بر پایه سیستم حالت روشن حالت تاریک

ردان فاتح ستارگان

اشتراک‌گذاری

ردان فاتح ستارگان

Starscourge Radahn

ردان فاتح ستارگان - الدن رینگ

نام مستعار

ژنرال ردان
فاتح ستارگان
ژنرال شیر قرمز

نژاد

نیمه‌خدا
ارباب

وابسته به

خاندان سلطنتی کارین
ردمین‌ها
میکولا (همسر)

بستگان

ملکه ماریکا (مادرخوانده)
پرنسس رانی (خواهر)
ماگ، ارباب خون (برادرخوانده)
گادوین گلدن (برادرخوانده)
مالنیا (خواهرخوانده)
میکوئلا (برادرخوانده)

ردان فاتح ستارگان (Starscourge Radahn) یک باس در الدن رینگ است. او یک نیمه‌خدا و یک حامل شارد است که ابتدا در کیلید و سپس در انیر-ایلیم قابل رویارویی است. در حالی که اولین رویارویی برای پیشبرد داستان لازم نیست، اما شکست دادن او برای دسترسی به شهر ابدی نوکرون و رسیدن به یک پایان‌بندی و دسترسی به قلمرو سایه لازم است. برخورد دوم برای تکمیل محتوای قابل دانلود سایه درخت ارد مورد نیاز است.

شرح

ردان پسر ملکه رنالا و راداگون بود و پس از ازدواج پدرش با ملکه ماریکا، به یک نیمه‌خدا تبدیل شد. او به عنوان قدرتمندترین قهرمان نیمه‌خدایان در نظر گرفته می‌شود.

قبل از شکستگی

ردان پسر راداگون، قهرمان درخت ارد، و ملکه رنالا، رئیس خانواده سلطنتی کارین و آکادمی رایا لوکاریا است. او دو خواهر و برادر به نام‌های رایکارد و رانی دارد. ردان موهای قرمز شعله‌ور پدرش را به ارث برده است. او از دوران جوانی شیفته‌ی گادفری، اولین ارباب الدن بود. ردان در تلاش برای تقلید از الگوی خود، زره خود را با شیرها که نماد گادفری بودند، تزئین کرد.

در مقطعی، موهبت از گادفری گرفته شد و او از سرزمین‌های میانی تبعید شد. پدر ردان یعنی راداگون، همسرش رنالا را ترک کرد تا همسر جدید ملکه ماریکا و دومین ارباب الدن شود. بنابراین، ردان و خواهر و برادرش به واسطه نامادری جدیدشان به جایگاه نیمه‌خدایی ارتقا یافتند.

ردان که نمی‌خواست اسب لاغر اما محبوبش لئونارد را رها کند، یک جادوی گرانشی را زیر نظر استادی در سلیا فرا گرفت. در این میان ردان با گایوس آلبینوریک، یکی از شاگردان ارشد معلمش دوست شد و این دو رقابتی دوستانه را با هم داشتند. برادر ناتنی ردان  یعنی مسمر نیز با گایوس دوست بود و آن دو به همانند برادر بزرگتر ردان کنار او بودند.

تسلط بر جادوی گرانشی به ردان اجازه داد تا نیروهای گرانش را دستکاری کند و خود ستارگان را به چالش بکشد. ردان ستارگان را فتح کرد و سلیا را در این فرآیند نجات داد، و از قدرت گرانشی عظیم خود برای «شکستن» ستارگان و متوقف کردن چرخه آن‌ها استفاده کرد. از این رو لقب «فاتح ستارگان» به او داده شد.

سربازان ردان به خاطر یال قرمزی که بر روی کتشان بود و شبیه ردان بود، به ردمین‌ها (Redmanes) معروف شدند. یکی از شوالیه‌های قدیمی ردمین اوگا بود که در کنار ردان در سلیا تکنیک‌های گرانشی را مطالعه کرد. عموما گفته می‌شد که ردمین‌ها هیچ نقطه ضعفی ندارند. در یک دوره زمانی نامعلوم، جرن (Jerren)، مهمان خانواده سلطنتی کاریان به فرمانده مهمان ارتش ردان تبدیل شد و سوگندی برای یک مرگ شرافتمندانه یاد کرد.

