بر پایه سیستم حالت روشن حالت تاریک

ریچر بلمونت

اشتراک‌گذاری

ریچر بلمونت

Richter Belmont

ریچر بلمونت - کسلوانیا

نقش

شکارچی خون‌آشام

نژاد

انسان

جنسیت

مذکر

تاریخ تولد

۱۷۷۳

تاریخ مرگ

قرن ۱۹

سن

۱۹ (در سال ۱۷۹۲)

وابسته به

توانایی

آیتم کرش

بستگان

جوست بلمونت (احتمالا پدر یا پدربزرگ)
لیدی ارلانگر (احتمالا مادر یا مادربزرگ)
ماریا رنارد (خویشاوند دور و خواهرخوانده)

شریک

آلوکارد (حامی)
انت (معشوقه)

ریچر بلمونت (Richter Belmont) یک شکارچی خون‌آشام مشهور از نسل سایمون بلمونت و جوست بلمونت است. او شخصیت اصلی «کسلوانیا: روندوی خونین» است و در بازی‌های بعدی نیز به عنوان یک شخصیت جانبی حاضر بوده است. هر نسل از قبیله بلمونت شکارچی‌های خون‌آشام قوی‌تری پرورش داده است که ریچر یکی از قدرتمندترین آن‌ها است. او با شلاق مقدس قاتل خون‌آشام که توسط نسل‌های پیشین او استفاده می‌شد قادر شد تا دراکولا را به حاشیه براند.

تاریخچه

کسلوانیا: روندوی خونین

کنت دراکولا با اقدام پیروان تاریکی تحت رهبری یک کشیش تاریکی به نام شفت احیا شد که این عمل با قربانی شدن جان و خون یک زن باکره صورت گرفت. سپس کنت به نیروهای خود دستور داد تا معشوقه ریچر به نام انت و را در کنار سایر اهالی روستای الجیبا که شامل ماریا رنارد، ترا و آیریس بود بربایند. از این رو ریچر به روستای مورد هدف دث، فرد دست-راست دراکولا رفت. دث با استفاده از حملاتی او را محک زد و سپس آنجا ترک کرد و وعده داد که در تقابل بعدی با این شکارچی خون‌آشام آسان نخواهد گرفت. از این رو کاوش ریچر برای مقابله با ارتش دراکولا شروع شد و در این مسیر ماریا که توسط او نجات پیدا کرده بود، او را همراهی کرد. او سرانجام ارتش عظیم کنت از جمله شفت را نابود کرد. آن‌ها موفق به نجات زنان و شکست دادن دراکولا شدند. به این ترتیب ریچر ثابت کرد که شایسته سرنوشتی برای شکار خون‌آشام‌ها است.

کسلوانیا: سمفونی شب

شفت که در واقع با حفظ روح خود در داخل یک گوی کریستالی نامرئی از وقایع روندوی خونین جان سالم به در برده بود، چهار سال بعد موفق شد ریچر را فریب دهد تا ارباب جدید قلعه شود و به او کمک کرد تا دراکولا را احیا کند و به عنوان یک نگهبان نهایی عمل کند. هیچ کس نتوانست جلوی نقشه‌های او را بگیرد. ریچر در چنین دامی افتاد چون از پیروزی خود بر کنت کاملا راضی نبود و به آلوکارد گفته بود: «دراکولا هر قرن یک بار برمی‌خیزد. یک شانس برای درخشش هر بلمونت وجود دارد و سپس ما فراموش می‌شویم. اگر او را احیا کنم، این نبرد می‌تواند تا ابد ادامه پیدا کند!». این آلوکارد بود که پس از بیداری در قلعه شیطانی شجاعت کرد و با کمک ماریا نقشه‌ای را برای رهایی ریچر از این فریب شیطانی طراحی کرد. آلوکارد با او جنگید و با نابود کردن توپ کریستالی شفت، ریچر را از تصرفش آزاد کرد و به این ترتیب پیوند بین شفت و این شکارچی را قطع کرد. سپس آلوکارد برای متوقف کردن این کشیش شیطانی به ماموریت خود ادامه داد و سرانجام برای دومین بار با پدرش روبرو شد، در حالی که ریچر و ماریا در بیرون قلعه منتظر او بودند.

صفحات دیگر