کازویا
Kazuya
نام واقعی
نامهای دیگر
سبک مبارزه
کشور
نژاد
جنسیت
سن
پیشه
خانواده
صداپیشه
کازویا میشیما (Kazuya Mishima) یکی از شخصیتهای اصلی سری تکن است. او در تمام بازیهای تکن به جز نسخه سوم حضور داشته است. اگرچه او به عنوان قهرمان اصلی اولین بازی تکن نمایش داده شد، اما از زمان تکن ۲ به یکی از آنتاگونیستهای اصلی این سری تبدیل شده است. او پسر هیهاچی میشیما و کازومی میشیما، و پدر جین کازاما و همچنین برادر خوانده لی چائولان و برادر ناتنی لارس الکساندرسون است.
بیوگرافی کازویا میشیما
کازویا به عنوان پسر هیهاچی میشیما و کازومی میشیما به دنیا آمد و در عمارت میشیما، خانه بزرگ اشرافی قبیلهی میشیما در ژاپن بزرگ شد. مادر کازویا و پدربزرگ کازویا یعنی جینپاچی میشیما او را دوست داشتند و جینپاچی از دوران جوانی به او سبک مبارزه کاراته میشیما را آموزش داد. زندگی کازویا زمانی که پنج ساله بود به هم ریخت. اول پدربزرگ محبوبش ناپدید شد (که بعدا متوجه شد که توسط هیهاچی در زیر معبد خانوادگیشان زندانی شده است)، سپس مادر کازویا توسط هیهاچی کشته شد. نادانسته از کازویا، مادرش قصد داشت که هیهاچی را از رفتن به مسیر جنگطلبانه به هر قیمتی باز دارد. وقتی او در هدفش شکست خورد دچار یک بیماری شد و در نهایت توسط یک جنبهی شیطانی خودش وادار به کشتن هیهاچی شد.
در همان سال، کازویا پس از اطلاع از مرگ مادرش با پدرش روبرو شد اما تقریبا بلافاصله از او شکست خورد. هیهاچی اقدام به پرتاب کازویا پنج ساله از صخرهای به پایین کرد. هیهاچی ادعا کرد که پسرش ضعیف است و اگر بخواهد وارث و جانشین واقعی او باشد، باید زنده بماند و دوباره صعود کند. هیهاچی بعدا فاش کرد که او همچنین میخواست آزمایش کند که آیا کازویا توانایی ماوراء طبیعی برای زنده ماندن از این سقوط را داشته یا خیر، و اینکه از وجود بیماری مشابه با مادرش در او هراس داشت.
در نتیجه این سقوط، ژن نهفته شیطانی کازویا بیدار شد که یک نفرین ژنتیکی بود. کازویا دارای ساختار ژنتیکی خاصی بود که از طریق خانواده مادریاش به او منتقل شده بود و او اجازه میداد تا یک موجود غیر مادی تحت نام شیطان را میزبانی کند. این موجود علاوه بر اعطای قدرت مافوق بشری و توانایی دگرگونی، باعث تشدید احساسات منفی در میزبان خود به ویژه خشم، نفرت و ترس میشد. کازویا با کمک این نیروی تازه فعال شده، قادر شد از صخرهای که به پایین پرتاب شده بود
پس از آن کازویا توسط هیهاچی بزرگ شد. طبق برخی منابع او در دوران کودکی فردی کاملا ضعیف و ترسو بود و سالها قربانی آزار هیهاچی بود. در تکن ۷، او تبدیل به پسری سرکش نسبت به هیهاچی شد، اگرچه کازویا هنوز در برابر او کوچک و ناتوان بود. اطلاعات کمی در مورد بقیه دوران کودکی کازویا وجود دارد، اگرچه واضح است که او همچنان توسط پدرش بزرگ شده است. از آنجایی که پدرش یک تاجر ثروتمند بود، کازویا نیازی به نگرانی در مورد پول نداشت، به این معنی که بخشی از خانواده هیهاچی باقی ماند. همچنین گفته میشود که کازویا و برادر خواندهاش، لی چائولان از کودکی به عنوان رقیب هم بزرگ شدهاند و هیهاچی لی را به فرزندخواندگی پذیرفته بود. به این ترتیب کازویا و لی هر دو با هم توسط هیهاچی بزرگ شدند و سبک مبارزه خانوادگی میشیما را آموختند. در یکی از این مبارزات، کازویا در برابر پل فینیکس به تساوی رسید و پل متعاقبا کازویا را رقیب خود دانست. زمانی که اولین تورنمنت پادشاه مشت آهنین آغاز شد، کازویا ۲۶ ساله بود و از این فرصت استفاده کرد تا با پدرش روبرو شود. با این حال انتقام تنها دلیل او برای ورود به اولین تورنمنت نبود، زیرا او همین طور به دنبال ثروت هنگفت پدرش برای اجرای برنامههای خود برای تسلط بر جهان بود. حتی ارتش روسیه از این قصد او مطلع شد و اولین جک اندروید را وارد مسابقات کرد تا او را متوقف کند.
