بر پایه سیستم حالت روشن حالت تاریک

شب چاقوهای سیاه

اشتراک‌گذاری
شب چاقوهای سیاه

شب چاقوهای سیاه (Night of Black Knives) رویدادی بود که به عنوان کاتالیزور رویداد بزرگ شکستگی عمل کرد. این رویداد شامل ترور شدن گادوین طلایی، پسر ملکه ماریکا جاویدان است. اگرچه توطئه گران پشت آن ناشناخته باقی ماندند، اما در واقع این طرح توسط شاهزاده قمری رانی تنظیم شد زیرا او به دنبال راهی برای رهایی خود از کنترل دو انگشت بود.

پیش درآمد

رانی که به دنبال تغییر سرنوشت به عنوان مهره دو انگشت بود، تکه‌ای از رون مرگ را از مالیکیث، نگهبان این رون، دزدید. رانی با این قطعه ربوده شده، اقدام به آغشته کردن سلاح‌های قاتلان نومن کرد، که همه آن‌ها زنانی بودند با قدرت‌های مرگ مقدرشده که با ماریکا پیوندی داشتند. رانی مایل بود بدن امپریانی خود را کنار بگذارد اما روح خود را حفظ کند، و می‌دانست که در این فرآیند روح شخص دیگری نیز باید بمیرد. اینکه رانی می‌دانست که گادوین طلایی هدف مورد نظر است یا نه، مشخص نیست.

در همان شب، رانی به برادرش رایکارد، صخره‌ای اعطا کرد که آثاری از رون مرگ روی آن حکاکی شده بود. این اقدام به این امید بود که رایکارد بتواند مالیکیث را به عنوان آخرین راه حل به چالش بکشد.

ترور

در شب توطئه، قاتلان به لیندل، پایتخت سلطنتی رسیدند و گادوین طلایی را کشتند و علامت نفرین مرگ را در بدن او حک کردند. علامت نفرین قرار بود دایره‌ای را تشکیل دهد، اما وقتی رانی در همان لحظه همراه با گادوین از بین رفت، علامت به دو نیم دایره تقسیم شد. روح گادوین از بین رفت، در حالی که رانی اولین نیمه‌خدایی شد که جسمش مرد.

بلافاصله پس از این ترور، چاقوهای سیاه از پایتخت گریختند. تیچه که دختر الکتو، رهبر چاقوهای سیاه بود برای محافظت از مادرش در طول این فرار درگذشت.

عواقب

جسد گادوین در ریشه‌های درخت ارد دفن شد، جایی که او جهش یافت و به موجودی معروف به شاهزاده مرگ تبدیل شد. بعدها، ردپایی از رون مرگ ریشه‌های سرزمین‌های میانه را در بر گرفت و پخش شد و سرانجام به شکل دث‌روت درآمد.

رانی که بدن امپریانی‌اش بر اثر حکاکی علامت نفرین از بین رفته بود، روح خود را به یک عروسک منتقل کرد. او پس از شب چاقوهای سیاه، خود را دور نگه داشت، و معلوم نیست که مرگ او به طور گسترده شناخته شده است یا خیر.

پس از شب چاقوهای سیاه، حلقه الدن توسط ملکه ماریکا شکسته شد. در نتیجه، جنگ بزرگ معروف به شکستگی آغاز شد.

پس از شکستگی، یک تارنیشد به نام فیا با بدن بی‌روح گادوین تماس گرفت. فیا به دنبال دو نیم دایره بود و مایل بود تا دوباره آن‌ها را به هم پیوند دهد و یک رون اصلاح‌شده را ایجاد کند. در این مدت، یک تارنشید دیگر به نام روجیر شروع به مطالعه روی شب چاقوهای سیاه کرد و با فیا تماس برقرار کرد.

صفحات دیگر