رانی جادوگر
Ranni the Witch
نام مستعار
موقعیت
بستگان
رانی جادوگر (Ranni) که همچنین با نام رانی شاهدخت قمری شناخته میشود، شخصیتی در الدن رینگ است. او یکی از نیمهخدایان است و خط داستانی او جزئیات بسیطی دارد.
پیشزمینه
رانی دختر راداگون، یک قهرمان از نظم طلایی و ملکه رنالا، رئيس خاندان سلطنتی کارین و آکادامی رایا لوکاریا است. او دو برادر بزرگتر به نام ردان و رایکارد دارد.
رانی همچنین یک امپیرین بود، به این معنی که او این پتانسیل را داشت که روزی جانشین ملکه ماریکا به عنوان خدای سرزمینهای میانه شود. دو انگشت او را به عنوان جانشین بالقوه انتخاب کرد و سایهای به نام بلاید به او اعطا شد تا رعیت او باشد. بلاید مورد تایید رنالا قرار گرفت و به عنوان برادر ناتنی او بزرگ شد.
رانی جوان با هدایت مادرش رنالا با ماه تاریک خود روبرو شد. آنچه او مشاهده کرد سرد، تاریک و پوشیده از راز بود. در اعماق جنگل، او همچنین با یک «جادوگر برفی» آشنا شد، که به مربی مخفی او تبدیل شد. این جادوگر پیر به خوبی به جادوهای سرد مسلط بود، و به رانی آموخت که از ماه تاریک بترسد و همین طور جادوهای خود را به این شاهدخت منتقل کرد.
در مقطعی، پدر رانی مادرش را رها کرد تا با ملکه ماریکا ازدواج کند و عنوان دومین ارباب الدن تبدیل شود. رانی و خواهران و برادرانش به این ترتیب توسط نامادری جدیدشان به مقام نیمهخدایی ارتقا یافتند.
شب چاقوهای سیاه
اگرچه دو انگشت او را به عنوان جانشین ماریکا انتخاب کرده بود، اما رانی نمیخواست که عروسک خیمهشب بازی اراده برتر باشد و از سرنوشت امپیرینی خود رنجیده بود. رانی برای فرار از آن، تکهای از رون مرگ را از مالیکیث ربود و از طریق یک مراسم خوفناک، آن را در تیغههای قاتلان نومن که نزدیک به ملکه ماریکا بودند قرار داد. او همچنین قطعهای را به برادرش رایکارد به عنوان آخرین چاره داد تا او بتواند در صورت لزوم مالیکیث را بکشد. رانی برای قاتلان نقشه کشید تا فردی را بکشند در حالی که او به طور همزمان خودش را کشت. در واقع قرار بود بدن او و روح شخص دیگری کشته شود، تا از این طریق او از امپیرین بودن رهایی پیدا کند.
در رویدادی که تحت عنوان شب چاقوهای سیاه شناخته میشود، قاتلان گادوین طلایی را به قتل رساندند و روح او را کشتند، در حالی که رانی نیز از لحاظ جسمی کشته شد و روحش به عروسکی منتقل شد که گفته میشود تجسمی از مربی او جادوگر برفی است. به این ترتیب این خواهر و برادر ناتنی به عنوان اولین قربانیان نیمهخدایی تبدیل شدند که کشته شدهاند. سرنوشت رانی و مشارکت او در این دسیسه تا حد زیادی توسط ساکنان سرزمینهای میانه ناشناخته باقی مانده است.
شکستگی
در مقطعی پس از شب چاقوهای سیاه، ملکه ماریکا حلقه الدن را شکست. رانی صاحب یک رون بزرگ شد، اما به نظر میرسد که آن را کنار گذاشت، و تا حد زیادی خارج از درگیریهای بعدی باقی ماند. بدن عروسکی او به دورههای طولانی خواب زمستانی نیاز داشت و به خواب رفت، در حالی که مامورانش در تلاش بودند تا نقشه او را پیاده کنند و نفوذ اراده برتر در سرزمین میانه را از بین ببرند.
مدتها پس از شکستگی حلقه، زمانی که تارنیشد به سرزمینهای میانه بازگشت، رانی در مورد او شنید و به او نزدیک شد.
قهرمان لکهدار برای اهداف خود به خانه خاندان کارین راه یافت و با رانی روبرو شد. رانی او را به خدمت خود پذیرفت و از او خواست تا راهی به نوکرون پیدا کند، به این امید که گنجی را در آنجا بیابد. این گنجینه شامل سلاحی بود که با آن میتوانست دو انگشت را بکشد. قهرمان موفق شد تا راه خود را به نوکرون بیابد و گنجینه این شهر را برای رانی برد و پس از آن رانی به نوکستلا رفت. قهرمان او را در آنجا یافت و رانی او را مجبور کرد تا او را از شر سایههایی که توسط دو انگشت فرستاده شده بود خلاص کند. با شکست آخرین سایه، رانی پاداشی به قهرمان داد که شامل کلیدهایی برای دسترسی به صندوقی حاوی یک حلقه بود، حلقهای که قرار بود به همسر آینده رانی اعطا شود و همسر او هدف رانی در کشتن دو انگشت را محقق کند.
اگر قهرمان لکهدار حلقه را پیدا کند و آن را به رانی بدهد، او به عنوان همسر جدید رانی برگزیده میشود و یک شمشیر بزرگ به عنوان نماد اتحادش به او داده میشود. رانی گستره کامل نقشه خود را برای قهرمان آشکار خواهد کرد: جانشینی ملکه ماریکا به عنوان خدا و آغازگر «عصر ستارگان»، دور شدن از سرزمینهای میانه برای سفر به کیهان، و اجازه دادن به ساکنان آن برای داشتن اراده آزاد بدون بدون دخالت اراده برتر. قهرمان لکهدار بعد از شکست دادن جانور الدن میتواند رانی را احضار کن و مسیر او را در پیش بگیرد.