شخصیت‌های A Plague Tale: Requiem

امیسیا دو رون (Amicia de Rune) فرزند ارشد خانواده دو رون و خواهر بزرگتر هیوگو دو رون است. امیسیا با وجود این که برادر کوچکترش را به خوبی نمی‌شناسد اما مسئولیت مراقبت از او که از بدو تولد بیمار بوده را برعهده گرفته است.آن‌ها در مقطعی پس از هجوم اعضای تفتیش عقاید به خانه‌شان فرار […]

لوکاس (Lucas) شاگرد لورنتیوس بود و از او کیمیاگری و پزشکی را آموخت. بعدا او تبدیل به همراه نزدیک امیسیا و هیوگو، و همچنین شاگرد بئاتریس شد. پیش‌زمینه اطلاعات کمی در مورد گذشته لوکاس وجود دارد، اما او احتمالا یک یتیم است یا توسط والدینش رها شده است. زمانی در سال ۱۳۴۸ یا قبل‌تر از آن، لورنتیوس کیمیاگر احتمالا […]

بئاتریس دو رون (Béatrice de Rune) مادر امیسیا و هیوگو است. او یک کیمیاگر است که بیشتر عمر خود را صرف مراقبت از پسر بیمارش کرد. پیش‌زمینه بئاتریس و رابرت دو رون در یک جنگل یکدیگر را ملاقات کردند و بعدها تصمیم گرفتند که با هم ازدواج کنند. آن‌ها دو فرزند به دنیا آوردند که […]

آرنو مالپارت (Arnaud Malpart) که همچنین به عنوان دیوار (Wall) شناخته می‌شود، شوالیه‌ی سابق ارتش کنت ویکتور د آرل بود که بعدا گروهی از مزدوران را در شهر سرخ در منطقه پروانس رهبری می‌کرد. او به عنوان یک حریف برای امیسیا دو رون در مدت حضورش در این شهر عمل کرد، اما بعدا به عنوان نگهبان […]

کنتس امیلی دو آرل (Emilie de Arles) همسر کنت ویکتور دو آرل، حاکم منطقه پروانس-آلپ-کوت دازور است که در کنار شوهرش مردم لا کونا را رهبری می‌کند. در هنگام ماجراجویی‌های امیسیا و هیوگو در A Plague Tale: Requiem، امیلی از آن‌ها به عنوان مهمانانی مورد احترام در جزیره استقبال کرد. پیش‌زمینه امیلی در خانواده‌ای بدسرپرست بزرگ شد، […]

وودین یا وودان (Vaudin) کیمیاگری است که در شهر اصلی پروانس مستقر است و با فرقه، یک سازمان باستانی از کیمیاگران مرتبط است. زمانی که از هیوگو دو رون و خانواده‌اش خواسته شد که برای درمان هیوگو به این شهر بروند، وودان به‌عنوان نماینده فرقه فعال بود. پیش‌زمینه اطلاعات زیادی در مورد گذشته وودان یا تاریخچه […]

ویکتور دو آرل (Victor de Arles) کنت و حاکم منطقه‌ی پروانس-آلپ-کوت دازور در جزیره لا کونا است. او همسر امیلی دو آرل است. در هنگام سفر امیسیا و هیوگو، این کنت به عنوان مخالف اصلی این دو ایفای نقش کرد و به دنبال آن بود که بر اساس روایت داستان «فرزند اخگر» (Child of Embers) […]

سوفیا (Sophia) که همچنین با نام عقرب دریا شناخته می‌شود، یک قاچاقچی دریایی است که برای معاملات تجاری غیرقانونی‌اش شناخته می‌شود. او کاپیتان کشتی دوست‌داشتنی خود به نام راسکس (Rascasse) است. پیش‌زمینه سوفیا در کودکی مادری ثروتمند و پدری قاچاقچی داشت. هنگامی که مادرش متوجه وضعیت امور قاچاق پدر سوفیا شد، او سوفیا را به […]