ویکی ویچر

بر پایه سیستم حالت روشن حالت تاریک

فیلیپا ال‌هارت

اشتراک‌گذاری

فیلیپا ال‌هارت

Philippa Eilhart

فیلیپا ال‌هارت - ویچر

نام مستعار

فیل
فیلیپا الهارد
پاپی
جواهر دربار ترتوگور
بانوی جغد
ساحره ترتوگور

نژاد

انسان

جنسیت

مونث

عنوان

بانوی موتکالوو
سنت مارتیر (بعد از مرگ)

پیشه

مشاور
جادوگر

وابسته به

پادشاه ویزیمیر دوم

قابلیت‌ها

جادو
چندشکلی (جغد)

بستگان

فیلیپا ال‌هارت (Philippa Eilhart) یک جادوگر و مشاور پادشاه ویزیمیر دوم بود که حتی بعد از مرگ این پادشاه در دربار ردینیا باقی ماند، رویدادی که احتمالا خودش در آن نقش داشت. او یکی از معدود ساحره‌هایی بود که قادر به تغییر شکل بود، و گفته شده است که تا سال ۱۲۶۷ «کمتر از سیصد سال» داشته است.

او کودتایی را علیه انجمن برادری جادوگران اجرا کرد با این هدف که طرح‌های خائنان مظنون به اتحاد با نیلفگارد را خنثی کند. بعدها او کلبه ساحره‌ها را بنیان کرد و رهبر آن قلمداد شد. او یکی از قربانیان شکار جادوگران بود که به دست افراد ویلمر شکنجه و کشته شد. چند سال بعد به او لقب سنت مارتیر (Martyr Saint) داده شد.

بیوگرافی

اولین جنگ شمالی

در سال ۱۲۶۳، در طول اولین جنگ شمالی، فیلیپا به همراه انجمن برادری جادوگران به لوورسودن سفر کرد، جایی که آن‌ها در کنار ارتش‌های شمالی در نبرد سادن هیل، علیه ارتش نیلفگاردی جنگیدند.

شکار ریینس

در سال ۱۲۶۷ او به عنوان مشاور ویزیمیر دوم، روابط قویی با سیگیسموند دیکسترا داشت و در ملاقات دیکسترا با دندلاین، او در آکسنفورت حضور داشت و در مورد موقعیت گرالت ریویا بحث کرد. او دندلاین را تحت فشار قرار داد تا اطلاعاتی در مورد سیری بیرون دهد، به بهانه اینکه نگران امنیت اوست، اگرچه دیسکترا این اقدام را حرکتی عجولانه می‌دانست.

در سپیده دم، پس از اینکه گرالت ریینس را پیدا کرد و چهار برادر میشله را ناتوان کرد، فیلیپا از طریق یکی از برادران یعنی توبلانک پی برد که ویلگفورتز برادران را به ریینس توصیه کرده است و از این رو فساد در انجمن برادری آشکار شد. او بی‌رحمانه جان توبلانک را گرفت و به دنبال گرالت و ریینس رفت. این دو در حال نبرد بودند و هنگامی که گرالت برای ضربه زدن به ریینس رفت، فیلیپا ویچر را فلج کرد و رییس امکان پیدا کرد تا از طریق یک پورتال فرار کند، و سپس دلیل کار خود را تا حدی توضیح داد.

کودتا تاند

در آخرین شب ژوئن، او به همراه دیکسترا به جزیره تاند سفر کرد تا در نشست بزرگ جادوگران شرکت کند. در طول ضیافتی در آن شب، آن‌ها به طور خلاصه با ینیفر و گرالت در مورد سابرینا گلویسیخ و اتحاد او با هنسلت، پادشاه کدوین صحبت کردند.

در ساعات اولیه صبح، فیلیپا تعدادی از حامیان شمالی را گرد هم آورد و شروع به دستگیری متحدان نیلفگارد کرد. بعد از اینکه همه آن‌ها جمع شدند، دیسکترا و کایرا، گرالت که به طرز جادویی نابینا شده بود را نیز فیلیپا بردند تا بینایی او را بازیابی کند. در مقطعی در داخل کاخ گارستنگ، تیسایا دو وریس خائنان نیلفگاردی را آزاد کرد و یک درگیری بین دو طرف در گرفت. پس از اینکه فیلیپا موفق شد از این درگیری فرار کند، او به شکل جغدی در آمد و متوجه شد که سیری توسط آرتو ترانووا مورد حمله قرار گرفته است. سپس او با چنگال‌هایش چشمان آرتو خراشاند و در ادامه گرالت به زندگی او پایان داد. فیلیپا که خود را به خاطر فرار قبلی رینس به گرالت بدهکار می‌دانست، به این دو اجازه داد تا بدون پیروی از شورا فرار کنند و سپس خودش نیز از تاند فرار کرد.

صفحات دیگر