کینگ
King
نام واقعی
نامهای دیگر
سبک مبارزه
کشور
نژاد
جنسیت
سن
پیشه
خانواده
کینگ (King) عنوانی است که دو شخصیت در سری تکن به خود گرفتهاند. اگرچه آنها دو شخصیت جداگانه هستند اما هر دو خود را کینگ (پادشاه) نامیدهاند، اگرچه گاهی با شماره متمایز میشوند.
هر دوی کینگ اول و کینگ دوم لوچادورهای مکزیکی هستند که از یتیمان در سراسر جهان حمایت میکنند. در بازیها، آنها به ندرت بدون ماسک جگوار خود دیده شدهاند. در تمام بازیهای سری تکن «کینگ» حاضر بوده است و همین امر در کنار ظاهر منحصربهفردش و او را به یکی از شناختهشدهترین شخصیتها تبدیل کرده است.
بیوگرافی کینگ
کینگ دوم فردی خیابانی بود که در یتیم خانه کینگ اول بزرگ شد. او تا سن بیست و چهار سالگی به سختی با کینگ کار میکرد تا اینکه یک روز خبر مرگ کینگ اول منتشر شد. او که میدانست پس از آن یتیمخانه ویران خواهد شد (تنها منابع مالی آن از مسابقات کشتی کینگ تامین میشد)، ماسک کینگ را پوشید و سبک او را تقلید کرد. متأسفانه او فقط در کودکی حرکات کشتی کینگ را دیده بود و از این رو در هر مسابقه ای که وارد می شد شکست میخورد. با شنیدن خبر مرگ کینگ، یکی از دوستان قدیمی کینگ یعنی کینگ زرهی خود را موظف دانست که این مرد جوان را آموزش دهد و به او کمک کند تا انتقام خود را بگیرد. به مدت چهار سال آنها تمرین کردند و کینگ جدید به سرعت آموخت و به یک کشتیگیر نیرومند با قدرتی فوق العاده تبدیل شد و به کینگ دوم تبدیل شد. در این مقطع او یک کشتیگیر بیست و هشت ساله و وارثی شایسته برای جانشین خودش بود. او برای گرفتن انتقام مرگ کینگ وارد دورهی سوم تورنمنت پادشاه مشت آهنین شد تا از اوگر انتقام بگیرد.
با این حال کینگ قادر نشد تا در تورنمنت سوم پیروز شود. فاجعه دوباره برای کینگ زرهی که مربی و شخصی مثل پدر او بود جانش گرفته شد. کینگ زرهی در یک نزاع آریزونا توسط مهاجمی به نام کریگ مردوک کشته شده بود. این حمله به عنوان قتل غیرعمد شناخته شد و مردوک به ده سال حبس محکوم شد. کینگ سوگند خورد که از او انتقام بگیرد. او با استفاده از پولی که از برنده شدن در مسابقات پسانداز کرده بود، به قوه قضائیه رشوه داد تا مردوک را هشت سال زودتر از زندان آزاد کنند. پس از آزادی، به مردوک یک بلیط هواپیما و یک مقاله روزنامه با جزئیاتی درباره تورنمنت چهارم پادشاه مشت آهنین داده شد.
کینگ و مردوک در این دوره از مسابقات با هم درگیر شدند و کینگ پیروز شد. مردوک در بیمارستانی بستری شد. کینگ وارد اتاق بیمارستانش شد و قصد کشتن مردوک را داشت، اما دلش به رحم آمد و صرف نظر کرد. مردوک از باختش به کینگ خشمگین بود و از این رو با یک ماکت از ماسک جگوار سیاه کینگ زرهی وارد یک تورنمنت «والی تودو» شد و تمام رقابتها را به طور خونین پشت سر گذاشت. او سپس رو به دوربین به کینگ طعنه زد و به او گفت که او نفر بعدی خواهد بود. کینگ که از سوء استفاده از نام مربیاش خشمگین شده بود، این چالش را پذیرفت.
در طول تورنمنت پادشاه مشت آهنین پنجم، کینگ با جولیا چانگ روبرو شد، کسی که از انتقامگیری او علیه مردوک آگاه بود. جولیا از او خواست که به دنبال انتقام نباشد، اما کینگ او را نادیده گرفت و در نهایت او را شکست داد و به رقابت خود با مردوک ادامه داد. مردوک و کینگ با هم جنگیدند و مردوک دوباره ضرب و شتم شد. این بار اما این دو پس از پایان مسابقه به احترام یکدیگر دست دادند. هنگامی که مردوک در حال بازگشت به سالن انتظار مسابقات بود، چراغها خاموش شد و ناگهان مورد حمله قرار گرفت. با روشن شدن چراغها، او قادر شد نگاهی اجمالی به مهاجم بیندازد. به نظر میرسید که مهاجم کینگ زرهی بود. کینگ و مردوک با هم وارد ششمین تورنمنت پادشاه مشت آهنین شدند به این امید که مهاجم مردوک را به بیرون بکشند و به هویت او پی ببرند.
در این زمان کینگ یک عکس مرموز را کشف کرد که دو «کینگ زرهی» را در کنار یکدیگر نشان میداد. بعدا کینگ به قبرستانی رفت که مردوک در حال حفر قبر کینگ زرهی بود تا بررسی کند که او واقعا مرده است یا نه. در آنجا این دو با مهاجم مردوک مواجه شدند. مهاجم توضیح داد که کینگ زرهی دو نفر بوده است نه یک نفر و کسی که مردوک کشته بود در واقع برادر بزرگتر او بوده است. کینگ جدید زرهی به مردوک گفت که هرگز نمیتواند او را به خاطر کشتن برادرش ببخشد.
مردوک و کینگ زرهی با یکدیگر درگیر شدند و هر دو بیهوش شدند و به بیمارستان منتقل شدند. کینگ از مردوک و کینگ زرهی ناامید بود و همچنین در تلاش برای سرپا نگه داشتن یتیمخانه خود بود. او وارد تورنمنت هفتم شد تا جایزهای را از آن کسب کند. مردوک بعدا در بیمارستان از خواب بیدار شد و بلافاصله به دنبال حمله به کینگ زرهی رفت. کینگ او را متوقف کرد و از او خواست که در عوض صبر کند تا کینگ زرهی بهبود یابد و با او مبارزه کند. مردوک به این نکته توجه کرد اما در قالب نامهای شرطی گذاشت که بازنده خود را بازنشست کند. کینگ زرهی پس از بیداری این نامه را خواند و با شرایط آن موافقت کرد.