خانم مارول
Ms. Marvel
سازنده
تهیهکننده
آهنگساز
پخش از
تاریخ پخش
قسمتها
دنیای سینمایی مارول
خانم مارول (Ms. Marvel) یک سریال تلویزیونی تحت وب است که بر اساس ابرقهرمانی به همین نام از مارول کامیکس ساخته شده است. این نوزدهمین سریال تلویزیونی در دنیای سینمایی مارول و یازدهمین قسمت از فاز چهار است. این سریال توسط مارول استودیوز تولید شده و از طریق دیزنی پلاس منتشر شده است.
اولین و تنها فصل سریال خانم مارول در تاریخ ۸ ژوئن ۲۰۲۲ پخش شد. داستان این مجموعه به رویدادهای مرتبط با فیلم مارولز منتهی میشود.
شخصیتها و بازیگران
- ایمان ولانی در نقش کامالا خان / خانم مارول: یک دانش آموز دبیرستانی ۱۶ ساله پاکستانی-آمریکایی از جرسی سیتی که یک هنرمند و گیمر مشتاق است و از طرفداران ابرقهرمانان از جمله کاپیتان مارول است. خان توانایی مهار انرژی کیهانی و ایجاد سازههای نور سخت را از یک النگو جادویی به دست آورده است.
- مت لینتز در نقش برونو کارلی: بهترین دوست کامالا که مخفیانه عاشق او است.
- یاسمین فلچر در نقش ناکیا بهادر: دوست صمیمی کامالا. او شخصیت قوی دارد و حاضر است برای هر چیزی که به آن اعتقاد دارد بجنگد و همچنین شخصیتی است که بسیاری از کلیشههای دختران با حجاب را به تصویر میکشد.
- زنوبیا شراف در نقش منیبه خان: مادر کامالا و همسر یوسف. او نسبت یوسف رویکرد سختگیرانهتری به کامالا دارد.
- موهان کاپور در نقش یوسف خان: پدر کامالا و شوهر منیبه. او مردی خونگرم و دلسوز است که نسبت به منیبه درک بیشتری از کامالا و رویاهایش دارد.
- ساگار شیخ در نقش امیر خان: برادر بزرگتر کامالا. او فردی مذهبی است و به عنوان واسطه بین کامالا و والدینش عمل میکند.
- لورل مارسدن در نقش زوئی زیمر: محبوبترین دختر دبیرستان کامالا و یک انفلوئنسر در رسانههای اجتماعی.
- ازهر عثمان در نقش نجف: یک فروشنده غذای حلال که با کامالا آشنایی دارد.
- ریش شاه در نقش کامران: پسری که کامالا دوستش دارد.
- آرین مؤید در نقش پی. کلیری: مأمور اداره کنترل آسیب (DODC).
- آلیسیا رینر در نقش سدی دیور: یک مأمور DODC که با کلیری کار میکند.
- لیث نکلی در نقش شیخ عبدالله: امام جماعت مسجد کامالا.
- نیمرا بوچا در نقش نجما: مادر کامران و رهبر کلاندستینها که پس از تبعید به زمین سعی دارد به بعد نور یعنی خاستگاه خود بازگردد.
- تراوینا اسپرینگر در نقش تایشا هیلمن: همسر امیر.
- آداکو اونونوگبو در نقش فریحا: یکی از اعضای کلاندستینها که نیزه به دست میگیرد.
- ثمینا احمد در نقش سانا: مادربزرگ کامالا که در کراچی پاکستان زندگی میکرد.
- فؤاد افضل خان در نقش حسن: پدربزرگ کامالا.
- مهوش حیات در نقش عایشه: مادربزرگ کامالا و صاحب اصلی النگو.
- فرهان اختر در نقش ولید: رهبر باند خنجرهای سرخ، گروهی از محافظان که روبان سرخ میپوشند و از خنجر استفاده میکنند.
- آرامیس نایت در نقش کریم / خنجر سرخ: عضوی از باند خنجرهای سرخ.
