هنرهای تاریک

هنرهای تاریک (Dark Arts) که همچنین به عنوان جادوی تاریک شناخته می‌شود، به هر نوع جادویی اشاره دارد که عمدتا برای آسیب رساندن، اعمال کنترل یا حتی کشتن افراد و موجودات استفاده شود. اکثر افرادی (نه همه آن‌ها) که به هنرهای تاریکی مسلط بودند، شرور بودند.

هنرهای تاریک معمولا به جادوها و اقداماتی اشاره دارند که می‌توان از آنها برای آسیب رساندن به دیگران استفاده کرد که شامل بهره گرفتن از نفرین‌های قدرتمند نابخشودنی تا دم کردن معجون‌های تاریک و پرورش موجودات تاریک می‌شود. این اعمال اغلب غیرقانونی بودند یا حداقل در دنیای جادوگران به شدت ناپسند شمرده می‌شدند.

از تمرین‌کنندگان این جادوها به عنوان جادوگران تاریک یاد می‌شود. برجسته‌ترین و قدرتمندترین آن‌ها لرد ولدمورت بود که به عنوان بدترین جادوگر تاریکی در تمام تاریخ شناخته می‌شد. پیروان او که به مرگ خواران معروف بودند نیز به شدت از هنرهای تاریکی بهره می‌گرفتند.

ماهیت هنرهای تاریک

هنرهای تاریک عموما برای کسانی که از آنها استفاده می‌کنند تباه‌کننده تلقی می‌شد. تام ریدل پس از سال‌ها درگیر شدن در آن‌ها حتی ظاهرش نیز تباه شده بود و زیبایی سابق خود را از دست داده بود.

آلبوس دامبلدور به ویژه اشاره کرده است که درگیر شدن در هر یکی از هنرهای تاریک که شامل قتل می‌شود، به روح آسیب می‌رساند؛ برای مثال، او در مقطعی به سوروس اسنیپ گفت که روح دراکو مالفوی «هنوز آنقدر آسیب ندیده است» که مرتکب قتل شود، اما اگر او مرتکب چنین کاری می‌شد «روحش از هم می‌پاشید». این نشان می‌دهد که استفاده از جادوی بسیار تاریک مانند نفرین کشتار، به روح فرد آسیب می‌رساند. هنر تاریک در ایجاد کردن هورکراکس به معنای واقعی کلمه شکافتن روح برای یک هدف غیرطبیعی یعنی دستیابی به جاودانگی بود. کویرینوس کویرل در ابتدا صرفا برای شناخت بیشتر جادوی تاریک علاقه‌مند بود، اما کنجکاوی او باعث شد تا در نهایت او به طور کامل جذب و فاسد شود.

به گفته اسنیپ، هنرهای تاریک ماهیتی عملگرایانه دارند و فرد در هر مرتبه که شکست بخورد، تنها «خشن تر و باهوش‌تر» از قبل باز می‌گردد. از این رو ضرورت دارد که دفاع فرد نیز همانند این هنرهای ناپسند همه کاره باشد.

طلسم‌های تاریک قدرتمند برای موفقیت نیاز به قصد مخرب داشتند؛ برای مثال، طبق گفته‌ی بلاتریکس لسترنج، برای اجرای نفرینی باید واقعا میل به ایجاد درد داشت. همچنین کنترل هنرهای تاریک ممکن است دشوار باشد؛ برای مثال، وینسنت کراب کنترل آتش نفرین شده‌ای را که در سال ۱۹۹۸ در نبرد هاگوارتز ایجاد کرد، از دست داد و توسط آن کشته شد. جراحات ناشی از جادوی تاریک گاهی اوقات هرگز به طور کامل التیام نمی‌یابند، مانند گوش جورج ویزلی که توسط نفرین سکتومسمپرا بریده شد.

برخی از نفرین‌ها می‌توانند در ژن‌های فرد باقی بمانند و از طریق نسل‌ها منتقل شوند، یا ممکن است دوباره در یک نسل ظاهر شوند. برای مثال، آستوریا مالفوی یکی از قربانیان نفرین جدش بود.

موجودات تاریک همچنین می‌توانند تأثیرات ماندگاری برای افراد نزدیک داشته باشند که می‌تواند مرگبار یا بسیار مضر باشد. باسیلیسک‌ها این توانایی را داشتند که افراد را با نگاه خود دچار سنگ‌شدگی کنند یا با زهر نیششان بکشند. دمنتورها این توانایی را داشتند که جان انسان‌ها را با بوسه خود ببلعند که هیچ درمانی برای قربانی وجود نداشت و او بقیه عمرش را در حالت نباتی به سر می‌برد.