تراون
Thrawn
خاستگاه
تولد
گونه
جنسیت
خانواده
وابسته به
شاگردان
میثرانورودو (Mitth'raw'nuruodo) با نام تولد کیوورانورو، در اوایل حرفهی نظامی خود با نام میثرانورودو شناخته میشد، اما بیشتر با نام تراون (Thrawn) شناخته میشود. او یک افسر چیس از ملت چیس اسندنسی (Chiss Ascendancy)، و فرمانده بزرگ در ناوگان امپراتوری در دوران امپراتوری کهکشانی بود. تراون یک افسر امپراتوری بیگانه (Alien) با پوست آبی، چشمان قرمز و چهره ای زاویه دار است که به عنوان یک استراتژیست درخشان و بیرحم شناخته میشد. او معتقد بود که برای پیروزی در جنگ باید دشمن را شناخت. به این ترتیب، او خود را وقف درک فلسفه، هنر و فرهنگ مخالفان خود کرد، که شامل توایلکها و جنگجویان مندلور میشد. زمانی که فرماندار آریندا پرایس خواستار آن شد که یک فرمانده قدرتمند شورشیان در لوثال را شکست دهد، تراون این چالش را پذیرفت و تلاش کرد تا این شورش را از بین ببرد.
تراون قبل از پیوستن به ارتش امپراتوری، در ناوگان دفاعی توسعهیافته چیس اسندنسی خدمت میکرد. تراون که از بومیان سیاره رنتور، واقع در مناطق ناشناخته کهکشان است، در ارتش اسندنسی با شجاعت خدمت کرد. ثوراکی و لامیوو که به ترتیب رهبر خانواده میث و خانواده استایبلا بودند، با ژنرال باکیف، بنیانگذار ناوگان کار کردند تا تراون در خانواده میث پذیرفته و هدایت شود. در این فرآیند تراون با یک مرد چیس دیگر به نام تراس دوستی نزدیکی پیدا کرد به طوری که یکدیگر را همانند برادر میپنداشتند. تراون در ادامه در عملیاتی برای مقابله با گروهی از دزدان فضایی موسوم به واگاری شرکت کرد و در آنجا شاهد مرگ غمانگیز برادرش تراس بود.
نزدیک به پایان جنگهای کلون، در حدود سال ۱۹ ق.ن.ی، هژمونی گریسک طرحی را برای نابودی چیس اسندنسی آغاز کرد. اول، آنها یک ژنرال نیکاردون به نام ییو (Yiv) که بر نیکاردون دستینی، یک امپراتوری توسعهطلب در مناطق ناشناخته حکومت میکرد را آموزش دادند. یک مامور گریسک به نام «جیکستوس» ییو را برای تسخیر یا ترساندن کشورهای همسایه اسندانسی فرستاد. تراون مناطق ناشناخته بومی خود را ترک کرد و به فضای شناخته شده سفر کرد تا به دنبال متحدانی علیه ییو بگردد. در آنجا، او در طول جنگهای کلون با شوالیه جدای یعنی اناکین اسکایواکر روبرو شد و در طول ماموریتی در سیاره موکیوج، در کنار اسکایواکر جنگید. اندکی پس از آن، تراون نقش مهمی در شکست ناوگان ییو داشت که منجر به نابودی نیکاردون دستینی شد.
پس از شکست ییو، جیکستوس گروهی از گونههای تلهپاتیک آگبوی را اعزام کرد تا مقامات سه خانواده بزرگ اسندنسی را برای شروع یک جنگ داخلی دستکاری کند. تراون در خنثی کردن توطئه آگبوی بر فراز سیاره هاکسیم نقش داشت. پس از ناکامی آگبویها در برانگیختن جنگ داخلی در اسندانسی، جیکستوس از خدمات دولت کیلجی ایلومین استفاده کرد تا اِسِندانسی را از درون تضعیف کند. تراون و دوستانش که از قدرت برتر ناوگان گریسک نسبت به ناوگان دفاعی چیس آگاه بودند، ترتیبی دادند تا چندین کشور با هم متحد شوند و ناوگان جیکستوس را در نبردی در سیاره سانرایز شکست دهند، جایی که آخرین موضع تراون بود.