در تکن ۲ ماهیت واقعی کازویا را به طور کامل آشکار شد. کازویا برنده تورنمنت مشت آهنین شد و پدرش را از همان صخرهای که او را پرتاب کرده بود به پایین انداخت و خودش به مدیرعامل جدید میشیما زایباتسو، امپراتوری اقتصادی خانواده تبدیل شد. کازویا پس از کشتن پدرش (طوری که فکر میکرد)، به جای اینکه عدالت و افتخار را برای میشیما زایباتسو به ارمغان آورد و اشتباهات پدرش را اصلاح کند، اعمال فاسد پدرش را تکرار کرد و این سازمان را به جایی بسیار بیرحم و شیطانی تبدیل کرد. جنایات او شامل آدمربایی، اخاذی از شرکتها و سازمانها، دستور ترور و قاچاق گونههای جانوری در خطر انقراض بود. او حتی تقریبا کنترل تمام شمال و دومین جزیره بزرگ ژاپن یعنی هوکایدو را به دست گرفت و قصد داشت کشوری مستقل را با یک نیروی نظامی قوی ایجاد کند. در طول این مدت او ملیت خود را نیز رها کرد و نشان داد که برنامهی تسلط بر جهان همچنان هدف نهایی او است. برای این هدف او تلاش کرد تا سربازان حیوانی را مهندسی ژنتیک کند و حتی یک دایناسور را از فسیلها و DNA کانگورو به صورت ژنتیکی مهندسی کرد. کازویا به منظور نشان دادن برتری رزمی خود تصمیم به برگزاری مسابقات مشت آهنین دیگری گرفت. او پیش از یا در طول این مسابقات با زنی مرموز به نام جون کازاما روبرو شد. این دو به هم نزدیک شدند، چرا که جون به دنبال نجات او از نفوذ شیطانی بود و بعدها این دو فرزندی را به دنیا آوردند. در این زمان، ژن شیطانی کازویا سعی داشت تا کاملا بر ذهن و بدن او تسلط یابد، و هم جون و هم موجود مرموزی به نام فرشته تلاش کردند تا مانع آن شوند. با این حال، در دور پایانی مسابقات پدر کازویا که او فکر میکرد دو سال پیش مرده است ظاهر شد. کازویا که تحت تأثیر جون و فرشته قرار گرفته بود، توسط هیهاچی شکست خورد. هیهاچی سپس بدن او را بر فراز آتشفشانی برد و او را به داخل آن پرتاب کرد و ظاهرا کازویا را کشت. شیطان کازویا به دو قسمت تقسیم شد و بخشی از آن از بدنش خارج شد که در نهایت با پسر او ارتباط برقرار کرد.
