کوتارو آمون
Koutarou Amon
نامهای مستعار
جغد A
Robed Giant
گونه
وضعیت
سن
۳۰ -۳۲ (Tokyo Ghoul:re)
جنسیت
تولد
وابسته به
شغل
خانواده
دوناتو پورپورا (سرپرست)
نوع Rc
سطح Rc
حالت منحصر به فرد
کوئینکه
کورا
آراتا
درجه
کلاس اول
کلاس ویژه (پس از مرگ)
کوتارو آمون (Koutarou Amon) یک بازرس غول کلاس اول سابق است. او قبل از مرگ کورئو مادو آخرین همکار او بود، و بعدا شریک دختر او یعنی آکیرا مادو شد.
اگرچه بعد از عملیات سرکوب جغد بدن او هیچگاه بازیابی نشد اما مرگ او توسط CCG تائید شد. او بعد از مرگش به خاطر خدمات برجستهاش به بازرس کلاس ویژه ترفیع پیدا کرد.
در زمان عملیات روشیما، آمون دوباره به شکل یک غول یک-چشم مصنوعی زنده ظاهر شد.
داستان
پیشزمینه
کوتارو آمون از نقطهای نامعلوم در اوایل زندگیاش یتیم شد و دلیل این اتفاق نیز نامشخص است. او زندگی خوش و آرامی در یک یتیمخانه کاتولیک داشت و تحت سرپرستی کشیشی به نام دوناتو پورپورا بود. با این حال، او یک شب سرپرست خود را در حال سلاخی کردن یک بچه دید و متوجه شد که تا امروز توسط یک غول بزرگ شده است. یتیمخانه فقط محلی بود تا کشیشِ ظاهرا مهربان بتواند از قربانی کردن بچهها بدون این که کسی مشکوک شود، لذت ببرد. گرچه راز دوناتو بر ملا شده بود اما او اجازه داد تا آمون زنده بماند، رویدادی که مسیر زندگی او را تغییر داد.
در دوازده سالگی، آمون توسط جوخه میکیتو اوریه در زیرزمین یتیمخانه پیدا شد که این اتفاق به دنبال دستگیری کشیش رسوا شده اتفاق افتاد و آمون توسط CCG برده شد. او بعدها وارد آکادمی آموزش بازرسی غول و به عنوان بهترین فرد از کلاس خود فارغالتحصیل شد، سپس شریک یک بازرس ارشد یعنی کورئو مادو شد. آمون ابتدا نسبت به شریک بالادستی خود مردد بود و با بینش او نسبت به تحقیقات مخالف بود اما بعدا وقتی در جریان یک حادثه جانش توسط مادو نجات پیدا کرد متوجه کمتجربگی خود شد و به او اعتماد کامل پیدا کرد.
ظهور فاختهها
ورود بازرسان (غولها به آنها فاخته میگویند) به بخش ۲۰ و تحقیقات آنها علیه غولها به کشته شدن دو غول منجر شد، غولهایی به نام آساکی و یوکو فوگوچی که همسر هم بودند و فرزندی کوچک به نام هینامی داشتند. این اتفاق برای غولها ناراحتکننده بود و در میان آنها توکا کیریشیما از همه بیشتر نسبت به این اتفاق منزجر بود. در نهایت کوتارو آمون و کورئو مادو در کنار رودخانه کاساهارا با غولها درگیر شدند. مادو در ابتدا با رابیت یا همان توکا وارد درگیری شد و وقتی آمون را صدا زد تا خود را به او برساند، کن کانکی جلوی آمون را گرفت و با او درگیر شد. در این تقابل سلاح یا کویینکه آمون شکست و او بدون سلاح کمی خود را گم کرد، اما کانکی از کشتن او صرف نظر کرد. بعد اتمام مبارزات، آمون به سمت مکان مادو رفت و تنها تن بیجان او را یافت.
یورش به آزمایشگاه کانو
در طی شش ماه بعدی آمون فعالیتهای مثبتی داشت و موفق شد به درجه بازرس کلاس اول ترفیع پیدا کند. او به عنوان یک بازرس ارشد باید به یک شریک اختصاص داده میشد و این شریک آکیرا مادو، دختر شریک قبلی او بود. در زمان حمله به رستوران غول آنها اجسادی را پیدا کردند که طی تحقیقاتی آنها را به غول چشمبند هدایت میکرد.
ماروده برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد آئوگیری، آمون را برای بازجویی از دوناتو پورپورا در مورد حمله به کوکلیا فرستاد. اگرچه سرپرست سابق آمون اطلاعات چندان مفیدی به او نداشت اما به او توصیه کرد که به جای «رابیت سفید» در جستجوی «آلیس» باشد.
آمون در مورد این واژه گیج شده بود اما تحقیقات خود را با کمک یک دستیار به نام هیدیوشی ناگاچیکا ادامه داد. یافتههای او سرانجام آمون را به وجود چیز ویژهای در مورد آکیهیرو کانو هدایت کرد و تیمی برای جستجوی عمارت این فرد فرستاده شد. گروه مذکور یک آزمایشگاه زیرزمینی را در آنجا کشف کرد. آمون، آکیرا و دو بازرس دیگر با دو غول یعنی شو سوکیاما و ناکی وارد مبارزه شدند. بعد از یک نبرد شدید که در آن ناکی و آکیرا هر دو زخمی شدند، بازرسان موفق شدند تا غولها را به عقب برانند. در همین زمان درخواست کمک شینوهارا رسید و آمون خود را مکان مورد نظر رساند، جایی که یک کاکوجای از کنترل خارج شده دیده میشد که به نظر در حال خوردن شینوهارا بود. آمون بلافاصله متوجه شد که این غول همان غول چشمبند است و با او وارد مبارزه شد. او در حین مبارزه در مورد رویارویی گذشتهشان از او سوال میکرد. کمی بعد جوزو سوزویا برای کمک به آمون از راه رسید. در نهایت آمون با دیدن اشک او و دردی که کانکی میکشید اجازه داد تا او فرار کند.