پس از سازماندهی مجدد جمهوری کهکشانی درون امپراتوری کهکشانی، تراون وفاداری خود را به امپراتور پالپاتین اعلام کرد، زیرا اتحاد با این رژیم جدید را برای مردمش مفید دانست. تراون با کمک کادت الی وانتو، در جامعه کهکشانی جذب شد و به استاندارد پایه کهکشانی مسلط شد و در نهایت از آکادمی سلطنتی در کوروسکانت فارغالتحصیل شد. حرفهی او در نیروی فضایی بسیار موفق بود. پس از چند ترفیع، او سرانجام درجه فرمانده بزرگ را از خود امپراتور دریافت کرد.
تراون در اوج فعالیت خودش به عنوان افسر فرمانده ناوگان هفتم خدمت کرد که گل سرسبد آن، نابودگر ستارهای چیمرا بود. او که چند سال پس از شروع جنگ داخلی کهکشانی در بخش لوثال مستقر شده بود، به دنبال شکست شورشیان به رهبری کاپیتان هرا سیندولا بود. تراون در طول دوران رهبری ناوگان هفتم، طرح ساخت یک جنگنده ستارهای-بمبافکن را ارائه کرد و به شدت از آن دفاع کرد. نام این جنگنده TIE دفندر بود که قرار بود ابتدا در لوثال ساخته شود و سپس در سراسر کهکشان تولید شود. پس از نبرد آتولون، امپراتور تراون را به کاخ خود احضار کرد تا با شاگردش دارث ویدر ماموریتی را انجام دهد، کسی که زمانی تراون او را به نام اناکین اسکایواکر میشناخت. پالپاتین تراون و ویدر را دو خدمتکار مفید خود میدانست و معتقد بود که مأموریتهای او مستلزم استعداد و دانش منحصر به فرد هر دوی آنها است.
در ماموریت بعدی، ناوگان تراون با فرست لیجن، گروه نظامی ویدر همکار کرد و در نهایت چندین دختر چیس که حساس به نیرو بودند را از اسارت گریسک بودند نجات دادند. مدتی بعد از آن، تراون ماموریتی برای دفاع از خطوط تامین پروژه استاردست دریافت کرد که ظاهرا توسط گونهای به نام گرالوکها تخریب شده بود و تجهیزات الکترونیکی آن توسط آنها خورده شده بود. مقصر اصلی این زیانها، فرمانده بزرگ و خیانتکار بالانهای ساویت بود. پس از افشای خیانت ساویت و شکست یک نیروی گریسک که آن هم در این ماجرا نقش داشت، تراون وظیفه خود را برای از بین بردن گروه شورشی سندولا در لوتال از سر گرفت. شورشیان سندولا با نیروهای تراون مقابله کردند تا یک بار برای همیشه لوثال را آزاد کنند. در طول این نبرد، گلهای از پرگیلها به کمک ازرا بریجر، یک شاگرد جدای آمدند و خسارات زیادی را به ناوگان هفتم وارد کردند. تراون روی پل فضاپیمای چیمرا بود که این موجودات چیمرا را احاطه کردند و آن را به هایپراسپیس کشاندند و تراون و بریجر به مکانی ناشناخته منتقل شدند.
در سالهای پس از ناپدید شدن تراون، امپراتور و ویدر در نبرد اندور کشته شدند. امپراتوری در نبرد جاکو بهطور قاطع شکست خورد و اتحاد بازیابی جمهوری به جمهوری جدید سازماندهی شد. با وجود اینکه سالها از ناپدید شدن تراون گذشته بود، اما آسوکا تانو در سال ۹ ب.ن.ی در جستجوی او بود. این موضوع باعث شد تا او با مورگن السبت، دستآموز تراون، روبرو شود. استعدادهای تراون حتی در غیاب او از محفل جدیدی بهرهمند شدند. دانش او از مناطق ناشناخته برای بازماندگان امپراتوری ضروری بود و به آنها کمک کرد تا در این بخش از فضا زنده بمانند، جایی که در نهایت محفل اول را تشکیل دادند که بخش مهمی از طرح امپراتور پالپاتین بود. در نهایت تراون با کمک السبت از تبعید طولانی مدت خود خارج شد و به کهکشان اصلی بازگشت. ازرا بریجر تبعیدی نیز بدون اینکه او بداند موفق به بازگشت شد.