ترور سی. بلمونت
Trevor C. Belmont
نامهای دیگر
نقش
نژاد
جنسیت
تاریخ تولد
سن
وابسته به
سلاح
بستگان
شریک
اولین نمایش
ترور سی. بلمونت (Trevor C. Belmont) که در ژاپن با نام رالف سی. بلموندو هم شناخته میشود، عضوی از قبیله اجدادی شکارچیهای خونآشام بلمونت است که در قرن ۱۵ زندگی میکرد. او شخصیت اصلی کسلوانیا III: نفرین دراکولا است. او از نسل لیون بلمونت است و به خاطر قدرتهای فرا طبیعی که داشت مورد ترس مردم بود. بنابراین قبیله بلمونت در بیرون از جامعه زندگی میکرد. ترور به عنوان اولین فرد که قادر به شکست کنت دراکولا شد مشهور است.
تاریخچه
کسلوانیا III: نفرین دراکولا
در والکیا و در سال ۱۴۷۶، مردم به خاطر حضور هیولاهایی که تا آن زمان فقط افسانه بودند پریشان شده بودند. بنا بر شوایعی، آنها از یک کنت سیاهپوش مرموز به نام دراکولا دستور میگرفتند. کلیسای ارتدوکس شرقی که بسیار دلواپس شرایط بود نیروهای خود را برای رفع این تحت اعزام کرد. از آنجایی که به ومپایر بودن هدف شکهایی وجود داشت، یک تیم مخفی برای پیدا کردن و شکست دراکولا فرستاده شد.
بعد از این که هیچ پاسخی از والکیا دریافت نشد، پاپ به عنوان آخرین تلاش به خانواده بلمونت متوسل شد. از این رو ترور بلمونت وارد عمل شد تا به ظلم موجود در والکیا را پایان دهد. او از نسل لیون بلمونت بود و مردم از قدرتهای او میترسیدند. بنابراین خانواده بلمونت جدا از جامعه زندگی میکرد.
ترور سفری را برای شکست دراکولا شروع کرد و در طی آن متحدان زیادی به او پیوستند.
اولین جنگجوی شورشی معروف به گرانت داناستی بود که توسط دراکولا به شیطان تبدیل شده بود و به عنوان نگهبان در برج ساعت قرار گرفته بود. پس از اینکه ترور شکل شیطانی او را شکست داد، گرانت دوباره به یک انسان تبدیل شد و به عنوان متحد به او پیوست.
همراه دوم او سایفا بلنادس جادوگر بود. او بخشی از گروه شکارچیانی بود که توسط کلیسا برای مقابله با دراکولا تشکیل شده بود. از آنجایی که مردم والاکیا به ترس از جادوگران معروف بودند، سایفا خود را به شکل یک مرد درآورده بود تا بدون نگرانی در اطراف حرکت کند. او در نهایت توسط یک سایکلاپس اسیر شد و به یک مجسمه تبدیل شد. پس از اینکه ترور قادر به کشتن این هیولا شد، سایفا نیز از تحجر رها شد و تصمیم گرفت با او همراه شود.
آخرین متحدی که به آنها پیوست آلوکارد، پسر دراکولا بود. او با اقدامات پدرش موافق نبود و تصمیم گرفت جلوی او را بگیرد. با این حال او متوجه بود که برای مقابله با او که به اندازه کافی قوی نیست و تصمیم گرفت به دنبال متحدی بگردد که بتواند به او کمک کند. وقتی ترور با آلوکارد روبرو شد، آلوکارد بلافاصله او را به یک دوئل دعوت کرد. تروور بلمونت در این دوئل پیروز شد، اگرچه آلوکارد از تمام قدرتش استفاده نکرد چرا که فقط میخواست او را محک بزند. به این ترتیب او به متحد ترور تبدیل شد و او را به عنوان یک شکارچی خونآشام قدرتمند تایید کرد، کسی که میتوانست پدرش را شکست دهد.
این چهار قهرمان خود را به اتاق تاج و تخت دراکولا رساندند. آنها با دراکولا جنگیدند، اما تنها ترور قادر بود کار او را تمام کند چرا که حامل شلاق قاتل خون آشام بود، سلاحی که اجدادش به ارث برده بود. در نهایت او از این شلاق برای اولین بار علیه دراکولا استفاده شد. پس از این درگیری، آنها شاهد فروریختن قلعه از صخره کوهی بودند. همه هیولاها در کنار دراکولا ناپدید شدند و والاکیا نفس راحتی کشید. از آن زمان به بعد، خانواده بلمونت به عنوان خاندانی محترم در این منطقه شناخته شد.