با این حال این پایان کازویا نبود. برخلاف همه احتمالات، یک شرکت فناوری زیستی تازه-تاسیس و پیشرفته به نام جی کورپ بقایای کازویا را چند روز بعد پیدا کرد. پس از مدتی نامعلوم این شرکت موفق به احیای کازویا شد. آنها در نهایت با او به توافق رسیدند تا از او به عنوان یک سوژه آزمایشی استفاده کنند. کازویا از اشتباهات خود درس گرفته بود تا دفعه بعد که با هیهاچی روبرو شد، کنترل کامل قدرتهای شیطانی خود را در اختیار داشته باشد. البته این طرح آنطور که کازویا در نظر داشت پیش نرفت. بیست سال پس از پرتاب شدن کازویا به آتشفشان، هیهاچی شایعاتی شنید که شرکت جی بقایای کازویا را در اختیار دارد. هیهاچی قصد داشت از مواد ژنتیکی کازویا برای تقویت قدرت خود با ایجاد ژن مصنوعی شیطانی استفاده کند. او با تکن فورس خود به شرکت جی حمله کرد. سرانجام در تأسیسات نبراسکا، کازویا نشان داد که زنده است و تیم تکن فورس هیهاچی را نابود کرد.
هنگامی که وجود کازویا فاش شد، هیهاچی چهارمین تورنمنت مشت آهنین را راه اندازی کرد تا کازویا و پسرش جین کازاما را جذب کند. در پایان مسابقات قبلی، هیهاچی به جین شلیک کرده بود که ژن شیطانی را نیز در اختیار داشته باشد. جین فرار کرده بود و دو سال مخفی شده بود. هیهاچی برای برنامهی خود به ژن یکی از آنها نیاز داشت. کازویا علیرغم اینکه میدانست این یک تله است اما وارد مسابقات چهارم شد. کازویا قرار بود در نیمه نهایی مسابقات با پسرش مبارزه کند (و برای اولین بار با او ملاقات کند) اما جین قبل از اینکه این اتفاق بیفتد توسط تکن فورس هیهاچی ربوده شد. در عوض او دیداری با هیهاچی داشت. هیهاچی او را به جایی که جین را در هون-مارو زندانی کرده بود برد. در ملاقات با جین، کازویا توسط شیطان خود تسخیر شد. او هیهاچی را به کناری انداخت و به دنبال جذب نیمهی دیگر شیطانی خود از جین بود. کازویا قادر شد برای حفظ کنترل، با شیطان خودش مبارزه کند و از آن پس او به میل خود قادر شد تا به شکل شیطانی خود تبدیل شود. با وجود این، او همچنان در این رویارویی از جین شکست خورد.
در هون-مارو، کازویا و هیهاچی متعاقبا مورد حمله روباتهای جک قرار گرفتند. پس از یک همکاری اولیه، کازویا پدرش را به داخل رباتها پرتاب کرد و با منفجر شدن آنها فرار کرد. این انفجار باعث احیا شدن جینپاچی میشیما از مقبرهاش در زیر هون-مارو شد. جینپاچی که از گرسنگی مرده بود اکنون توسط روحی انتقامجو تسخیر شده بود. جینپاچی با آخرین هوشیاری انسانی خود تلاش کرد تا با این روح مقابله کند. او زایباتسو را تصاحب کرد و پنجمین تورنمنت را به منظور یافتن مبارزی قویتر برای کشتن روح انتقامجو برگزار کرد. کازویا بیشتر مسابقات این تورنمنت را صرف جستجوی عامل حمله به هون-مارو کرد. وقتی مشخص شد که شرکت جی به او خیانت کرده و دستور حمله را صادر کرده است، کازویا مدیران مسئول این سازمان را کشت و کنترل شرکت را به دست گرفت. او در بین رویدادهای تکن ۵ و تکن ۶ مدیر عامل این شرکت شد. جین کازاما قهرمان مسابقات مشت آهنین شد و در غیاب هیهاچی به عنوان مدیرعامل جدید زایباتسو صعود کرد.
