آنا
Anna
نام واقعی
نامهای دیگر
سبک مبارزه
کشور
نژاد
جنسیت
سن
پیشه
خانواده
صداپیشه
آنا ویلیامز (Anna Williams) شخصیتی در سری تکن است. او در اولین بازی تکن به عنوان خواهر کوچکتر نینا ویلیامز معرفی شد و تقریباً در هر بازی بعدی (به استثنای تکن ۴ و ۸) حاضر بوده است. او یک قاتل است که در هنرهای رزمی مختلف آموزش دیده است و تقریباً همیشه در لباس ابریشمی قرمز ظاهر میشود.
بیوگرافی آنا
آنا در کنار خواهرش، نینا ویلیامز هنرهای ترور را توسط پدرش و آیکیدو را توسط مادرش آموخت. او یک رقابت مرگبار با نینا داشت و این دو اغلب سعی در تحقیر یا کشتن یکدیگر داشتند.
آنا در دو تورنمنت اول و دوم پادشاه مشت آهنین شرکت کرد. آنا توسط تکن فورس اسیر شد و برای برنامه تحقیقاتی میشیما زایباتسو در خواب سرما قرار گرفت. نینا نیز به طور همزمان در همین شرایط قرار گرفت.
آنا ۱۵ سال بعد از خواب خود بیدار شد. او متوجه شد که نینا دچار فراموشی شده بود، و احساس کرد که باید به نینا کمک کند و از تبدیل شدن مجدد او به یک قاتل جلوگیری کند. هر تلاشی که آنا برای این منظور انجام داد ظاهراً ناموفق بود. در این مقطع، آنا در دوره سوم تورنمنت شرکت کرد.
دو سال بعد از مسابقات سوم، آنا زندگی کسلکنندهای را تجربه میکرد. او با نینا تماس گرفت و آن دو چند روز بعد همدیگر را دیدند و نینا با دیدن چهره آنا گذشته را به یاد آورد. نینا به روی آنا تیراندازی کرد و و این تیراندازی روزها ادامه داشت. در نهایت، آن دو تصمیم گرفتند که مبارزه را در دوره پنجم تورنمنت حل و فصل کنند. آنا در این مسابقات شکست شرمآوری را از نینا دریافت کرد. اگرچه آنا به دنبال فرصتی برای انتقام بود، اما نتوانست کاری انجام دهد، زیرا نینا مدت کوتاهی پس از پایان مسابقات ناپدید شد.
آنا خبری دریافت کرد مبنی بر این که نینا کار برای میشیما زایباتسو کار میکند، شرکتی که مسئول شروع یک جنگ جهانی بود. آنا به دلیل رقابت شدید با خواهرش، به شرکت جی پیوست، سازمانی که در جنگ مقالات زایباتسو بود. در به عنوان عضوی از نیروهای ویژه این شرکت، آنا در تورنمنت ششم پادشاه مشت آهنین شرکت کرد و بار دیگر توسط نینا شکست خورد. علاوه بر این، آنا با لارس الکساندرسون و آلیسا بوسکونوویچ درگیر شد، کسانی که سعی داشتند رئیس او، کازویا میشیما را دستگیر کنند. او در پشت بام ساختمان با این دو جنگید و اگرچه شکست خورد، اما لارس و آلیسا نتوانستند کازویا را دستگیر کنند. بعدا، در طی برخوردی در معبد عزازل، آنا یک نارنجک فلاش را پرتاب کرد تا لارس را منحرف کند و به کازویا اجازه دهد تا از درگیری با او جدا شود.
آنا از درگیری بیپایان با خواهرش پس از شکست در تورنمنت ششم، دلشکسته و خسته بود. یکی از سربازان نخبه شرکت جی در این مدت به او دلداری میداد. آنا در نهایت عاشق این فرد شد و تصمیم گرفت با او ازدواج کند. متأسفانه نامزد او یک مدیر مافیایی با دشمنانی بود که میخواستند او را بکشند.
در روز عروسیشان، آنا در حالی که برای مراسم آماده می.شد متوجه شد که لباسش گم شده است. لحظاتی بعد صدای تیراندازی از سالن مراسم به گوش رسید. آنا با عجله به محل حادثه رفت و متوجه شد که نامزدش بر اثر اصابت گلوله کشته شده است. او قاتلی که برای کشتن نامزدش استخدام شده بود را در حین فرار با لباس عروسی دید و سوگند یاد کرد که انتقامش را از او بگیرد.