاره کرده است.

میوه شیطانی

جولری بونی
قدرت بونی بر گروهی از تفنگداران دریایی

بونی توشی توشی نو می را خورده است که یک میوه شیطانی از نوع پارامسیا است. قدرت این میوه به او اجازه می‌دهد تا آزادانه روند پیری هر چیزی از جمله خودش، افراد دیگر و اشیاء را دستکاری کند. او می‌تواند از این قدرت برای پنهان کردن خود، و همچنین فلج کردن حریفانش به واسطه‌ی پیر کردن یا کودک کردن آن‌ها استفاده کند. اثر منحصر به فرد توانایی میوه ی او این است که بونی هر چه را از مردم می‌دزدد به شکل جواهرات و اشکال درخشان ظاهر می‌شود.

بونی برای بهره بردن از این قدرت به دستانش نیاز دارد، اگرچه او قادر است اثرات آن را از طریق سلاح یا هر شی دیگری نیز هدایت کند.

ضعف اصلی این میوه این است که اثرات پیری آن، زمانی که روی موجودات زنده اعمال شود، موقتی است. یکی دیگر از اشکالات این میوه این است که طغیان‌های احساسی کاربر می‌تواند منجر به تغییر سن نامشخص برای افراد نزدیک به او یا حتی خودش شود.

سلاح‌ها

بونی عموما از سلاحی استفاده می‌کند و اغلب اشیاء نزدیک را که می‌تواند به طور بالقوه برای جنگ استفاده کند.

تاریخچه

دوازده سال پیش، بونی به عنوان دختر زنی به نام جینی، یکی از فرماندهان ارتش انقلاب متولد شد. او در مقطعی ربوده شد و به زور تبدیل به همسر یک اشراف جهانی شد با این حال هویت پدر بیولوژیکی بونی ناشناخته باقی مانده است. جینی به یک بیماری نادر مبتلا شد و به همین خاطر از مری ژوا بیرون انداخته شد. او با استفاده از آخرین ذره‌های قدرتش به همراه بونی به سمت پادشاهی سوربت حرکت کرد، جایی که سرانجام در آنجا درگذشت. بارتولومیو کوما پس از مواجه شدن با بونی قول داد که او را بزرگ کند و بزرگان کلیسا نیز به او کمک کردند.

زمانی که بونی یک کودک نوپا شد، علائم بیماری مادرش در او نیز ظاهر شد و این او را مجبور کرد تا در کلیسای کوچکی که تبدیل به سد شده بود بماند تا از نور خورشید دور بماند. بسیاری از پزشکان سعی کردند بونی را معاینه کنند اما نتوانستند وضعیت خاص او را شناسایی کنند. در سن پنج سالگی، بانبونی ی دائما به خاطر برآمدگی سنگ-مانند زیر چشمش مورد آزار قرار می‌گرفت، و کوما تلاش خود را کرد تا او را تا جای ممکن از نور دور نگه دارد.

بعدا، در یک شب خاص، پزشکی با موفقیت توانست بیماری بونی را تشخیص دهد. او به کوما در مورد مشخصات بیماری اطلاع داد و اذعان کرد که این بیماری لاعلاج است و اینکه بونی حداکثر تا دهمین سال زندگی خود دوام خواهد آورد. بونی این مکالمه را شنید اما سخنان دکتر را اشتباه متوجه شده بود و فکر می‌کرد که وقتی ده ساله شود از بیماری خود رهایی خواهد یافت. حالا بونی خوشحال و امیدوار بود و این موضوع را با پدرش کوما نیز به اشتراک گذاشت که او را غافلگیر کرد. کوما نتوانست حقیقت را به او بگوید.

یک روز، بونی ناخودآگاه به قدرت توشی توشی نو می دست یافت و این قدرت را پیدا کرد تا آزادانه ظاهر خود را از نظر سنی تغییر دهد. او شروع به تقویت استقامت خود کرد تا بتواند با کوما سفر کند و ظاهر یک بزرگسال را به خود گرفت. از آن نقطه به بعد، بونی تمام تلاش خود را می‌کرد تا توانایی خود را طوری کنترل کند که زودتر پیر شود، چیزی که کوما به آن اعتراض داشت.

بعدها وقتی کوما به دلایلی قلمروی سوربت را ترک کرد، بونی تحت مراقبت پادشاه بولداگ و مادرش کانی قرار گرفت و اعلام کرد که در ده سالگی به عنوان یک دزد دریایی به پدرش ملحق خواهد شد. در سن هشت سالگی وقتی کوما در نهایت بازگشت، بونی را برای «معاینه منظم» به اگ‌هد برد و او را در شرکت سنتومارو گذاشت. نادانسته از بونی ، دکتر وگاپانک طی قراردادی با پدرش برنامه‌ریزی کرد تا او را با استفاده از فناوری سلول‌های بنیادی او را معالجه کند.

جولری بونی

بونی نمی‌دانست که پدرش چه شرایط غیرانسانی را برای تایید عمل پزشکی پذیرفته بود (که همه به درخواست خود کوما مخفی نگه داشته شدند). بونی با خوشحالی نیم سال آینده را تحت یک عمل جراحی سپری کرد. پس از شش ماه، بیماری بونی توسط وگاپانک تقریبا درمان شد، اگرچه او همچنان به درخواست کوما مجبور بود یک سال دیگر را دور از نور طبیعی خورشید در پادشاهی سوربت بگذراند.

بونی در سرزمین مادری خود مورد استقبال شهروندان قرار گرفت و باری دیگر تحت مراقبت ملکه کانی قرار گرفت. او همچنین با آلفا، یک مامور CP8 آشنا شد که خود را به عنوان پرستار معرفی کرده بود و مسئول نظارت بر بهبودی کامل او بود، بدون اینکه بداند در حقیقت توسط او گروگان گرفته شده است. کوما به دلیل توافقی که با دولت جهانی کرده بود دیگر اجازه ملاقات با بونی را نداشت و برای آخرین بار با دخترش خداحافظی کرد. هنگامی که کوما پادشاهی را ترک کرد، بونی او را در کنار بقیه شهروندان تشویق کرد.

از زمان خروج کوما، بونی همیشه در انتظار نامه‌های کوما بود، غافل از اینکه این نامه‌ها توسط آلفا رهگیری و مصادره می‌شدند.

در اول سپتامبر، بونی جشن تولد نه سالگی خود را با ساکنان سوربت جشن گرفت. وقتی همه خواب بودند او صندوق پستی را برای نامه‌های کوما بررسی کرد که چیزی نیافت و ناامید شد. نیم سال بعد، بیماری بونی کاملا درمان شده بود، اما آلفا به او اجازه نداد که بیرون بماند و مدعی شد که باید تا ده سالگی صبر کند، که این بونی را خشمگین کرد زیرا با آنچه وگاپانک گفته بود تناقض داشت. کانی برای بونی فاش کرد که شنیده است آلفا در واقع یک مامور دولتی است. کانی در ادامه طرحی را تنظیم کرد که به بونی اجازه دهد به دریا بگریزد و کوما را پیدا کند.

آلفا در مقطعی از این نقشه مطلع شد و بونی را در دریا تعقیب کرد. بونی در نقطه‌ای مکالمه‌ای با کوما را به یاد آورد که در مورد ظاهر نیکا بود. او سپس از اطلاعاتی که پدرش به او گفته بود استفاده کرد و مشتی غول‌پیکر و لاستیکی را روانه‌ی آلفا کرد که او را شکست داد.

صفحات دیگر