هنگامی که برادر ناتنی ردان یعنی میکولا، به عنوان یک امپیرین به مقام خدایی نزدیک شد، او به زودی تمایل پیدا کرد تا ردان را به عنوان همسرش برگزیند. ردان عمیقا به خاطر مهربانی و قدرتش توسط میکولا مورد تحسین قرار می‌گرفت و از این شایستگی یک ارباب الدن بودن را در او می‌دید. به این ترتیب او با ردان عهد بست تا به همسرش تبدیل شود.

شکستگی

ردان فاتح ستارگان
ردان در حال مبارزه با مالنیا

در مقطعی پس از شب چاقوهای سیاه، ملکه ماریکا حلقه الدن را شکست و فرزندانش صاحب رون‌های بزرگ را به دست آوردند. دیوانگی ناشی از قدرت رون‌ها منجر به جنگی بین نوادگان نیمه‌خدای ماریکا شد که هر کدام به دنبال تبدیل شدن به فرمانروای جدید سرزمین‌های میانی بودند.

ردان از دژ مستحکم خود در قلعه ردمین در کیلید، ارتش خود را علیه نیروهای نیمه خدایان دیگر رهبری کرد. ردان تلاش کرد تا گادریک پیوند خورده را در لیمگریو به چالش بکشد، اما او در قلعه استورم‌ویل پنهان شد.

در پایان جنگ‌ها، تنها ردان و خواهر ناتنی‌اش مالنیا باقی مانده بودند. این دو در نبرد آئونیا را پیش بردند که به یک بن بست رسید و دوئل آن‌ها بدون نتیجه پایان یافت. مالنیا پس از رهاسازی تباهی سرخ خود، در گوش ردان زمزمه کرد: «میکولا در انتظار توست، ای همسر موعود.»

تباهی سرخ تمام منطقه کیلید را ویران کرد و ردان را از درون خورد به طوری که روان او از بین رفت. پس از نبرد آئونیا، ردان در تپه‌های زاری به عنوان یک جانور بی‌فکری دوست و دشمن را می‌بلعید و رو به آسمان زوزه می‌کشید و پرسه می‌زد. شوالیه‌های ردمین بدون هیچ فرمانده‌ای تلاش کردند تا با گسترش تباهی در کیلید با استفاده از آتش مقابله کنند.

علیرغم دیوانگی ردان، او همچنان به سوار شدن بر اسب لاغر خود و همچنین توقف حرکت ستاره‌ها ادامه داد. فستیوالی توسط افراد او در قلعه ردمین ترتیب داده شد تا آخرین نبرد او را جشن بگیرند.

با حضور یک قهرمان لکه‌دار، ردان شکستی را متحمل شد و از وجود رنج‌هایش رهایی یافت. مرگ او باعث شد تا ستارگان چرخه‌های خود را از سر بگیرند، که برخی از آن‌ها بر سرزمین‌های میانه فرود آمدند. یکی از این ستاره‌ها در لیمگریو فرود آمد و و مسیر شهر ابدی نوکرون را باز کرد که به تقدیر رانی جادوگر اجازه می‌داد تا پیش برود.

سایه درخت ارد

پس از شکست دادن ردان، روح او به پایان حیاتش رسید. با این حال، میکولا به دنبال احیای آن بود و همچنان مایل بود که ردان همسر او باشد. میکولا در احیای ردان موفق بود و روح او را در ظرفی قرار داد که از بقایای ماگ، ارباب خون تشکیل شده بود. تارنیشد در دروازه الوهیت و در بالای انیر-ایلیم با ردان دوباره احیا شده روبرو شد. ردان به عنوان نگهبان ایستاد در حالی که میکولا عروج خود برای خدایی کامل می‌کرد. ردان یک بار دیگر با تارنیشد مبارزه کرد و در طول این نبرد، میکولا از دروازه الوهیت خارج شد و رادان را به عنوان همسر خود در آغوش گرفت و در کنار او با تارنیشد جنگید. تارنیشد سرانجام بر ردان و میکولا چیره شد و در نهایت از وقوع عصر میکولا جلوگیری کرد.

صفحات دیگر