قسمتها
شماره
|
عنوان
|
کارگردان
|
نویسنده
|
تاریخ پخش
|
۱
|
نسل چرایی
|
عادل العربی و بلال فلاح
|
بیشا کی. علی
|
۸ ژوئن ۲۰۲۲
|
۲
|
خرد شده
|
میرا منون
|
کیت گریتمون
|
۱۵ ژوئن ۲۰۲۲
|
۳
|
قدر شده
|
میرا منون
|
نمایشنامه: فردی سایبورن و ای.سی. بردلی و متیو چانسی
داستان : فردی سایبورن
|
۲۲ ژوئن ۲۰۲۲
|
۴
|
عصبانیت شدید
|
شرمین عبید چنائی
|
نمایشنامه : صابر پیرزاده و ای.سی. بردلی و متیو چانسی
داستان : صابر پیرزاده
|
۲۹ ژوئن ۲۰۲۲
|
۵
|
زمان و دوباره
|
شرمین عبید چنائی
|
فاطمه اصغر
|
۶ جولای ۲۰۲۲
|
۶
|
غیر عادی
|
عادل و بلال
|
نمایشنامه: ویل دان و ای.سی. بردلی و متیو چانسی
داستان : ویل دان
|
۱۳ جولای ۲۰۲۲
|
داستان
قسمت ۱
کامالا خان یک دختر دبیرستانی ۱۶ ساله و از طرفداران انتقامجویان، به ویژه کاپیتان مارول است. او پس از رد شدن در یک آزمون رانندگی، همراه با بهترین دوستش برونو کارلی، کازپلی کاپیتان مارول خود را برای شرکت در نمایشگاه AvengerCon تکمیل میکند و در همین حین از پدر و مادر سختگیرش یعنی یوسف و منیبا دوری میکند. کامالا بستهای را از سوی مادربزرگش سانا شامل یک النگوی طلایی دریافت میکند، اما مادرش منیبا آن را به عنوان یک آشغال در نظر میگیرد. پس از اینکه کامالا نتوانست والدینش را متقاعد کند که اجازه دهند به مراسم AvengerCon برود، او به همراه برونو مخفیانه بیرون میروند تا در هر صورت در این رویداد شرکت کنند و النگو را نیز به عنوان بخشی از لباس اضافه میکند. پس از رسیدن به آنجا و پوشیدن لباس، او النگو را میپوشد که باعث میشود سازههایی از انرژی کیهانی را ایجاد کند و ناخواسته باعث خرابی شود. کامالا در حین همین هرج و مرج از قدرت جدید خود برای نجات همکلاسیاش زوئی زیمر استفاده کرد. سپس برونو با عجله کامالا را به خانه برد، جایی که مادر مضطربش از او خواست تا روی زندگی خودش تمرکز کند. در یک صحنه پس از تیتراژ، پی. کلیری و سدی دیور، دو مأمور از ادارهٔ کنترل خسارت DODC ویدئویی از حادثه کامالا در AvengerCon را تماشا کردند و برای یافتن و بازداشت او راهی نیوجرسی شدند.
قسمت ۲
کامالا برای کنترل قدرت خود با برونو شروع به تمرین کرد و نتیجه گرفت که النگو قدرتهای پنهانی را در او فعال کردهاست. کامالا، برونو و دوست دیگرش ناکیا بهادر در مهمانی برگزار شده توسط زیمر شرکت کردند و در آنجا با کامران ملاقات کردند. کامالا با کامران دوست شد اما برونو از تصمیم کامالا برای ملاقات با کامران به جای تمرین کردن ناامید شد. کامالا پس از دیدن یک رویا از زنی مرموز، از سانا و منیبا دربارهی مادربزرگش عایشه که صاحب اصلی النگو بود پرسید، اما هر دوی آنها او را نادیده گرفتند. یوسف توضیح داد که سنای جوان در جریان تجزیه هند راه خود را گم کرد، اما بهطور مرموزی توانست دوباره پدرش را پیدا کند. پس از بازجویی از زیمر در مورد ناجیاش کامالا در AvengerCon، کلیری و دیور دستور دادند که منطقهی سهایالتی، جوامع جنوب آسیا را مورد هدف قرار دهند. پسر جوانی در یک جشن عید از بالکن مسجد در حال لیز خوردن و افتادن بود که کامالا با قدرتش او را نجات داد. کامالا توسط مأموران DODC به رهبری دیور تعقیب شد اما توسط کامران نجات یافت و کامران او را به مادرش نجما معرفی کرد که همان زنی بود که او در رویاهایش دیده بود.
قسمت ۳
نجما توضیح داد که او و کامران بخشی از گروهی از موجودات پیشرفته هستند که با نام کلندستینها یا «جن» شناخته میشوند که از مدتهای پیش از بعد نور به زمین تبعید شدهاند، و اینکه عایشه یکی از آنها بوده است. او همچنین فاش کرد که النگو میتواند به بازگشت آنها کمک کند و از کامالا کمک در این باره کمک خواست. کامالا موافقت کرد، اما برونو به او هشدار داد که سفر بینبعدی میتواند خطرناک باشد، بنابراین او از کامران زمان بیشتری طلب کرد تا مطمئن شود که آنها میتوانند با خیال راحت این کار را انجام دهند. کامران موافقت کرد اما نجما از صبر کردن خودداری کرد و تصمیم گرفت تا کامالا را وادار به همکاری کند. امیر، برادر کامالا با نامزدش تیشا در حال ازدواج بود، اما کامران مراسم عروسی را خراب کرد تا به کامالا پیش از آمدن دیگر جنها هشدار دهد. کامالا، برونو و کامران توسط جنها احاطه شدند در حالی که نجما سعی کرد از النگو استفاده کند که این باعث تجربهی یک رویای دیگر از یک قطار شد. مأموران DODC از راه رسیدند و جنها، از جمله کامران را دستگیر کردند. ناکیا در حین فرار کامالا و برونو شاهد قدرتهای کامالا بود. چندی بعد سانا با کامالا تماس گرفت و فاش کرد که او نیز تجسمی از یک قطار را دیده است و اصرار دارد که کامالا و منیبا او را در کراچی ملاقات کنند.