عملیات سرکوب جغد
در زمان این عملیات آمون به عنوان فرمانده به جوخه ۴ اختصاص داده شده بود. وظیفهی او حضور در حومهی منطقه عملیاتی بود تا از ورود یا فرار غولها جلوگیری کند. سرانجام آمون باری دیگر با کانکی روبرو شد و در این نبرد از کویینکهی ارتقا یافته خود به نام آراتا پروتو II رونمایی کزد. مبارزهی بین آنها پایاپای بود و در نهایت هر دو در حالی که به شدت زخمی شده بودند به زمین افتادند، آمون بازوی خود را از دست داده بود و کانکی پهلویش سوراخ شده بود.
در پسایند این نبرد و پس از اتمام عملیات، کشته شدن کوتارو آمون گزارش شد و این خبر برای برای میساتو گوری، یکی از همکاران او قابل باور نبود. میساتو به خاطر رفتار سرد آکیرا نسبت به از دست دادن یک همکلاسی و شریکش عصبانی بود. آکیرا با وجود این که لبخندی بر صورتش بود چشمانش پر از اشک شد و گفت که او را دوست داشته است، و این مسئله موجب شوکه شدن میساتو شد.
آزمایش
آمون توسط آئوگیری اسیر شد و تحت پروژهی «جغد ۲۷» پیش دکتر کانو برده شد. در حالی که او بیهوش بود، کانو و اتو در مورد دستاوردها و پتانسیل این بازرس غول با هم گفتگو میکردند.
پس از انجام جراحی روی او، آمون در سلولی حبس شد و در نقطهای صدای تاکیزاوا را میشنید که هنگام قطع بازویش برای چیزی التماس میکرد. کمی بعد بشقابی از گوشت به سمت سلول او سر خورد و زمانی که او در حال خوردن آن بود به یاد زمان حضورش در یتیمخانه افتاد. آمون به آب درون توالت سلول خود نگاه کرد و انعکاس خودش را در آن دید. او متوجه کاکوگان خود شد و پی برد که کانو او را تبدیل به یک غول یک-چشم کرده است.
او در مقطعی به واسطهی اقدامات مترسک موفق به فرار شد.
عملیات روشیما
زمانی که آکیرا، هوجی و یک جوخهی CCG در روشیما با تاتارا روبرو شدند. در میان نبرد آنها، تاکیزاوا وارد شد و با خیانت به تاتارا او را کشت. تاکیزاوا همین طور هوجی و جوخه را قتل عام کرد و زمانی که قصد کشتن آکیرا را داشت ناگهان آمون وارد شد و با دخالت او جان آکیرا حفظ شد. آمون افشا کرد که او نیز اسیر شده و توسط دکتر کانو تبدیل به غول شده است اما از نظر این دکتر یک نمونهی «ناموفق» بوده است. آمون ادعا میکند که برای نجات تاکیزاوا آمده است با این حال تاکیزاوا این حرف او را تمسخرآمیز تلقی و به او حمله کرد. تاکیزاوا خیلی زود آمون را شکست داد و کمی بعد جوخهی کویینکس برای از بین بردن تاکیزاوا از راه رسید.
وقتی آکیرا مادو خود را قربانی کرد تا ضربهی مرگبار اوریه به تاکیزاوا نخورد و خودش به طور حیاتی مجروح شد، آمون باری دیگر دخالت کرد و از تاکیزاوا خواست تا آکیرا را به اسکله ببرد و خودش مشغول مبارزه با اوریه شد.
بعدها آمون برای دیدن وضعیت آکیرا به دیدار او رفت و سعی کرد تا هر کاری برای سلامتی او لازم است انجام دهد.
اژدها
در زمان حملهی عاملان سازمان V به ارتش ژاپن و مراکز فرماندهی آنها، یک هیولای جغد یک-چشم در نبرد دیده شد که این هیولا در کنار سازمان V در حال مبارزه بود.
بعد از شکست این هیولا مشخص شد که دلقکها از روی یک پشتبام این هیولا را کنترل میکنند. وقتی دوناتو و سایر دلقکهای قصد ترک پشت بام را داشتند، کوتارو آمون در آنجا حضور پیدا کرد و مانع فرار دوناتو شد. دوناتو که بعد از مدتها دوباره آمون را میدید از او استقبال کرد. در نهایت آمون مجبور شد تا دوناتو را نابود کند. آمون لحظاتی اندوهناک را پشت سر گذاشت و با وجود تمام دردسرهایی که دوناتو ایجاد کرده بود اما همچنان او رو دوست داشت. دوناتو لحظاتی پیش از مرگش، با شنیدن حرفهای آمون در حالی که لبخندی به لب داشت اشک ریخت و به نظر از کارهایی که کرده بود پشیمان بود.
منابع
- مانگا توکیو غول
- مانگا توکیو غول re:
- توکیو غول - ویکیا