پس از آن جین بدون دلیل مشخصی به جهان اعلام جنگ کرد. او بعداً فاش کرد که به دنبال نابودی ژن شیطانی، سرنگونی دولتها و شرکتهای فاسد است، و ظاهراً تحت تأثیر کنترل فزاینده ژن شیطانی و عزازل قرار گرفته است. کازویا در موقعیتی قرار داشت که از معدود قدرتهای بزرگ برای به چالش کشیدن جنگافروزی زایباتسو بو. او شرکت جی را نظامی کرد و به میشیما زایباتسو اعلان جنگ داد و در این زمان به عنوان یک قهرمان مطرح شد. کازویا جین را دنبال کرد و به بیابانی در خاورمیانه رفت، جایی که شایعه شده بود منبعی از قدرت مرتبط با ژن شیطانی در آن ساکن است. با این حال، او پس از ملاقات با برادر ناتنی خود، لارس الکساندرسون، عقبنشینی کرد و در عوض تصمیم گرفت قدرت خود را دوباره در ژاپن جمع کند.
پس از اینکه جین به دنبال رویارویی با عزازل در بیابان ناپدید شد، هیهاچی از سایهها بازگشت و در غیاب جین کنترل میشیما زایباتسو را به دست گرفت. در آغاز تکن ۷، جنگ بین زایباتسو و شرکت جی ادامه یافت. پس از به راه انداختن جنگ رسانهای علیه یکدیگر، کازویا و هیهاچی سرانجام در یک آتشفشان مقابل هم قرار گرفتند، البته قبل از آن هیهاچی فرم شیطانی کازویا را در یک پخش زنده برای عموم فاش کرد. در آخرین رویارویی آنها، کازویا پدرش را شکست داد و جسد او را به داخل ماگمای آتشفشانی انداخت.
شش ماه بعد، کازویا با جین کازاما در نیویورک مواجه شد. این دو با هم جنگیدند و کازویا پس از تبدیل شدن به فرم شیطانی پیروز شد. او سپس اعلامیهای مبنی بر شروع تورنمنت هشتم را صادر کرد که سرنوشت کشور مبارزان را تعیین میکرد.
مسابقات در سراسر جهان برگزار شد و فینال آن در کولیسئوم ایتالیا برگزار شد. کازویا در فینال مسابقات ظاهر شد و از احساسات آشفته تماشاگران برای اجرای نقشه خود استفاده کرد که شامل احیای عزازل بود. او با موفقیت زافینا را به کولیسئوم کشاند و مهر عزازل را از بازوی او آزاد کرد. این دو با هم جنگیدند و کازویا بار دیگر پیروز شد. او قدرت عزازل را جذب کرد و تبدیل به کازویا شیطانی حقیقی شد. در این مقطع جین یاکوشیما رفت و کازویا در نهایت با تلاشهای مشترک لارس الکساندرسون، لی چائولان، آلیسا بوسکونوویچ، ویکتور شوالیه، رینا و کلودیو سرافینو مجبور به عقبنشینی شد.
کازویا نیروهای مسلح را به یاکوشیما فرستاد تا جین را از به دست گرفتن کنترل ژن شیطانی خود باز دارد و قصد داشت جین را با دستان خود بکشد. زمانی که کازویا خود به میدان نبرد رسید، چندین واحد را از هر دو طرف با یک انفجار لیزری قدرتمند از بین برد. پس از یافتن جین، که برای مدت نامشخصی در یک معبد بیهوش بود، کازویا مقابل لارس قرار گرفت.
این دو با هم جنگیدند، اما قبل از اینکه کازویا بتواند ضربه نهایی و احتمالا مرگبار خود را به لارس وارد کند، جین دوباره بیدار شد و لارس را نجات داد. کازویا و جین در فرمهای شیطانی خود شروع به نبرد کردند تا اینکه کازویا توپ بزرگی از انرژی را به قصد نابودی جزیره تشکیل داد. جین برای جلوگیری از این حمله به یک فرم فرشتهای درآمد، و سپس از آن برای ادامه مبارزه با کازویا استفاده کرد.
در ابتدا این دو به طور مساوی با هم تقابل کردند و نبرد ادامه یافت تا اینکه تواناییهای کازاما باعث پاکسازی زن شیطانی در هر دو شد. کازویا در نهایت نتوانست جین را شکست دهد و بیهوش به زمین افتاد. مدتی پس از این نبرد، فرم بیهوش کازویا توسط جون کازاما پیدا شد.