قسمت ۴
کامالا و مونیبا به کراچی سفر کردند و دوباره با سانا متحد شدند، کسی که بعدا برای کامالا فاش کرد که النگو میخواهد تصویری از قطار را ارائه کند. کامالا روز بعد نقاب زده و برای تحقیق به ایستگاه قطار رفت، اما از سوی کریم، یکی از اعضای گروه خنجرهای سرخ مورد حمله قرار گرفت چرا که او را با یکی از کلندستینها اشتباه گرفته بود. کریم، کامالا را به مخفیگاه خنجرهای سرخ برد، جایی که کامالا از طریق رهبر آنها یعنی ولید پی برد که کلندستینها به دنبال شکستن پوشش بُعد نور هستند تا آن را گسترش داده و تحت کنترل خود درآورند. کلندستینها از زندان فوق سری DODC فرار کردند، اما نجما کامران را به خاطر کمک به کامالا رها کرد. کامالا برای تسلط بر قدرتهای خود، تمریناتی را با خنجرهای سرخ شروع کرد، اما کلندستینها موقعیت آنها را پیدا کردند. تعقیب و گریزی آغاز شد که طی آن ولید یکی از کلندستینها را کشت اما توسط نجما به طرز مرگباری با چاقو مورد حمله قرار گرفت. همانطور که کامالا و کریم در برابر کلندستینها دفاع میکردند، کریم یکی از آنها را کشت و نجما بهطور تصادفی به النگو ضربهای وارد کرد که این موضوع باعث شد تا کامالا به زمان تجزیه هند فرستاده شود.
قسمت ۵
در سال ۱۹۴۲ در هند، عایشه به روستایی پناه برده بود، جایی که حسن، یک فعال در زمینه استقلال هند، غذا و سرپناهی به او داد. آنها عاشق یکدیکر شدند و صاحب فرزندی به نام سانا شدند. نجمه پنج سال بعد عایشه را پیدا کرد و به او دستور داد تا النگو را پس بدهد. عایشه النگو را با سانا رها کرد و سعی کرد با خانوادهاش به کشور جدید پاکستان فرار کند، اما نجمه او را پیدا کرد و با چاقو زد. حسن و سانا در هرج و مرج به وجود آمده از هم جدا شدند. کامالا پس از سفر در زمان موفق به ارتباط با عایشه شد، کسی پیش از مرگش برای نجات سانا از او کمک گرفت. کامالا با تجسم ستارگانی که سانا را به پدرش سوق میداد، پی برد بر او که مقدر شده بوده تا دوباره با آنها متحد شوند. او با بازگشت به زمان حال متوجه شد که حملهی نجمه «پوشش نور» را باز کرده است، اما هر کسی که با آن تعامل داشته باشد تبخیر میشود. نجما پیش از اینکه خودش را برای رفتن داخل پوشش قربانی کند، قدرت خود را به کامران منتقل کرد. سانا و مونیبا، کامالا را پیدا کردند و مونیبا قدرتهای دخترش را پذیرفت. در این میان کامران به برونو پناه برد. پس از حمله پهپاد DODC، کامران آن را منهدم کرد، اما انفجار بعدی فروشگاه زیر آنها را از بین برد.
قسمت ۶
برونو و کامران از DODC فرار کردند و دیور برای یافتن آنها شهر را بست. کامالا پیش از اینکه دوباره با برونو و کامران متحد شود، با استفاده از هدیه مادرش و ماسکی که برونو ساخته بود، لباس مبدلی ساخت. او با کمک ناکیا، امیر، و زیمر قادر شد تا گروه عوامل DODC را متوقف کند. کلیری دستور عقبنشینی داد، اما دیور او را نادیده گرفت و گروهی از مأموران را به مدرسهای که کامالا و دوستانش در آن مخفی شده بودند فرستاد. مأموران همه را دستگیر کردند به جز کامالا و کامران که با دیور روبرو شدند. او به کامران حمله کرد، اما کامالا با مأموران مبارزه کرد و به سایر دوستانش فرصت فرار داد. دیور کنارهگیری کرد و بعدا توسط کلیری از وظیفهاش ساقط شد. کامالا تبدیل به یک چهرهی محبوب در جامعه خود شد. پس از اینکه پدرش توضیح داد که نام او از واژهی «کمال» به عربی گرفته شده که به معنای «معجزه» در اردو یا «مارول» در انگلیسی است، او نام ابرقهرمانی «خانم مارول» را برای خود برگزید. کامران به پاکستان گریخت و کامالا و کریم طبق روال قبل با هم ملاقات کردند. برونو بعدا به کامالا گفت که او دارای یک جهش ژنتیکی است که بقیه اعضای خانوادهاش فاقد آن هستند. در صحنهای در میان تیتراژ پایانی، النگوی او درخشش عجیبی از خود ساطع کرد و سپس جای کامالا با کارول دنورز عوض شد.