آرمین آرلرت
Armin Arlert

تلفظ ژاپنی
لقبها
گونه
جنسیت
سن
بستگان
مادری بینام
پدربزرگی بینام
مکان تولد
سکونت
پیشه
وابسته به
صداپیشه
جاش گرل (انگلیسی)
آرمین آرلرت (Armin Arlert) که همچنین گاهی با نام آرمین آرلت خطاب میشود، سربازی در دسته دیدبانی است. او همچنین از دوران کودکی دوست ارن یگر و میکاسا آکرمن بوده است، و یکی از دو شخصیت اصلی جانبی مجموعه محسوب میشود.
اگرچه او در زمان حضورش در لشکر دانشکده افسری ۱۰۴ام از لحاظ فیزیکی ضعیف ظاهر شد اما هوش بالا و نبوغ راهبردی او باعث شد تا آرمین یک مهره ارزشمند شود، هرچند که خود او از اعتماد به نفس پایینی برخوردار است و چنین تفکری در مورد خود ندارد. بعد از نبرد در ناحیه شیگانشینا او قدرت تایتانها را از برتولت هوور گرفت و تبدیل به تایتان عظیمالجثه شد.
شخصیت
آرمین فردی کنجکاو بود و حتی در سنین پایین نیز شیفتهی دنیای بیرون از دیوارها بود. وی در دوران کودکی یک کتاب غیرقانونی مربوط به جهان خارج را که متعلق به پدربزرگش بود پیدا کرد و مطالعه کرد. او درباره این کتاب و اطلاعاتی که در آن بود با بهترین دوستش ارن یگر صحبت کرد. بچههای دیگر به دلیل علاقه غیرمعمول او به دنیای خارج، آرمین را به عنوان فردی نابخرد درنظر میگرفتند. آرمین فردی ترسو بود و قادر به دفاع کردن از خود نبود و اغلب به دوستانش (ارن و میكاسا) اعتماد میكرد. این موضوع به همراه بدن ضعیف او، باعث شرمساری او بود و باعث میشد تا او از اعتماد به نفس ضعیفی برخوردار باشد. به همین دلیل، آرمین همیشه مشتاقانه به دنبال اثبات ارزش خود بوده است. او از کودکی امیدوار بود که روزی خودش را برابر با دوستانش ببیند.
اعتماد به نفس آرمین در طول سالهای آموزش و مدت کوتاهی پس از فارغ التحصیلی همچنان ادامه داشت. در این مدت آرمین به دلیل نداشتن قدرت بدنی و مهارت بدنی، خود را بیفایده تلقی میکرد. با این حال، بلافاصله پس از فارغ التحصیلی او فهمید که ذهن او سرمایهای ارزشمند برای ارتش است و میتواند از مغز خود برای کمک به مردم استفاده کند. در نتیجه، آرمین به تدریج به خود و توانایی های خود اعتماد پیدا کرد. با وجود این، او هنوز هم گاهی به خودش سخت میگیرد. این واقعیت که او تمایل دارد برای رسیدن به هدفی خود را فدا کند، نشان میدهد که او هنوز برای زندگی خودش آنچنان که باید ارزشی قائل نیست.
تاریخچه
آرمین آرلرت در ابتدا در ناحیه شیگانشینا از دیوار ماریا زندگی میکرد. بعد از این که والدین او در یک اقدام برای فرار از دیوارها کشته شدند، آرمین از آن پس با پدربزرگش زندگی کرد.
آرمین و دوستش ارن یگر از آنجا که توسط دیگر بچههای شهر طرد شده بودند با هم متحد شدند. یک روز آرمین کتابی را کشف کرد که متعلق به پدربزرگش بود و در این کتاب دنیای بیرون از دیوارها توصیف شده بود. آرمین تحت تاثیر این کتاب قرار گرفت و آن را به ارن نشان داد. او اغلب در مورد دنیای بیرون کنجکاو بود و با شور و اشتیاق در مورد آن با ارن صحبت میکرد.
آرمین آرلرت با خواندن کتاب پدربزرگش در مورد اقیانوسهای شور، صحراها، و دیگر مکان این آرزو را در سر داشت تا روزی با چشمان خودش بتواند این مکانها را ببیند. این علاقه آرمین نسبت به دنیای بیرون باعث شده بود تا قلدران محلی به طور مکرر او را مورد آزار و اذیت قرار دهند و او را فردی کج اندیش تلقی کنند.
تواناییها
هوش بالا
از آن جایی که آرمین از نظر جسمی ضعیف است، به ندرت به خطوط مقدم اختصاص داده میشود و کمتر از تجهیزات سیاره همه-کاره برای نبرد مستقیم استفاده میکند. درعوض، بزرگترین نقطه قوت آرمین هوش نهفته او است. او دارای تواناییهای ذاتی در نتیجهگیری و تدوین استراتژی است. او به جزئیات علاقه زیادی دارد که این موضوع او را به یک استراتژیست برجسته میدانی تبدیل کرده است. استراتژیهای او بارها باعث نجات همتایان او شده است، و او در شناسایی جاسوسان تایتانی دانشکده افسری ۱۰۴ام نقش اساسی داشته است.