پل جیزس روویا
Paul "Jesus" Rovia
بازیگر
جنسیت
سن
پیشه
اولین نمایش
پل روویا (Paul Rovia) که یارانش که بیشتر او را با نام «جیزس» خطاب می‌کنند، یکی از بازماندگان همه‌گیری در دنیای تلویزیونی AMC است. او یک شخصیت اصلی در سریال مردگان متحرک و یک شخصیت فرعی در سریال ترس مردگان متحرک است.
او یکی از استخدام‌کننده‌ها و تامین‌کنندگان تدارکاتی در مستعمره هیل‌تاپ بود که مسئول ایجاد ارتباط با ریک گرایمز و معرفی او به دنیای بزرگ‌تر بود. در ابتدا، جیزس مورد بی‌اعتمادی ریک قرار گرفت اما در نهایت به عنوان یک رفیق ارزشمند، احترامی نزد او به دست آورد و همچنین به دلیل مهارت‌هایش در مبارزه شناخته شد. شش سال پس از مرگ ریک و خروج مگی ری از هیل‌تاپ، جیزس به عنوان رهبر جدید این جامعه انتخاب شد.
شرح
پل به عنوان فردی باهوش، دوستانه، و جذاب و شوخ طبع قابل توصیف است. گفته شده است که او می‌تواند یک سارق باشد اما فقط نیمی از داشته‌های فردی را می‌دزدد، و تنها در صورتی که بداند آسیب دائمی ایجاد نمی‌کند. او عموما مرد محبوبی است و تقریبا هر کسی که او را ملاقات کرده به دوستش تبدیل شده است.
پل برای محافظت از دوستانش از کشتن دریغ نمی‌کند، اما ظاهرا به مردم بیگناه و تسلیم‌شده رحم می‌کند. در مقطعی او تارا چمبلر را از کشتن یک ناجی به نام دین بازداشت، زیرا او ادعا کرد که کارگری از پناهگاه است که به خاطر خانواده‌اش مجبور به این کار شده است. نقشه نهایی پل این بود که به ناجیان اجازه دهد پس از پایان جنگ علیه نیگان، در صلح و آرامش در میان هیل‌تاپرها زندگی کنند.
در «فصل ۹» پل به یکی از نزدیک‌ترین دوستان و پیروان مگی تبدیل شده بود که همیشه به او توصیه‌هایی می‌کرد. شش سال پس از مرگ احتمالی ریک، مگی با پسرش هیل‌تاپ را ترک کرد و رهبری آنجا را به پل واگذار کرد. با این حال پل هنوز هم احساس می‌کرد که فرد مناسبی برای رهبری نیست و در کاوش کردن بیابان احساس راحتی بیشتری می‌کرد.
هنگامی که گروه او توسط چندین واکر در یک قبرستان مه‌آلود محاصره شد، پل تصمیم گرفت خودش بماند و به گروهش فرصتی برای فرار بدهد، اما این اقدام قهرمانانه به قیمت جان او تمام شد. در پایان پل مرد شجاعی بود که حاضر بود جان خود را برای نجات دوستانش بدهد.
مرگ
- ویسپرر بی‌نام
همان‌طور که پل شمشیر خود را برای کشتن یک «واکر» تاب می‌داد، هدف او از آن کنار رفت و از پشت به او خنجر زد. در هنگام مرگ این «واکر» در گوش او زمزمه‌ای کرد.
- ارون (قبل از زامبی شدن)
بعدا در حالی که گروه برای ترک قبرستان آماده می‌شدند، ارون برای جلوگیری از زنده شدن مجدد جیزس، به سر او چاقو فرو کرد.
