بر پایه سیستم حالت روشن حالت تاریک

تارنیشد (شخصیت اصلی)

اشتراک‌گذاری

تارنیشد

Tarnished

تارنیشد (شخصیت اصلی) - الدن رینگ

دسته‌بندی

نام متسعار

ارباب الدن (پایان‌بندی انتخابی)
ارباب شعله شوریده (پایان‌بندی شعله شوریده)

خانواده

ملکه ماریکا جاویدان (پایان‌بندی ارباب الدن)
لونار پرنسس رانی (پایان‌بندی عصر ستاره‌ها)

تارنیشد (Tarnished) شخصیت اصلی در الدن رینگ است که بازیکن در نقش او بازی می‌کند.

تارنیشد به واسطه «شعله‌ی جاه‌طلبی» (Flame of Ambition) وادار شد تا برای بازیابی حلقه الدن و تبدیل شدن به یک ارباب الدن تلاش کند. او در سفرش به سراسر سرزمین‌های میانه با نیمه‌خدایان مختلفی که حامل رون‌های بزرگ بودند، و همین طور با سایر تارنیشدها روبرو شد.

شرح

تارنیشد بدون داشتن هیچ شهرتی فراخوانده شد تا از دریای مه به سرزمین‌های میانه عبور کند، و یک بار دیگر موهبت شامل حال او شد، چیزی زمانی از او و همتایانش سلب شده بود. پیشینه و دستاوردهای او پیش از ورود به سرزمین‌های میانه ناشناخته است.

تارنیشد سفر خود را از کلیسایی (Chapel of Anticipation) در سواحل غربی لیمگریو آغاز کرد، جایی که فقط جسد یک دوشیزه انگشت وجود داشت. پس از یک برخورد کوتاه با یک پیوندک (Scion)، او از پرتگاهی سقوط کرد و در گورستانی خود را یافت. اگرچه مرگ اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسید، اما تارنیشد توسط زنی مرموزی سوار بر اسب پیدا شد. این زن دو قمقمه به او داد که یکی اشک‌های زرشکی و دیگری اشک‌های آبی بود. تارنیشد با این برکات از غاری خارج شد و به علفزارهای لیمگریو پا گذاشت.

او یک بار دیگر با زن مذکور ملاقات کرد و او خود را ملینا معرفی کرد. او وقتی دید که هیچ دوشیزه انگشتی همراه تارنیشد نیست، پیشنهاد داد که نقش چنین فردی را بازی کند و او را راهنمایی کند تا رون‌ها را از دشمنانش جمع‌آوری کند، رون‌هایی که ملینا آن‌ها را به قدرت تبدیل می‌کرد. در مقابل، او درخواست کرد که تارنیشد او را با خود به پای درخت ارد برساند. برای کمک، ملینا سوتی را به او داد که با آن می‌توانست اسبی به نام تورنت را فرا بخواند. ملینا در ادامه به تارنیشد توضیح داد که او در جستجوی هدفی است که مادرش مدت‌ها پیش در درخت ارد به او داده بود. او به تارنیشد توصیه کرد که به دنبال رون‌های بزرگ باشد: تکه‌هایی از حلقه شکسته الدن که در حال حاضر در دست نیمه‌خدایان بود.

در اوایل این سفر مشترک، ملینا از تارنیشد دعوت کرد تا به محل میزگرد برود، جایی که محل تجمع قهرمانان لکه‌دار بود. در آنجا، تارنیشد با چند نفر از همتایان خود و همچنین رهبر این محل یعنی گیدین آفنیر دیدار کرد.

تارنیشد صاحب یک رون بزرگ از یکی حاملان آن شد و از دو انگشت‌ها، فرستادگان اراده برتر آگاه شد. انیا که یک تفسیرکننده انگشتان بود با تفسیر سخنان آن‌ها به لکه‌دارها توضیح داد که درهم شکستن حلقه الدن زمین را ویران کرده است، و به آن‌ها دستور داد که نیمه‌خدایانی که اراده برتر را منکر شده‌اند، شکار کنند. گیدین توصیه‌های بیشتری را به تارنیشد ارائه کرد و دانش خود را در مورد پنج حامل شارد به اشتراک گذاشت.

تارنیشد در طول سفر خود ممکن است با رانی جادوگر، یک نیمه‌خدا و عامل طرح شب چاقوهای سیاه روبرو شود. او ممکن خدمت کردن به رانی انتخاب کند و به او کمک کند که در مسیر تاریک امپیرین‌ها قدم بگذارد و تلاش کند تا نظم او را بر جهان برقرار کند.

