مارشال لا
Marshall Law
نام واقعی
نامهای دیگر
سبک مبارزه
کشور
نژاد
جنسیت
سن
پیشه
خانواده
صداپیشه
مارشال لا (Marshall Law) یک مبارز آمریکایی با تبار چینی است که در بازی اول تکن معرفی شد و در همه بازیهای بعدی سری به جز تکن ۳ و تکن تگ تورنومنت حاضر بوده است. او دوست بسیار نزدیک پل فینیکس است. او و خانوادهاش در زمانهای مختلف صاحب یک دوجو و یک رستوران بودهاند.
بیوگرافی مارشال لا
مارشال لا یک رزمی کار با استعداد است که دوست دیرینه و شریک رزمی پل فینیکس است.
قبل از اولین تورنمنت پادشاه مشت آهنین، لا در یک رستوران محله چینی در سانفرانسیسکو کار میکرد تا خود و خانوادهاش را تامین کند. او رویای باز کردن دوجوی خود را داشت و با هدف بردن جایزه مسابقات مذکور وارد آن شد.
اگرچه مارشال برنده مسابقات نشد، اما توانست دوجوی خود را در دو سال بعد باز کند. متأسفانه در مقطعی که مارشال حضور نداشت، باک دو سان به دوجوی او حمله کرد و آن را ویران کرد و شاگردانش را مجروح کرد. مارشال متوجه شد که باک مسئول ماجرا است و برای انتقام از او وارد تورنمنت دوم شد.
مارشال در سالهای بعد از مسابقات دوم، پسرش فارست را در هنرهای رزمی آموزش داد. مارشال پدری محافظهکار بود و پسرش را از ورود به مسابقات خارج از دوجو حتی در بزرگسالی منع کرد. پل در این مدت هر چند ماه یکبار به دیدار مارشال میرفت. یک روز، وقتی که مارشال بر ساخت یک دوجوی جدید نظارت داشت، پل پسر او فارست را به تمرین با خود کشاند و به فارست پیشنهاد داد که در تورنمنت آتی شرکت کند. فارست تصمیم گرفت علیرغم محدودیتهای مارشال وارد مسابقات شود. مارشال وقتی متوجه شد که فارست برای مسابقات رفته است عصبانی شد. فارست برنده مسابقات نشد و دو سال بعد خانه را ترک کرد.
مارشال نه تنها دوجوی خود را با موفقیت تأسیس کرد، بلکه یک فست فود زنجیرهای راه در سراسر کشور به نام مارشال چین راهاندازی کرد، اما در نهایت در یک جنگ حقوقی در برابر یک رستوران زنجیرهای رقیب شکست خورد و مجبور شد اعلام ورشکستگی کند. او که نتوانست با شکست خود کنار آید افسرده شد و روزهای خود را در خانه و در مستی سپری کرد.
با این حال، زمانی که مارشال برای تورنمنت چهارم دعوت شد، روحیه جنگندگی او تجدید شد و به شدت تمرین کرد. او در عرض یک ماه در بهترین فرم بدنی خود قرار گرفت و وارد مسابقات شد.
مارشال علیرغم تلاشهایش موفق به قهرمانی در این مسابقات نشد و حتی پولی برای بازگشت به ایالات متحده نداشت. او مجبور شد به عنوان کارگر روزمزد در یک رستوران معروف چینی کار کند. دردسرهای او وقتی تشدید شد که او یک تماس تلفنی دریافت کرد مبنی بر این که فارست با موتور پل تصادف شدیدی کرده است. مارشال چارهای جز ورود به تورنمنت پنجم مشت آهنین نداشت، با این هدف که خسارات و صورتحسابهای بیمارستانی ناشی از تصادف فارست را با پول جایزه پوشش دهد. با این حال، استخدام غیرقانونی او در ژاپن در طول مسابقات کشف شد و او به ایالات متحده بازگردانده شد.
ایدههایی مارشال برای جبران خسارتهای ناشی از تصادف فارست تمام شده بود تا اینکه پل از او دعوت کرد تا با او در تورنمنت ششم همکاری کند. مارشال با تصور اینکه او هرگز به تنهایی موفق نبوده است، تصمیم به همکاری گرفت. او با باور به اینکه حضور یک نفر دیگر شانس آنها را بیشتر میکند، از استیو فاکس، قهرمان بوکسور دعوت کرد تا با آنها همتیم شود.
متأسفانه تلاش آنها به قهرمانی ختم نشد. مارشال که همچنان مشغول پرداخت بدهیهای فارست بود، متوجه نشده بود که بسیاری از شاگردانش دوجوی او را رها کردهاند. او به کسی نیاز داشت تا به مسائل دوجو رسیدگی کند و از پل پرسید که آیا کسی را میشناسد یا خیر. پل پیشنهاد داد که خودش آن را اداره کند، اما از آنجا که مارشال مطمئن بود که پل میتواند دوجو را در فرصت کمی از کار بیندازد، مؤدبانه آن را نپذیرفت.
هنگامی که مارشال از وجود یک رزمی کار عالی در روستاهای چین مطلع شد، به امید اینکه بتواند استاد دوجوی مناسبی باشد، او را به چالش کشید.