پس از تصاحب دو رون بزرگ، تارنیشد راه خود را به لیندل، پایتخت سلطنتی باز می‌کند که سکونتگاه مارگات است. در مقطعی ملینا با تارنیشد خداحافظی می‌کند و تورنت و توانایی تبدیل رون‌ها به قدرت را برای او باقی می‌گذارد. تارنیشد به سمت تخت الدن پیش می‌رود و مارگات را شکست می‌دهد و رون بزرگ او را تصاحب می‌کند، اما زمانی که او سعی می‌کند تا از در تنه درخت ارد عبور کند، متوجه وجود خارهای غیرقابل نفوذی می‌شود. ملینا یک بار دیگر با او ملاقات می‌کند و اشاره می‌کند که هدفش این است که به تارنیشد برای تبدیل شدن به ارباب الدن کمک کند. اما برای انجام این کار، درخت ارد باید سوزانده می‌شد تا خارها از بین بروند. بنابراین تارنیشد سفر جدیدی را با ملینا آغاز می‌کند و به سمت قله‌های کوه غول‌ها می‌رود تا شعله‌ای را برای سوزاندن درخت ارد بیابد.

تارنیشد ممکن است با موجودی به نام شبریری روبرو شود که به او اعلام کرد که ملینا باید به عنوان محرک آتش و برای سوزاندن درخت ارد قربانی شود. شبریری همچنین جایگزین دیگری ارائه می‌کند: اینکه تارنشید خودش به جای ملینا بسوزد و برای این منظور، او باید به زیر پایتخت سلطنتی برود و با سه انگشت ملاقات کند و خود را در مسیر تبدیل شدن به ارباب شعله شوریده قرار دهد. اگر تارنشید این پیشنهاد را بپذیرد، به یک دشمنی با ملینا روبرو خواهد شد که با او عهد می‌کند اگر تبدیل به یک ارباب شوریده شود، تارنشید را خواهد کشت.

چه از طریق قربانی کردن ملینا و چه از طریق قدرت شعله شوریده، درخت ارد شعله‌ور می‌شود و تارنیشد به فاروم آزولا وارد می‌شود، معبدی باستانی در آسمان که گفته می‌شود از زمان‌های بسیار قدیم در حال فروپاشی بوده است. در آنجا او با مالیکث برخورد می‌کند و با کشتن او رون مرگ را برای سرزمین‌های میانه آزاد می‌کند.

تارنیشد به لیندل برمی‌گردد و آنجا را پوشیده از خاکستر می‌بیند. او راه خود را در میان این شهر ویران شده طی می‌کند اما مسیرش توسط گیدین مسدود می‌شود، کسی که تلاش می‌کند او را از تبدیل شدن به ارباب الدن باز دارد. تارنیشد در نهایت گیدین را می‌کشد و به مسیرش ادامه می‌دهد.

تارنیشد بار دیگر خود را در تخت الدن می‌یابد. این بار او با گادفری، اولین ارباب الدن و رهبر پیشین لکه‌دارها روبرو می‌شود. دوئلی بین این دو لکه‌دار شکل می‌گیرد و گادفری مجبور می‌شود تا جانور سروش را از پشتش درآورد. با این حال، تارنیشد گادفری را شکست می‌دهد و به درخت ارد نزدیک می‌شود.

درون درخت ارد، تارنیشد ماریکا را می‌یابد که از یک رون آویزان شده است و بدنش ظاهرا از سنگ ساخته شده است. ماریکا از رون سقوط می‌کند و بدنش شروع به تاب برداشتن می‌کند و به شکل راداگون، دومین ارباب الدن درمی‌آید. راداگون برای محافظت از نظم طلایی در برابر تارنیشد می‌جنگد، اما به شکست می‌خورد. از بدن او جانور الدن بیرون می‌آید که در واقع رعیت اراده برتر و تجسم حلقه الدن است. با وجود جایگاه این جانور به عنوان یک خدا، اما تارنیدش بر او چیره می‌شود و در نهایت در مقابل بدن شکسته ملکه ماریکا می‌ایستد. تارنیشد بسته به تصمیماتی که در سفر خود گرفته است، اکنون ممکن است سرنوشت سرزمین‌های میانه را تعیین کنند. او ممکن است حلقه الدن را ترمیم کند و به عنوان ارباب الدن به پا خیزد، یا با رانی به سفر هزار ساله او برود، یا ارباب شعله شوریده شود و همه چیزهای که باعث تقسیم و تمایز شده‌اند را بسوزاند.

صفحات دیگر